معنی دلالت نمودن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
دلالت نمودن. [دَ ل َ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ] (مص مرکب) دلالت کردن. راهنمائی کردن. هدایت کردن: اِسقاء؛ دلالت نمودن بر آب. (از منتهی الارب). || نشانه ٔچیزی بودن. دلالت داشتن. و رجوع به دلالت کردن شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.