معنی الزام آور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

الزام آور. [اِ وَ] (نف مرکب) تعهدآور. ملتزم کننده. اجباری. رجوع به اِلزام شود.

فرهنگ عمید

تعهدآور،

فرهنگ فارسی هوشیار

بایسته (اسم) آنچه که عمل بدان الزامی است واجب لازم.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر