معنی حشره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(حَ شَ رَ یا رِ) [ع. حشره] (اِ.) یک فرد از رده حشرات.
فرهنگ عمید
هریک از جانوران بندپا با سر، سینه، شکم، و معمولاً بال و شاخک،
مترادف و متضاد زبان فارسی
هامه
فرهنگ فارسی هوشیار
جنبنده، خزنده، رونده، گزنده، پرنده
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.