معنی تکنیک
لغت نامه دهخدا
تکنیک. [ت ِ] (فرانسوی، اِ) کلمه ٔ فرانسوی متداول در زبان فارسی امروزی، فنی. کار فنی. (از فرهنگ فارسی معین). اصول صنعت یا علم یا هنر و یا حرفه ای. اسلوب خاص علم یا هنر یا صنعتی. فن. اصول فنی. (از لاروس).
فارسی به انگلیسی
Technique
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
شیوۀ انجام کار، راهکار،
حل جدول
فن
تکنیک ها
فنون
شگرد و تکنیک
فن ،لم
معادل فارسی تکنیک
فن
نوعی تکنیک تهیه غذا
گراتن
تکنیک، صنعت و هنر
فن
فارسی به عربی
اسلوب، معدات والتجهیزات العسکریه
فرهنگ واژههای فارسی سره
شگرد
مترادف و متضاد زبان فارسی
صنعت، فن، روش، راهکار، شیوه، فنی
کلمات بیگانه به فارسی
شگرد
فرهنگ فارسی هوشیار
کلمه فرانسه متداول در فارسی امروزی، فنی، حرفه، اسلوب خاص علم یا هنر یا صنعتی، اصول فنی فرانسوی تشنیک (صفت اسم) فنی کار فنی.
معادل ابجد
500