معنی کارمایه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ عمید

قدرت، توانایی،
مادۀ اصلی،
(فیزیک) انرژی: کار‌مایهٴ حرارتی، کارمایهٴ مکانیکی، کارمایهٴ نوری،

حل جدول

معادل فارسی انرژی

انرژی

مترادف و متضاد زبان فارسی

انرژی، نیرو

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر