معنی جیب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

گریبان، یخه، جمع جیوب، سینه، دل. [خوانش: (جَ یا جِ) [ع.] (اِ.)]

(اِ.) کیسه مانندی که به لباس می دوزند تا در آن پول یا کیف پول و امثال آن را قرار دهند.، ~ خود را پر کردن (کن.) مال اندوختن (از راه نامشروع).، ~ کسی را زدن پول کسی را دزدیدن.، توی ~ خود گذاشتن (کسی را). (کن.) بسیار قوی تر یا زرنگ تر بودن (از

فرهنگ عمید

گریبان، یقه،
(ریاضی) =سینوس

کیسه‌مانندی که به لباس می‌دوزند،

حل جدول

گریبان

یقه پیراهن

گریبان، یقه پیراهن

مترادف و متضاد زبان فارسی

گریبان، یخه، یقه، دل، سینه، خریطه، کیسه

فرهنگ فارسی هوشیار

گریبان، یخه پیراهن، سینه

فرهنگ فارسی آزاد

جَیْب، گریبان، یقه، سینه، دل و قلب، اَمین و صادق، کیسهء کوچکی که از داخل به لباس می دوزند و شکاف آن به خارج است و در فارسی جِیْب تلفظ می کنند (جمع:اَجْیاب، جُیُوب)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری