جدول زمان تعبیر شدن خواب ها بر حسب ساعت

بعد از دیدن هر خوابی که در ذهن ما باقی بماند ذهن ما مشغول این موضوع می شود که خوابی که دیده ایم چه معنایی دارد و به عبارت کلی تعبیرخواب ما چیست.

در قرآن در سوره مبارکه انعام (آیه ۵۹) آمده است : (و اوست خدائی که چون شب به خواب می روید، جان شما را نزد خود برده و شما را می میراند و کردار شما را در روز می داند، پس از آن مرگ موقت (خواب) شما را بر می انگیزد تا به اجلی که در قضا و قدر معین است برسید.)

علم تعبیر خواب، علمی بزرگ و شریف است و حق تعالی این علم را به یوسف (ع) داد و بر وی منت نهاد، چنانکه در کلام مجید فرموده است: ( و کذالک مکنالیوسف فی الارض ولتعلمه من تآویل الاحادیث).
از ابوذر نقل است که پیغمبر فرمود: (الرویا الصالحه جزء من سته واربعین جزءمن النبوه) یعنی خواب دیدن مرد صالح جزئی است از چهل و شش جزء از پیغمبری، و همچنین نقل است از عبدالله عباس به نقل از سلیمان که فرمود: خواب راست “وحی” است از خدای تعالی بر بنده مومن که او را از خیر و شری که به او خواهد رسید، آگاهی دهد پیش از آنکه خیر و یا شر به او رسد، تا بنده به دنیا مغرور نشود و از امر پروردگار غافل نماند.

امیر المومنین علی (ع) فرمود: چون مومنی خواب بیند واجب است که تعبیر آنرا بداند تا از آن بهره نیکو برد و شادی برگیرد. اما اگر کسی خواب بد ببیند باید آن خواب را به کسی نگوید و از خواب بد حذر کند و دعا و صدقات دهد.

محمد ابن سیرین می گوید: معبر باید علم تعبیر قرآن داند و زیرک و عارف باشد. و بر زبانش ثواب و صلاح جاری گردد و ایزد متعال به کسی تعبیر خواب می آموزد که طبعش پاک بوده، از لقمه حرام خوردن و از گفتن سخن های نابکار اجتناب کند.

جدول زمان تعبیر شدن خواب ها بر حسب ساعت
ساعت ۶ تا ۱۰ شب :
خواب نزدیک مغرب درست نیست و تعبیر ندارد، زیرا شکم انسان پر است تا یک سوم از شب هم بی تعبیر است.
ساعت ۱۰ شب تا ۲ صبح:
در نیمه شب اگر کسی که خواب می بیند، دچار امتلاء نباشد، خواب از یک سال تا پنجاه سال تعبیر می شود.
ساعت ۲ صبح تا ۵ صبح:
در یک سوم آخر شب خواب صحیح است و از پانزده روز تا دو ماه و تا یک سال تعبیر می شود.
ساعت ۵ صبح در سپیده دم :
از یک هفته تا یک ماه تعبیر می شود.
ساعت ۵ تا ۶ صبح پس از سپیده دم:
از یک روز تا یک هفته تعبیر می شود.
ساعت ۶ صبح:
در بر آمدن خورشید همان روز تعبیر شود.
ساعت ۱۰ صبح تا پانزده روز و در هنگام اذان ظهر تا یکی دو روز تعبیر می شود.

خواب خوب و بد در ماه های قمری

تعبیرخواب آنلاین
تعبیرخواب

ماه ربیع الاول : برکت وشادی در خواب ها پیدا می شود.
ماه ربیع الثانی: خواب خوب دیر تعبیر می شود و خواب بد زود تعبیر می شود.
جمادی الاول خریدو فروش نکند.
جمادی دوم : خواب خوب دیر تعبیر می شود.
ماه رجب : گشایش ابواب خیر است و خواب بد را به خوبی تعبیر کن که خلاف ندارد.
ماه شعبان : رؤیا رشته های بسیار دارد و از آن خیر بسیار بر آید و خواب بد تعبیر نمی شود.
رمضان : در های سختی و هرزگی بسته است و خواب خوب زود تعبیر می شود و خواب بد تعبیر ندارد.
شوال : خواب بد و غم زود تعبیر می شود ، از آن بر حذر باش.
ذیقعده : فقط خواب سفر را سفر نکن .
ذیحجه : خواب سفر را سفر کن. دنبال کار ها را بگیر که ماه مبارکی است.

۳.۵ ۶ آرا
امتیازدهی به مقاله

3.5K نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
جواد
جواد
4 سال قبل

باسللم خواب مادرم را دیدم که الان زنده هستنهستن در خواب دیدم مردن ومنم به شدت گریه می کردم کمی بعد دیدم که مادرم زنده هستن و منم در خواب خوشحال شدم میشه تعبیر این خواب رو لطف کنید ممنون

الناز
الناز
4 سال قبل

سلام برشما .دیدم از دانشگاه به خونه اومدم و مادرم دعا برا ایمه گرفته بودن دقیقا نمیدونم کی بود ولی وقتی اومدم دیدم یه پارچه سبز رنگ روی پرده های خونمون نصبه و رفتم سر دوتا یخچال پراز کیک کوچیک و بزرگ بود کیکهای خامه ای بودن ..بعد اومدم دیدم همه انگار خونمون بودن و رو مبل و عده ای هم بیرون توی حیاط بودن رفتم یه یکی از اقوام سلام کنم پیرزن بود و دستامو سفت فشار دادو گفت برای من خیلی دعا کن من نوی عکاسی بودمم همه دین و دنیامو با دیدن یه پسر از دست دادم… مطالعه بیشتر »

بهناز
بهناز
4 سال قبل

دیدم با دختر خارجی دوستم وموهای بورداره و فوق العاده زیباست وبه او فارسی یاد دادم وقتی خودم را با و مقایسه کردم دیدم خودم پوست سفیدتردارم و فوق العاده زیبا تر از اونم

F.K
F.K
4 سال قبل

خسته نباشید چند وقت پیش خواب دیدم که یکی از آشناهام که خیلی دوسش دارم و مثل داداشم دوسش دارم و اونم همینجوریه به دست نیروهای رسمی ایران ترور شده بود من خیلی حالم بد بود ولی نمی تونستم گریه کنم تو خواب بعد با یکی از دوستام رفته بودیم یه رستوران که غذا بخوریم و جفتمون غذای مورد علاقه اون اشنامونو سفارش دادیم بعد همونجا یکی از دوستای همون اشنامونو دیدم که خیلی باهم صمیمی بون اونم حالش بد بود و نمی تونست گریه کنه این اشنامون خیلی محبوب بود و بعد از ترورش خیلیا حاشون بد بود توی… مطالعه بیشتر »

شیما
شیما
4 سال قبل

سلام وقتتون بخیر خواب دیدم قراربود برا خواهرم خواستگار بیاد وخانواده من برا داماد چند تا النگو کادوخریده بودن

N.sh2.1990
N.sh2.1990
4 سال قبل

من در واقعیت نذر مشکل گشا داشتم که چندتاشونو پخش نکرده بودم یه شب توی خواب دیدم یه دونه از همون بسته ها رو دادم به خانمی از فامیلم که مرده بود و بهش گفتم التماس دعا… آیا خوابم تعبیر داره یا براثر افکار و ذهنم این خواب رو دیدم؟

ندا
ندا
4 سال قبل

دیدمروز بود و روی لوسترهای خونمون عسل میریختن

فرانک
فرانک
4 سال قبل

سلام خواب دیدم زنداییم داشت بهم تراولای ۵۰۰ هزار تومنی میداد دختر داییم داد میزد میگفت اینا رو نده بهش. تعبیرش چیه؟

عسل
عسل
4 سال قبل

سلام خواب دیدم یه بچه به سرپرستی گرفتم و دارم روی کتش عسل میریزم وبهم گفتن به مقامات عالیه میرسه.

سارا
سارا
4 سال قبل

سلام من حامله ام و از وقتی حامله شدم همش خواب تعزیه و حرم حضرت عباس رو میبینم.
سه شنبه شب خواب دیدم تعزیه هستیم علی اصغر و علی اکبر تو میدون نشسته بودن من با شوهرم سوار اسب سفید دور میدون گشتیم؛
۵شنبه رفتم دکتر گفت بچه احتمال زیاد مشکل داره و شاید سقط باید بشه باید برای آزمایش های بعدی برم‌.
تا معلوم بشه سقط بشه یا نه
۵شنبه شب شد خواب دیدم یه پسر ۶ماهه خوشگل بود چشم رنگی بغل گرفتم بچمه و سالمه؛
ابالفضل صداش میکردیم؛
تعبیر خواب هام چیه؟؟؟

زهرا
زهرا
4 سال قبل

سلام ،خواب دیدن یه جایی مثل مرکز خرید هستم رفتن از سرویس بهداشتی استفاده کنم انقدر کثیف بوده شروع به شستن کثیفی ها از روی روشور کردم

شیوا
شیوا
4 سال قبل

سلام. یکی از دوستان من خواب دیده که خاله اش که فوت کرده و من اصلا ندیدمش دوستم رو صدا زده و خواسته بهش چیزی بده. اون ن فته. بعد من رو صدا زده. من رفتم و یا بسته بهم داده.
و رفته. بسته رو ک باز کردیم داخلش چنتا لباس بچه و نوزاد بوده. تعبیرش چی میتونه باشه؟ با تشکر.

احد
احد
4 سال قبل

دیدن قبرستان ودفن مردگان بعضی ازانها درقبر وارد چاه میشدن وقبر میشکافت وبا فریاد داخل چاه میفتادند وبعضی باعزت دفن میشدن ودر کنار قبر ها اقای سیاه پوش با عمامه سیاه نظاره گر بود وما سه تا خانم نشته به روی صندلی نگاه میکردیم باتشکر

Nerola
Nerola
4 سال قبل

سلام من خواب دیدم مادرم حاملست و خودمم روی پاش دراز کشیده بودم از درد پشتم ناله میکردم تعبیرش چیه

اکبر
اکبر
4 سال قبل

سلام برشما خواب دیدم دارن خاکم میکنن و سرقبر دعواس

هلنی
هلنی
4 سال قبل

دیدم موهای فوق العاده بلندی دارم و در خانه یکی از اقوام هستم

هلیا
هلیا
4 سال قبل

سلام در خواب در منزل قبلیمون بودم روی تخت نشسته بودم و داشتم کتاب شعر میخوندم و توی خاب بهم میگفتن از۳ نمره ۲روبهت دادن

ا احمدی
ا احمدی
4 سال قبل

با سلام و با تشکر ویژه بنده خواب دیدم پسر همسایمون بر سر یه دختر افغانی با خانواده افغانی دعوا و بگو مگو دارد من سوار دوچرخه ۲۸ چینی قدیمیا بودم و رفتم کنار خانه افغانی دوچرخه را گذاشتم کنار دیوار و رفتم داخل و با پدر دختر افغانی صحبت کردم که گویا نتیجه‌ای نداشت آمدم بیرون دیدم چرخ عقب دوچرخه را با چاقو بریدن جوری که هم لاستیک و هم تویوب میخواست بعد در آینه خودمو دیدم که موهایم خیلی قشنگ بود بعد به صورتم نگاه کردم دیدم چقدر سفید شدم اخه من سبزه هستم مجددا به موهایم نگاه… مطالعه بیشتر »

نسیم
نسیم
4 سال قبل

خواب دیدم بادوسپسر قبلیم در رابطم دیدم بعدش بیمارستانم یه برگه بهم دادن روش نوشته شده بود پایان عشق بعد دیدم میخاستن بهم قرص بدن تا این موضوع ازیادم بره قبول نکردم گفتم کنار میام یه پرستار کنار دکتر دیدم اومدم ازاونجا بیرون دیدم داخل دانشگام یه پسر خوشچهره اومد پیشم و باهام صحبت کرد داشتم از دانشگاه میرفتم بیرون یهو با رییس دانشگا دعوام شد دوتا لیوان بلور بود زدم زمین ولی نشکست بعدش دیدم بیرون دانشگاه پر ادمه و شلوغ به خودم گفتم کجایی ببینی من معروف شدم بیلیاقت داشتم کنار سبزه های دانشگاه راه میرفتم ک یه… مطالعه بیشتر »

جواهر
جواهر
4 سال قبل

سلام یه سجاده فوق العاده زیبا داشتم سفید رنگ بودنشو یادمه ولی خیلی دوسش داشتم یهو دیدم پدرم دلش درد میکرد مامانم بهش گف برو دکتر بعد انگار توی خواب بهم ندا دادن آنچیزی ک میخاسی عملی میشه ومن خیلی عشق به سجادم داشتم .

یگانه
یگانه
4 سال قبل

سلام بایه عده علمای دینی همراه بودم ک داشتیم وارد روستای خرابه میشدیم برای تبلیغ دین باهاشون داشتم راه میرفتم ک دیدم شیطان در فاصله دور از ما باما حرکت میکنه من دیدمش و از علما خواستم ک به راهشون ادامه بدن تا من برم شیطان رو ازین منطقه دورش کنم درراهی ک داشتم ادامه میدادم ماشین قراضه ای دیدم ک ماله خوانواده فقیر بود من به ماشین زل زدم و اون ماشین رو به ماشین نو تبدیل کردم به راهم ادامه دادم و بعد مسعول این شدم که باید با مرد شرابخواری صحبت کنم و به دین دعوتش کنم… مطالعه بیشتر »

یاس
یاس
4 سال قبل

درخواب دبدم داخل ماشین نشسته بودم شب بود با یه پسربعد دیدم یه گرگ سفید بالای سر ماشینم خیلی اروم نشست و زل زد توچشای من بعد داشتم اروم با گرگه صحبت میکردم بهش گفتم من دوستم باهات وبهم اعتماد کن یهو دیدم از رفتار من سو استفاده کرد و اومد پامو گاز بگیره نذاشتم دوطرف دهنشو گرفتمو پاره کردم بعد دیدم پیش خونوادمم و دوتا بچه گرگ داخل پلاستیک خابن تصمیم گرفتم سرشونو ببرم و به مادرم گفتم تو اینکارو کن اگ اینکارو نکنی بچه خواهرامو تیکه پاره میکنن.. وقتی داشتم پاهاشو میگرفتم ک سرشو ببره پاهاش سم داشت… مطالعه بیشتر »

Noor
Noor
4 سال قبل

باسلام من خواب دیدیم که چهار تا دندان اخر فک بالاییم افتادن و اونارو داخل دستم نگه داشتم و خودم و تو آینه نگاه کردم و حس میکردم اینجوری وقتی بخندم دهنم زیبا تر میشه ولی جای دندونایی که افتاده بودن لثه هام انگار پلاسیده بودن و آویزون بودن اونارو میتونستم بادستم بکشم و بدون هیچ دردی کنده میشدن و وقتی اونارو تو دستم برای دور انداختن جمع میکردم تودستم تبدیل به خرمای تازه که هنوز کاملا نرسیده ولی قابل خوردن هست میشدند و رنگشون قرمز بودوانداختمشون دور.

ا احمدی
ا احمدی
4 سال قبل

سلام ضمن تشکر از شما خواب دیدم با یک دختری بودم رفتم از عابر بانک پول گرفتم و رفتیم روی صندلی پارک نشستیم بعد یه آقای که میشناختمش کنارم روی صندلی نشست و جیبم را زد و متوجه شدم و پولم را ازش گرفتم وبعد یه کسی دیگه جیبم را زد از آن هم پولم را گرفتم بعد رفتم نانوایی داشتم نانهایم را روی هم میگذاشتم که مشتریانی که در صف بودند میخواستن از نانهایم بکنند خودم یه نان به یه اقای که میشناسمش دادم بعد در خیابان داشتم میرفتم مقداری رشته های سیم مس بدون روکش پیدا کردم کمی… مطالعه بیشتر »

صبا
صبا
4 سال قبل

سلام دیدم در خیابان دارم به سمت خونه حرکت میکنم با ماشین ک استادم رو دیدم سوار شد بعد دیدم اون پست فرمون نشسته و منو نزدیک خونمون رسوند بعدش پسر خالهامو دیدم ک کنار خونمون پیاده شدن داخل ک اومدم دیدم مهمان داریم ک عمم با بچه و عروساش اومده بودن ک من رفتم از کمدم یه شلوار سبز و با لباس سبز و روسری سبز پوشیدم بعد اومدم بیرون بچه یکی از بستگانمون اومد بغلم رفتم ک سلام کنم بهشون دیدم دختر عمم و نوشون کنار سفره هفت سین خونمون نشستن این سفره هفت‌سین انگار از سبزه درست… مطالعه بیشتر »

سپیده
سپیده
4 سال قبل

پس پیام من کو

سپیده
سپیده
4 سال قبل
پاسخ به  جدول یاب

ممنونم منتظرم

سپیده
سپیده
4 سال قبل

سلام تورو خدا زودتر خوابمو تعبیر کنید استرس دارم.. امروز سی ذی الحجه دقیقا زمانی که اذان گفته شد من از خواب بیدار ‌شدم.. خواب دیدم کودک یک سالم با لبخند داره میگه تشهد میگه درصورتیکه الان درحد باباب مامان و آب و توپ و.. صحبت میکنه ولی با لبخند داشت میگفت اشهدو ان… من تو ذهنم این بود اون لحظه که داره اذان میگه ولی از قسمت تشهدش میگفت الله اکبرو اینا رو نمیگفت فک میکنم اشهدو تا حی علی الصلاه رو گفت چشم باز کردم دیدم گوشیم داره اذان میگه.. توکل به خدا امیدم به خداست

گلنوش
گلنوش
4 سال قبل

سلام خدا به شما برکت دهد .خواب دیدم که زن دایی مادر من که سید هستند و از خاندان بهبهانی هستند از مکه آمده است و من در حالی که بسیار خوشحال بودم دنبال خانه آن ها می،گشتم ( من در واقعیت به خانه آن ها نرفتم تا به حال ) بنابراین دنبال آدرس بودم و در همین حین بسیار ملموس تلفنی از ایشان آدرس،می گرفتم طوری که صدایشان هنوز در گوش،من نجوا می کند که گفت به هر کس،بگویی خانه سید بهبهانی کجاست می،شناسد و چند بار کلمه سید و بهبهانی که فا میلی ایشان است را تکرار کرد… مطالعه بیشتر »

همای سعادت
همای سعادت
4 سال قبل

خداقوت دیدم در دسشویی ادرار کردم و دوتا چیز سیاه خارج شد

ا احمدی
ا احمدی
4 سال قبل

سلام خواب دیدم عمویم به برادرم یه تشت برنج داد برادرم هم به من گفت برنج را ببر وعمویم تشت خالی برنج را میخواست و من هر چه گونی یا پلاستیک برای بردن برنج پیدا میکردم کثیف بودن ودر نهایت موفق به بردن برنج نشدم

یاسین
یاسین
4 سال قبل

سلام و عرض ادب دیدم توی خونم با یه عده دختر دیگه و مربی ورزشم میخایم باطناب ورزش کنیم

مونا
مونا
4 سال قبل

دیدم کنار ی قبرم که نوشتهای برجسته روشه و یه شمع سفید روی اون قبر روشن کردم و بسیار نورانی بود

حنا
حنا
4 سال قبل

البته یبارم دیدم خالم زنگ زده بهم و میگه پدرت ازدواج کرده اگ میخای به حرفم پی ببری بیا برو دفتر ثبت ازدواج ت فلان ادرس

حنا
حنا
4 سال قبل

سلام من بیشتر وقتا میبینم پدرم زن دوم داره

نازگل
نازگل
4 سال قبل

سلام توی خاب دیدم بچه خواهرم خونمونه و یه زن غریبه اومد زنگ خونمون رو زد من از توی چشمی در خونه دیدم واصلا حس خوبی بهش نداشتم درو باز نکردم و رفت بعد دیدم کنار در پارکینگمونم ایسیتادم یه تعداد زیادی بچه تو حیاطمون بازی میکردن و میدویدن بعدش اومدم داخل خونه دیدم شوهر خواهرم و خواهرم و مامانم نشسته بودن و شوهرخاهرم یه جعبه ساعت ک مادرم بهشون داده بود روز عروسیشون. رو اورده بود و من براش قیمتهای الانشو میگفتم

الناز
الناز
4 سال قبل

باسلام
خواب دیدم توی سجاده نشستم و دوتادور خونمون پراز مبله باروکشای سفید روی سجاده نشسته بودم و دادم دعا میکردم انگار داشتم با یه دختر ازاقوام درباره خدا حرف میزدم و تسبیح میگفتم وبعد قران خونده شد و اون دختر داشت میخندید و خدا و همه چی رو مسخره میکرد یهو دیدم با پسرش دونفری تو اتاق نشستن و قران براشون خونده میشه نمیدونم دقیقا چ ایه ای بود اما راه برای من بسته شده بود چون ایه فقط مخصوص اونا بود

عسل
عسل
4 سال قبل

درخاب دیدم داخل وان نشسته بودم انگار وان مرمر بود بعد دیدم یه سوسک قرمز ظاهر شد کشتمش بعد یکی دیگه ظاهر شد کشتمش دوباره یکی دیگه دوباره همینکارو کردم

مونس
مونس
4 سال قبل

خاب دیدم در یک دورهمی هستم بعد اومدم داخخل اشپزخونه در یخچال رو باز کردم شسشه های ترشی بود بعد در یخچال ر و بستم ویه انانس دادم پدرم پوست کند و داخل سینی تیکه کرد

مهروماه
مهروماه
4 سال قبل

مادربزرگم سید بودن

مهروماه
مهروماه
4 سال قبل

سلام دیدم با اقوام رفتیم پیکنیک و نشستیم و من براشون چایی میریختم
بعد دیدم رفتن پیش یه نفر منم بلند شدم رفتم ببینم کیه دیدم مادربزرگم نشسته (چندساله فوت شدن)و همه دورشن به محض اینک منو دید در اغوشم گرفت و گردنم رو میبوسید و بهم گفت انقد غصه نخور به چیزایی ک میخای میرسی
من الان بیمارم ورنج میکشم
و این خاب رو وقتی ک بیدار شدم ۲نصف شب بود.

سمانه
سمانه
4 سال قبل

با سلام. همسر بنده در خواب دیده که کنار قبر پدرش بود که (فرشتگان نکیر منکر) از او خواستند تا به داخل قبر برود و پدرش را برای پاسخ به سوالاتشان به بیرون قبر بیاورد ولی هنگامی که همسرم خواست به داخل قبر برود یکباره جسد پدرش با کفن که فقط روی صورتش باز بود با چشمان بسته به روی قبر ظاهر شد بعد شلنگ آب متصل به منبعی در نزدیکی قبر بود که مقدار کمی آب از آن جاری بود و آن دو فرشته به پدرش گفتند اگر کارهایی که ازت میخواهیم را انجام ندهی از این آب به… مطالعه بیشتر »

سمیرا
سمیرا
4 سال قبل

دیشب خواب دیدم نور های زیادی در آسمان معلق هستند و یکی از آن نور ها با من صحبت کرد گفت که من در دانشگاه قبول میشوم تعبیرش چیه؟؟!!

الهام
الهام
4 سال قبل

سلام خواب دیدم که پسر خاله شوهرم خیلی کوچک شده بود انگار چند سانتی‌متر بود فقط. خیلی ضعیف شده بود انگار راه رفتن هم بلد نبود دستش رو به پام گرفت تا چند قدم راه بره ولی می افتاد دلم واسش می‌سوخت چجوری اینقدر کوچک و ناتوان شده

انا
انا
4 سال قبل

خواب دیدم به قشم سفر کردم و یه کیسه شکلات گولی مانند خریدم ک خیلی دوست دارم که طعمهای شبرین داشت

تانیا
تانیا
4 سال قبل

سلام دیدم در مسجدم و پراز ادمه شلووغ بعدش دیدم با دوستم و یکی از اقوام داخل مسجدم و دارم برنج میخورم بعد دنبال خورش سبزی میگشتم ک با برنجم بخورم رفتم دیدم همه مردم اون محل اون نذری رو خوردن و برگشتم دوباره پیش دوستم دیدم یه خورش سبزی اورده بودن و بهم نشون دادن منم رفتم نون ساندویچی گرفتم تا خورشت و بانون بخورم دیدم روی خورش مهدی نوشته شده بهشون گفتم هدیه امام زمانه بعد دیدم خوردن و برای من نذاشتن و فقط گوشتاش رو برای من گذاشتن بعد دنبال برنجم گشتم با برنجای دیگ قاطی شده… مطالعه بیشتر »

سینا
سینا
4 سال قبل

سلام بابام خواب دیده بود شکلات های زیادی به مامانم دادن

م یزدانی
م یزدانی
4 سال قبل

با عرض سلام و خسته نباشید… خواب دیدم برام خواستگار اومده داره با خواهرم صحبت می کنه، قرار بود برای شناخت دو تایی با هم صحبت کنیم، همینکه دیدمش دم در خونه بودیم یهو دیدم رسیدیم به امامزاده نزدیک خونمون… رفتیم تو حیاط امامزاده نشستیم،..مشغول صحبت کردن شدیم… انگار مهرمون به دل هم افتاد.خیلی حس شیرینی بود…. یهو از خواب پریدم…میخاستم تعبیر خوابم رو بدونم

م یزدانی
م یزدانی
4 سال قبل
پاسخ به  جدول یاب

سپاس

نسرین
نسرین
4 سال قبل

سلام توی خواب ازحمام اومدم بیرون و موهام رو بافته بودم کت و شلوار مجلسی زنانه پوشیده بودم و عمم رو دیدم بهش سلام کردم عمم بهم لبخند زد و یجایی بود ک پرده اویز بود من پرده رو کنار زدم ودیدم مهمونی برای من تدارک دیده و اقوام نزدیک و دور بودن یسریا رو صندلی ویه سریا روی مبل نشسته بودن من به همه مهمانها خوشامد گفتم بعد دیدم لاک قرمز رنگی زدم پوستم بسیار سفیده و توجه سایرین به منه یه سریا اقوام شوهرخالم بودن ک رنگ لباسشون هم رنگ لباس من بود و دختر خالم داشت بهم… مطالعه بیشتر »

lale
lale
4 سال قبل

روز بخیر دیدم یه خاستگار برام اومده ک بالاخره جواب مثبت دادم وضع مالی خیلی خوب بود اما خصوصیت ظاهری شبیه کسی بود ک جواب رد بهش داده بودم

شهلا
شهلا
4 سال قبل

باسلام
درخواب فرزندم رو به عقد پسرخواهر شوهرم دراوردم که پسرشون از دختر من خیلی کوچیکتره و ازین بابت متعجب بودم ک چرااینکارو کردم بعددیدم صاحب ی خونه بزرگ ویلایی هستم و داشتم روتختی و خانه رو مرتب میکردم که یکی از اقوام با دوتا دختراشون اومدن و من بابت اینک داشتم خونه رو تمیز میکردم عذرخواهی کردم

دکمه بازگشت به بالا