مجری به فارسی | دیکشنری عربی

مجری
  • ابکند , ابگذر , کاریز , مجرا , راه اب , زهکش , دره کوچک , کارد , کندن , درست کردن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر