معنی ادبیات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ادبیات. [اَ دَ بی یا] (ع اِ) دانشهای متعلق بأدب. علوم ادبی. || آثار ادبی.

فرهنگ معین

(اَ دَ یّ) [ع.] (اِ.) آثار ادبی، علوم ادبی.، ~ تطبیقی مطالعه ادبیات به شیوه فرامرزی.، ~ کلاسیک مجموعه آثار با ارزش باقی مانده از سخنوران و نویسندگان کهن هر ملتی.، ~ ِ شفاهی مجموعه آثار فرهنگی رایج در بین مردم اعم از چیستان ها، متل ها، افس

فرهنگ عمید

(ادبی) مجموعه آثار مکتوب منظوم یا منثور که بیانگر عواطف است،
علومی که مربوط به ادب باشد و دربارۀ مسائل ادبی گفتگو کند،

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

فرهنگ

مترادف و متضاد زبان فارسی

ادب، داستان، رمان، شعر، فرهنگ

فرهنگ فارسی هوشیار

دانشهای متعلق بادب

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر