(بخش دوم) خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی تردید (هرجایی)

در این مطلب از سایت جدولیاب بخش دوم خلاصه داستان قسمت های سریال ترکی تردید (هرجایی) را مطالعه می کنید. با ما همراه باشید. برای خواندن خلاصه داستان های قسمت های قبلی به بخش اول خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکیه ای تردید مراجعه کنید. سریال ترکی هرجایی در روزهای جمعه ساعت ۸ شب به وقت ترکیه پخش می شود و دارای طرفداران بی شماری در ترکیه و دیگر کشورها می باشد.سریال ترکی تردید (هرجایی) Hercai یکی از سریال های محبوب آ تی وی می باشد که هم اکنون فصل دوم این سریال در سال ۲۰۲۰ درحال پخش می باشد.

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی تردید
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی تردید

بخش اول خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی تردید 

خلاصه داستان سریال ترکی تردید (هرجایی)

داستان این سریال در مورد پسر جوانی به نام ” میران ” است که پدر و مادر او به خاطر اشتباه یک مرد مرده‌ اند و حالا آن مرد برای ” میران ” یک دشمن خونی به شمار می آید که در پی انتقام جویی از او می‌ باشد! ” میران ” بسبار جدی درصد انتقام گرفتن به خاطر مرگ پدر و مادر خود است.

” میران ” همانند یک سرباز پیاده است که از کودکی از سوی مادربزرگ خود یعنی عزیزه، به لحاظ روحی و روانی آسیب دیده است! او هم چون یک یاغی متمرد می باشد که در زندان مادربزرگ خود گیر کرده است. او کورکورانه به حرف های مادربزرگ (مادر پدر) اطمینان کرده است و بی خبر از چهره حقیقی او، زیر بال و پر وی زندگی کرده است.

او روح سوخته ای دارد که هر آنچه را که لمس می کند، می سوزاند! او زندگی می کند تا به خاطر چیزهایی که او و خانواده‌ ی او به خاطر خانواده ” شاداغلو ” از دست داده اند، انتقام بگیرد. او ۲۷ سال است که فقط و فقط عزاداری کرده است و هیچ حسی جز تنفر را نمی شناسد، اما یک کورسوی کوچکی از عشق در گوشه ای از قلب او، ممکن است روند ماجرا را تغییر دهد.

” میران ” با نقشه و برنامه ی قبلی به دختر آن مرد که ” ریان ” نام دارد، نزدیک می شود و می خواهد از طریق آسیب رساندن به دختر وی، از آن مرد انتقام بگیرد؛ ترس برای ” میران ” واژه‌ ای ناشناخته است.” ریان ” تنها دارایی و عزیزترین آدم زندگی پدر خود است.

” ریان شاداغلو ” دختری بی گناه، سرکش هم چون یک اسب ماده، جسور و البته کمی وحشت زده و ترسیده است که همانند یک پرنده ی آزاد و رها در آسمان عشق اوج گرفته است! اما متاسفانه پدرخوانده‌ ی وی بال‌ و پرش را بسته ست. پسرعموی وی نیز بسیار دوست دارد شاهد آسیب دیدن و ضربه خوردن او باشد! عمه‌ وی از غم و اندوه او خوشحال می‌ شود…

تنها حامی او مادر زخم خورده و درمانده او می باشد که در نهایت در آتش انتقام می‌ سوزد و قربانی سرنوشت می شود!

اما در این بین، ” ریان ” عاشق ” میران ” می شود اما پس از گذشت مدتی، متوجه هدف اصلی ” میران ” می شود و به حقیقت پی می برد! او دو بار به خاطر اینکه احساس کرده است به وی خیانت شده است، دست به خودکشی می زند که عزیز او را از مرگ نجات می دهد و به او می گوید که جهنم برای او تازه شروع کار خواهد بود! نه رهایی از غم و اندوه.

در ادامه، ” میران ” هم عاشق ” ریان ” می شود اما حس انتقام در اعماق روح وی رخنه کرده است! و حس انتقام جویی، بر احساس علاقه‌ ی او به ” ریان ” غلبه می کند! دختری که به شکلی غم انگیز می‌ میرد.

بعد از این اتفاق، حس پشیمانی و عذاب وجدان ” میران ” را رها نمی کند و او تا آخر عمر خود با این احساس عذاب و درد زندگی می کند!

شاید جالب باشد که بدانید در این سریال تلویزیونی، ” میران  “سمبل و نماد مردی است که به عشق خود خیانت می کند. در واقع این سریال تلویزیونی، یک داستان عاشقانه است که برای انتقام جویی شکل گرفته است! و مردی که با هدف انتقام جویی، قدم در جاده‌ ی عشق می گذارد و میان عشق و خیانت، گیر می کند!


قسمت ۲۶۰ سریال ترکی تردید 

قسمت ۲۶۰ قسمت آخر سریال تردید (هرجایی)

پنج سال بعد، امید وارد اتاق پدر و مادرش می شود و شروع به پریدن روی تخت آنها می کند.…..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۲۵۹ سریال ترکی تردید 
قسمت ۲۵۹ سریال ترکی تردید

قسمت ۲۵۹ سریال تردید (هرجایی)

ریان تصمیم خودش را گرفته و به میران می گوید که می خواهد ملک را به فرزندی قبول کند…..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۲۵۸ سریال ترکی تردید 

قسمت ۲۵۸ سریال تردید (هرجایی)

میران شبانه ریان را به خانه ی وقف امید می برد تا از دیدن آنجا خوشحال بشود…..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۲۵۷ سریال ترکی تردید 
قسمت ۲۵۷ سریال ترکی تردید

قسمت ۲۵۷ سریال تردید (هرجایی)

وقتی یارن می فهمد که در اصل مادرش با دیدن اسلحه ی توی دست او پلیس ها را صدا زده…..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۲۵۶ سریال ترکی تردید 
قسمت ۲۵۶ سریال ترکی تردید

قسمت ۲۵۶ سریال تردید (هرجایی)

وقتی فیرات و زینب خبر حامله شدن زینب را به اسما می دهند اسما از ته دل و از روی خوشحالی اشک می ریزد و هردو را در آغوش می گیرد.…..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۲۵۵ سریال ترکی تردید (هرجایی)
سریال ترکی تردید (هرجایی)

قسمت ۲۵۵ سریال تردید (هرجایی)

میران پیش عزیزه می رود و از او می خواهد خطایی نکند که باعث به دردسر انداختن آنها بشود…..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۲۵۴ سریال ترکی تردید 
قسمت ۲۵۴ سریال ترکی تردید

قسمت ۲۵۴ سریال تردید (هرجایی)

صبح خیلی زود وقتی ریان از خواب بیدار می شود، یادداشت میران را می بیند و به طبقه ی پایین می رود.…..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۲۵۳ سریال ترکی تردید 

قسمت ۲۵۳ سریال تردید (هرجایی)

شب که ریان برای شیر دادن به امید از خواب بیدار می شود و به آشپزخانه می رود، میران هم دنبالش می رود. او عاجزانه از ریان می خواهد که او را ببخشد…..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۲۵۲ سریال ترکی تردید
قسمت ۲۵۲ سریال ترکی تردید

قسمت ۲۵۲ سریال تردید (هرجایی)

فیرات به دنبال ماشین سفید می رود و همراه زنی که کودکی در آغوش دارد برمی گردد. ریان با خوشحالی به سمت زن می رود و نوزاد را در آغوش می گیرد اما…..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۲۵۱ سریال ترکی تردید 

قسمت ۲۵۱ سریال تردید (هرجایی)

وقتی میران به خانه برمی گردد، ریان امید دارد که او همراه پسرشان برگشته باشد اما وقتی میران را دست خالی می بیند دوباره گریه می کند و …..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۲۵۰ سریال ترکی تردید 
قسمت ۲۵۰ سریال ترکی تردید

قسمت ۲۵۰ سریال تردید (هرجایی)

میران با شنیدن صدای جیغ و فریاد ریان روی زمین می افتد اما بعد به خودش می آید و با گفتن این که باید پسرش را هرطور شده نجات بدهد دوباره دوان دوان راه می افتد.…..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۲۴۹ سریال ترکی تردید 
قسمت ۲۴۹ سریال ترکی تردید

قسمت ۲۴۹ سریال تردید (هرجایی)

وقتی ریان دست های زخمی میران را می بیند با عصبانیت به او می گوید: «ما آدمای یه هفته قبل نیستیم میران. نباید دنبال انتقام باشی.…..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۲۴۸ سریال ترکی تردید (هرجایی)
قسمت ۲۴۸ سریال ترکی تردید (هرجایی)

قسمت ۲۴۸ سریال تردید (هرجایی)

میران وقتی خوشحالی ریان برای دیدن هازار را می بیند دلش طاقت نمی آورد و در وردی شهر ریان را پیاده می کند و در حالی که بغض کرده و صدایش می لرزد بالاخره می گوید…..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۲۴۷ سریال ترکی تردید

قسمت ۲۴۷ سریال تردید (هرجایی)

هاندان پیش یارن و در عمارت اصلان بی است. او مدام گریه می کند و می گوید: «الان من تنها موندم با یه بچه ی کوچیک.. باید چیکار کنم… »…..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۲۴۶ سریال ترکی تردید 
قسمت ۲۴۶ سریال ترکی تردید

قسمت ۲۴۶ سریال تردید (هرجایی)

در حالی که دکترها تمام تلاششان را می کنند تا ریان را به زندگی برگردانند، ریان در رویاهایش دختر کوچکی را می بیند که دستش را در لبه ی پرتگاه به سمتش دراز می کند.…..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۲۴۵ سریال تردید (هرجایی)

وقتی یارن در ماشین است، ناگهان ارکان جلوی ماشین را می گیرد و با بیهوش کردن یارن او را می دزدد و در آخر به راننده می گوید:«سلام من رو به جهان شاداغلو برسون! »…..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۲۴۴ سریال ترکی تردید
قسمت ۲۴۴ سریال ترکی تردید

قسمت ۲۴۴ سریال تردید (هرجایی)

وقتی جهان از یارن میشنود که هازار اسلحه به دست به فسون حمله کرده است، جهان در شرکت جلوی هازار می ایستد و او را به خاطر این کارش سرزنش می کند و می گوید…..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۲۴۳ سریال ترکی تردید 
قسمت ۲۴۳ سریال ترکی تردید

قسمت ۲۴۳ سریال تردید (هرجایی)

میران تمام شب را به خاطر مادرش که او را تنها در تیمارستان رها کرده ناراحت است. ریان سعی می کند آرامش کند و در آغوشش می گیرد.…..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

قسمت ۲۴۲ سریال ترکی تردید (هرجایی) 
قسمت ۲۴۲ سریال ترکی تردید (هرجایی)

قسمت ۲۴۲ سریال تردید (هرجایی)

میران گریه می کند و برای پسر از دست رفته اش خودش را سرزنش می کند و از ریان معذرت می خواهد. ریان هم گریه می کند و می گوید…..برای خواندن ادامه داستان به لینک بالا مراجعه کنید.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا