جدول زمان تعبیر شدن خواب ها بر حسب ساعت

بعد از دیدن هر خوابی که در ذهن ما باقی بماند ذهن ما مشغول این موضوع می شود که خوابی که دیده ایم چه معنایی دارد و به عبارت کلی تعبیرخواب ما چیست.

در قرآن در سوره مبارکه انعام (آیه ۵۹) آمده است : (و اوست خدائی که چون شب به خواب می روید، جان شما را نزد خود برده و شما را می میراند و کردار شما را در روز می داند، پس از آن مرگ موقت (خواب) شما را بر می انگیزد تا به اجلی که در قضا و قدر معین است برسید.)

علم تعبیر خواب، علمی بزرگ و شریف است و حق تعالی این علم را به یوسف (ع) داد و بر وی منت نهاد، چنانکه در کلام مجید فرموده است: ( و کذالک مکنالیوسف فی الارض ولتعلمه من تآویل الاحادیث).
از ابوذر نقل است که پیغمبر فرمود: (الرویا الصالحه جزء من سته واربعین جزءمن النبوه) یعنی خواب دیدن مرد صالح جزئی است از چهل و شش جزء از پیغمبری، و همچنین نقل است از عبدالله عباس به نقل از سلیمان که فرمود: خواب راست “وحی” است از خدای تعالی بر بنده مومن که او را از خیر و شری که به او خواهد رسید، آگاهی دهد پیش از آنکه خیر و یا شر به او رسد، تا بنده به دنیا مغرور نشود و از امر پروردگار غافل نماند.

امیر المومنین علی (ع) فرمود: چون مومنی خواب بیند واجب است که تعبیر آنرا بداند تا از آن بهره نیکو برد و شادی برگیرد. اما اگر کسی خواب بد ببیند باید آن خواب را به کسی نگوید و از خواب بد حذر کند و دعا و صدقات دهد.

محمد ابن سیرین می گوید: معبر باید علم تعبیر قرآن داند و زیرک و عارف باشد. و بر زبانش ثواب و صلاح جاری گردد و ایزد متعال به کسی تعبیر خواب می آموزد که طبعش پاک بوده، از لقمه حرام خوردن و از گفتن سخن های نابکار اجتناب کند.

جدول زمان تعبیر شدن خواب ها بر حسب ساعت
ساعت ۶ تا ۱۰ شب :
خواب نزدیک مغرب درست نیست و تعبیر ندارد، زیرا شکم انسان پر است تا یک سوم از شب هم بی تعبیر است.
ساعت ۱۰ شب تا ۲ صبح:
در نیمه شب اگر کسی که خواب می بیند، دچار امتلاء نباشد، خواب از یک سال تا پنجاه سال تعبیر می شود.
ساعت ۲ صبح تا ۵ صبح:
در یک سوم آخر شب خواب صحیح است و از پانزده روز تا دو ماه و تا یک سال تعبیر می شود.
ساعت ۵ صبح در سپیده دم :
از یک هفته تا یک ماه تعبیر می شود.
ساعت ۵ تا ۶ صبح پس از سپیده دم:
از یک روز تا یک هفته تعبیر می شود.
ساعت ۶ صبح:
در بر آمدن خورشید همان روز تعبیر شود.
ساعت ۱۰ صبح تا پانزده روز و در هنگام اذان ظهر تا یکی دو روز تعبیر می شود.

خواب خوب و بد در ماه های قمری

تعبیرخواب آنلاین
تعبیرخواب

ماه ربیع الاول : برکت وشادی در خواب ها پیدا می شود.
ماه ربیع الثانی: خواب خوب دیر تعبیر می شود و خواب بد زود تعبیر می شود.
جمادی الاول خریدو فروش نکند.
جمادی دوم : خواب خوب دیر تعبیر می شود.
ماه رجب : گشایش ابواب خیر است و خواب بد را به خوبی تعبیر کن که خلاف ندارد.
ماه شعبان : رؤیا رشته های بسیار دارد و از آن خیر بسیار بر آید و خواب بد تعبیر نمی شود.
رمضان : در های سختی و هرزگی بسته است و خواب خوب زود تعبیر می شود و خواب بد تعبیر ندارد.
شوال : خواب بد و غم زود تعبیر می شود ، از آن بر حذر باش.
ذیقعده : فقط خواب سفر را سفر نکن .
ذیحجه : خواب سفر را سفر کن. دنبال کار ها را بگیر که ماه مبارکی است.

۳.۵ ۶ آرا
امتیازدهی به مقاله

3.5K نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
Hengameh
Hengameh
4 سال قبل

سلام من خواب دیدم با دوسپسرم ک کات کردیم ولی هردو همو دوست داریم تو یه خونه ای هستیم و با هم میریم هایپر مارکت خرید میکنیم و ابمیوه میخوریم و بر میگردیم تو همون خونه یه جورابی انگار زندگی میکنیم با هم ممنون میشم تعبیرشو بگید مرسی??

Asemane
Asemane
4 سال قبل

سلام خواب دیدم توی دستشویی هستم و بسیار بزرگه وتمیز و داشتم ادرار میکردم بعد یدفه پدرم به قصد وضو گرفتن اومدداخل و من خودم رو از ایشون پوشوندم

Elhm
Elhm
4 سال قبل

دیدم داخل گلفروشی هستم و دارم سه تا جعبه گل قرمز میخرم رفتم سمت یکی از گلهاک صورتی تیره بود رولمس خاستم انگار برم دیدن دختر عموم

Nerola
Nerola
4 سال قبل

سلام
من خواب دیدم که خونه قبلی مادربزرگم که الان اپارتمان شده و ایشون هم فوت شدن با فامیل و خانواده مشغول نظافت و اشپزی هستیم و منتظر مهمان هستیم و این جمله مهمان داریم هم همه تکرار میکردن تعبیرش چیه؟

گیسو
گیسو
4 سال قبل

سلام یه عطر سفارش داده بودم برام بیارن ک بعد دیدم شفارشم اومده ورودی میزه بعد یهو نمی‌دونم چی شد ک این عطر افتاد روی زمین ترک خورد و کمی خیس شد و من خیلی. ناراحت شدم و عصبی ک باعث وبانیش خواهرم بود .

گیسو
گیسو
4 سال قبل

سلام خواب دیدم بامادرم جایی رفتیم مثل سکوهای سیرک بود اما منتظر تماشای چیزی بودیم یدفه دیدم اون طرف یسری اشناهامون نشستن رفتم جلوتر دیدم یه نفر شبیه مادربزرگمه بعدش دیدم خود مادربزرگم با چادری نشسته که ایشون فوت شدن چندساله ک منو دید بهم سلام کرد .کنارشون زن عموم نشسته بودن ک بهشون سلام کردم و بعدش دونفرازعمهامو دیدم ک بهشون سلام کردن و از دیدن من خوشحال شدن

مانا
مانا
4 سال قبل

درخواب دیدم برای دکتری کار میکنم دکترهم متخصص زنان بود دونفر دیگه هم بامن کار میکردند ک حسودبودن و من داشتم نقاشی می‌کشیدم طرح یه دختر بعد دیدم دکتر با لحنی آرام اومدبرام یه گل کشید و خواست ک برم پیشش باهام حرف بزنه

حنا
حنا
4 سال قبل

سلام دیدم با مادرم وخواهرم رفتیم مشهد من بچه‌ های خواهرمو داخل حرم بردم برای زیارت بعد دیدم یه موج دریا کنار ضریحه و من درون آب ک بچهارو بغل کردم یهو موج مثل دست میشه و میاد گلوی بچه خواهرم رو فشار میده و من باتموم تلاش نجاتش میدم

عناب
عناب
4 سال قبل

سلام خواب دیدم پشت میز نشستم روبرومم شمر و ابن زیاد نشستن و وحشیانه غذامیخورن یه دیس برنج عجیب غریب روی میز بود و اونا داشتن میخوردن من ذره ای به چهرهاشون نگاه نکردم ولی انگار زندانیشون بودم یه قاشق برنج خوردم حالم بهم خورد و بخودم گفتم اینا چطوری این غذارومیخورن مزه تعفن میداد.

نازی
نازی
4 سال قبل

سلام در خواب دیدم یه پرنده سفید وحشی رو دزدیدم وسوار یه تاکسی شدم اون پرنده شبیه یه پسر مهربون شد ک منو خیلی دوست داشت یدفه سرمو آوردم بیرون از تاکسی به آسمون نگاه کردم شب بود آسمون پرازستاره یهو دیدم یه عالمه پرنده سفید پروازمیکردن دیدم شهر با چراغای زیبا تزیین شده بود و خیابوناشلوغ دیدم وارد جشن عروسی شدم ک همه پشت میز منتظر عروس و داماد بودن(غریبه بودن) ینفرکنارمن از اقوام بود منو ناراحت کرد و من نشستم روی صندلی دیدم خودم یه لباس سفید عروس تنمه

شایان
شایان
4 سال قبل

خواب می دیدم که شب بود ساناز  (کسی که عاشقشم)  را تعقیب کرده بودم و به یک مکان تفریحی که بالای کوه بود رفته بود در آن جا با یک مرد قرار داشت من که داشتم در آن جا ساناز را تحت نظر داشتم یک دفعه نمی دانم چه شد که ساناز و آن مرد صدایشان بلند شد و هی ساناز می گفت ماشین اینجاست ماشین اینجاست آن مرد هم می گفت بله اینجاست اما سویجش را ندارم.نمی دانم چه شد که یک دفعه جلو رفتم در حاالی که در دستانم ۳سوییچ در دستانم بود و ساناز گفتم زود باش فرار کنیم… مطالعه بیشتر »

ابوالفضل
ابوالفضل
4 سال قبل

خواب دیدم در بین حرمین حرم آقا امام حسین هستم و این طرف حرم امام حسین رو نگاه میکنم و آن طرف حرم آقا ابوالفضل رو نگاه میکنم و گمراه هستم به کجا برم و الان که در بیداری هستم هر وقت گریه میکنم برا امام حسین یادش میفتم

Zibaw
Zibaw
4 سال قبل

سلام دم دمه های صبح بود من خواب دیدم که معشوق قبلی خواهرم ک بسیار همدیگر رو دوست داشتن ولی الان ۶ ماه ک از هم جدا شدن و این موضوع و جدایی خیلی خیلی خواهرم رو آزار میده? و معشوقه اش رو در مراسم خواستگاری دیدم که بسیار جدی اومده بود خواستگاری خواهرم و همه چی داش خوب پیش میرف و بابام خیلی ازش تعریف و تمجید میکرد و خیلی خوشحال بودم که خواهرم ب معشوقه اش میرسید ک ناگهان از خواب پریدم ممنون میشم اگر تعبیر این خواب رو بهم بگین??

Zibaw
Zibaw
4 سال قبل
پاسخ به  جدول یاب

??ممنون از شما

Zibaw
Zibaw
4 سال قبل
پاسخ به  جدول یاب

با این تعبیر امکان بازگشت معشوق وجود دارد؟

افق
افق
4 سال قبل

سلام من خواب دیدم که داییم منو بین زامبی ها میندازع و دختر داییم هم کمکش میکنع و آخرش هم ک زامبی میشم میرم تا ب بقیع کمک کنم و زامبی ها رو بکشم خواب خیلی عجیبیه لطفا تعبیرش رو بم بگین

لیلا
لیلا
4 سال قبل

سلام دیدم برای یکی از اقوام کار میکنم داخل خونشون .بعد دیدم سر میز باهاشون نشستم داریم غذا میخوریم یهو زن پسر خالم رو دیدم ک افلیج شده و دستاش کوتاه و روی ویلچر نشسته و یجور عجیبی شده بود و انگار من از بچشون نگهداری میکردم یعنی پسر خالم خودش به من زنگ زد و دوس داشت من کارهای خونشو انجام بدم

گلی
گلی
4 سال قبل

سلام دیدم یه سفره بزرگ پهن شده تو خونمون پراز غذاس و اقوام خونمون هستن و پدذم نشسته بود چیه یه پسربچه غذا میداد

كاظمي
كاظمي
4 سال قبل

خواب دیدم که الگوی مفتولی من توسط دخترم که در بغلم ارام گرفته تکه تکه شده و فقط ٣ تا باقی مونده
از طرفی میبینم که همه در تلاش جمع کردن تکه های ریز الگو هستن و در این میان همسر برادرم یک پلاستیک بزرگ از خورده های طلا به همراه گرد و غبار به من میده

رضا
رضا
4 سال قبل

با سلام تو خواب دیدم داخل ماشین خودم نشسته ام که دوتا زن با چادر مشکی که بغل یکی نوزاد بود داخل ماشین شدن و در صندلی عقب نشستن رومو برگردوندم دیدم ساحره اند و از شدت ترس از خوا پریدم.

غزال
غزال
4 سال قبل

سلام در خواب دیدم رفتم دکتر بعد استرس داشتم دیدم دکتر یه کیست بزرگ از داخل شکم یکی در اورده بود و از اتاق عمل اومد بیرون من استرس داشتم مبادا منهم بخام عمل شم .بعد دیدم تو یحیاط بزرگ توی صف نشستم تا نوبتم بشه ..خیلی نگرانم من کیست تخمدان دارم ..اگه کاری میشه کرد ک بلای خواب دفع بشه ممنون میشم بهم بگید .چون خیلی نگرانم

ایلیا
ایلیا
4 سال قبل

من خواب دیدم که هر شب دارم به یه دختری فکر میکنم تازه اون دختره هم همسایه مون هست

سهند
سهند
4 سال قبل

درخواب مادرم رو به دکتر زنان بردم ولی بعد دیدم مادرم یک دختر به دنیا آورده و یه زن دیگه ای ک اونهم زایمان کرده

Zahra
Zahra
4 سال قبل

درخواب به ملاقات یک مرد یا پسر رفتم که مرا بی بی خطاب کرد ومن بهش گفتم به مادرت بگو بی بی گفت من نهایت احترام رو بهتون گذاشتم منظور بدی نداشتم

سارا
سارا
4 سال قبل

سلام دیدم وارد کلاس میشم و استاد داره نمرات نهایی و کارنامهارو تحویل میده
بعد من رفتم اسمم رو گفتم بهم گفت تو ۲۰شدی و کارنامه رو ک داد دستم برگهای زیادی داشت و باخودکار سبزدور بعضیچیزها خط کشیده شده بود ونمره کامل داشتم جوری ک لبخند میزدم فقط من بودم ک نمره کامل گرفته بودم و بعضیا ادای رفتار دوستانه رو بامن در مباوردن ک من متوجه شدم بعد استادم مشغولیت تصحیح امتحان یکی رو بمن سپرد

حسین موسوی
حسین موسوی
4 سال قبل

خواب دیدم باگروهی که قبلن باهم دنبال زیرخاکی بودیم اومدن خونم شب بودباکلی پسربچه قدونیم قدکه مال خودش بودن جالب اینکه پدرومادرمم هم بودن

سورن
سورن
4 سال قبل

سلام دیدم داخل یه اتاق خیلی لوکس که یه وان ودوش کنار تخت داره هستم و مادرم رو دیدم ک تصمیم گرفتم برم داخل وان ‌ خودم رو بشورم بعد دیدم دوتا قاچ گرمک خوردم و دیدم یه عالمه دستمال نو با نشده دارم
بعدش خودم رو داخل خونه عموم دیدم ک زن عموم اومد خبر ازدواج پسرش و بهم داد و من روی پلها نشسته بودم اومدم داخل و ازین خبر مسرور بودم و گفتم مرسی خدا ک دعامو شنیدی بعدش دیدم دختر خالم اومده به زن عموم سربزنه بعد گفتم چرا اینا اینجوری مهمون نوازی میکنن

فریناز
فریناز
4 سال قبل

دیدم یه عده پسر که دونفرشون برام آشنا بودن لباس سیاه پوشیده بودن براشون دست میزدن و میرقصیدن و من از دور میدیدمشون

هانی
هانی
4 سال قبل

درود بر شما خواب دیدم توی خونه بودم بعد دیدم یه جن میخاد بیادسمتم من فرار میکردم یهو قیافه جن رو ک دیدم .دیدم چهرش زن داداشم بود

عسل
عسل
4 سال قبل

سلام دیدم کنارمامانم هستم بعد بابام با یه زن اومد داخل خونه رفت توی زیرزمین یه وسیله بزاره منم عصبانی شدم رفتم دم در زیرزمین دیدم زنه بازوی بابامو گرفته تا نگاش کردم دسشو انداخت بعد یخورده بدوبیراه بهش گفتم و ازخونمون بیرونش کردم

الهام
الهام
4 سال قبل

سلام.من خواب دیدم دوست صمیمی کسی که دوستش دارم و باهم ارتباط داشتیم اومده خونمون بهم میگه من اونو میارمش پیشت می دونم دلت تنگ شده اونم پشیمونه.و می خواست آشتی مون بده.ما باهم حرف نمیزنیم.خیلی از اطرافیانش شنیدم که پشیمونه ولی بهش فکر نمیکنم.تعبیرش چیه

اقدس
اقدس
4 سال قبل

سلام خسته نباشید مادر شوهرم و خواهرم از دنیا رفته اند خوابشون دیدم تو یه خونه ای خیلی ها بودند مادر شوهرم یک بسته پول که لوله شده بود به من داد و گفت اینو شوهرت داده گرفتم رفتم طبقه بالا خواهرم اونجا بود مثل همون پول را خواهرم بهم داد گفت اینو شوهرت داده شوهرم هم در قید حیاطه از اونم گرفتم مدتی هست که پول نیازم ولی ندارم شوهرم هم بهم نمیده واسه دندون پزشکی میخوام لطفا تعبیرشو بگید ممنونم

فریبا
فریبا
4 سال قبل

دیدم درجایی هسیم و زن دوم پسرخالمم (پسرخالم زن دارن) ومنو خیلی دوست داره برام جواهرات الات میخرید و زن اولشو اصلا دوس نداشت و زن دومش بمن مشکوک شده بود وبعدش دیدم به خونه قبلیمون سر زدم دیدم درش بازه و یکی از اقوام سر گاز داشت غذا درست میکرد بعد من اومدم داخل اتاقم کمدم رو باز کردم روی چوب لباسی یه سری جلیقه بود بعد دیدم اوم ففامیلمون اومد وقتی منو دید ترسید بهم گفت انتظارشو نداشتم ببینمت

ندا
ندا
4 سال قبل

سلام دیدم با عده ای از فامیل داخل یک باغ دعوت شدیم پشت میز نشسته بودیم من با خانواده بودم یهو برامون یه کاسه کوچک لیمو ترش تازه آورد خودش داشت میخورد من اونیم اون میخورد رو ازش گرفتم و خوردم خیلی خوش طعم بود بعدش دیدم با ماشینم اومدم بجایی ک بابام هست یهو دیدم یه مرده دسش عسل بود داشت می‌ریخت تو ماشینم عصابم خورد شد و عسل رو ازش گرفتم آخه این چ کاریه بعد باپدرم دعوام شد و پدرم هیچی نگفت تا اینک وارد یه باغ شدیم سوییچ ماشین دستم بود پدرم یهو اومد ازم گرفت… مطالعه بیشتر »

سیدحسین امامی
سیدحسین امامی
4 سال قبل

سلام پرخواب دیدم بر سکویی ایستاده بودم وله این سکو هدایایی آویزان بود که جانورانی به طرف من حمله میکردند و هر کدام یکی از این هدایا را برمیداشت وسکو به طرف بالا می‌رفت پدر ضمن فامیلم را چه مرد وزن وحتی درگذشتگان را هم در میان خواب می‌دیدم سکو تا نزدیک زمین پایین می آمد ولی دوباره با برداشتن هدایا به بالا می‌رفت….لطفاتعبیرخوابم را بگویید…ممنونم

یگانه
یگانه
4 سال قبل

سلام خواب دبدم تو خونمون متکا ولحافه بجا مبل و خواهرم دوتا پاهاشو گچ گرفته و دونفر زن دارن کمکش میکنن که بشینه رو زمین

زینب
زینب
4 سال قبل

سلام برادرم خواب دیده که پدرم که تازه فوت شده با یه طناب دستهای مادرمو بسته و داره به زور با خودش سمت قبرستان میبره برادرم در خواب خیلی تلاش میکرده دستهای مادرمو باز کنه ولی پدرم با عصبانیت اجازه نمیداده ولی بالاخره موفق میشه ولی پدرم خیلی از دست برادرم ناراحت شده واینکه موقع بردن مادرم همه خواهر برادرا بودیم همه نگاه میکردن به جز من که خیلی گریه میکردم.لطفا بگین تعبیرش چی میشه خیلی نگرانم.

یگانه
یگانه
4 سال قبل

سلام دیدم یک رباط سه تاخبر اینده بهم میده که همه خوب بودن

دیانا
دیانا
4 سال قبل

سلام،یکی ازآشناهامون خواب دیدکه بااخموتخم وبدون هیچ حرفی واردخونه میشه،چدست شوهرش چاقومیبینه،چاقورومیزنه به پاش،لباسش پاره میشه،نگاه میبینه پاش هم مجروح شده یه شکاف عمیق توپاش ایجادشده

دلشکسته
دلشکسته
4 سال قبل

سلام. خواب دیدم موهام دسته ای میریزه یعنی دست میزنم به موهام دسته ای میریزه انقدر ناراحت بودم و گریه کردم که چرا موهام دسته ای داره میریزه باهرباری که دست به موهام میزدم میریخت

Tina
Tina
4 سال قبل

سلام مادرم خواب دید ک جایی بود ک مراسم امام حسین برگذار میشد و پرچم زده بودند و جلوی در یک مرد با صورت پوشیده خوابیده بود بعد منو دیده ک تعداد زیادی بوقلمون پخته بودم و میگفتم اینو از هییت بهم دادن منم هم همشو پخته بودم من تو اون هییت کار میکردم

نسیم
نسیم
4 سال قبل

سلام.من خواب دیدم که جلوی فرار یک دختری رو میگیرم و (این اتفاق هابعد از تعطیلی مدرسه افتاد یعنی تقریبا ظهر بود) اون به من کمک میکنه دنبال خودم بگردم.من اون از همه ی بچه های مدرسه میپرسیدیم که کسی مثل من ندیدین؟یه دختر مثل من؟و فقط یه نفر یکی رو نشون داد که شبیه من بود ولی من گفتم نه من دنبال یکی دیگم ولی آخر هم نتونستم پیداش کنم

یگانه
یگانه
4 سال قبل

سلام خواب دیدم رفته بودم دکتر زنان بعددیدم یه بچه اروم و قشنگ کنارمه تو خاب بهم گفتن همین دکتر به دنیاش اورده یهو دیدم بچم تبدیل به جوجه شد از یکی از دخترای فامیل خاستم ازش نگهداری کنه اذیتش کرد گرفتمش و خودم بردمش دیدم رفت با یه جوجه دیگه بازی کنه یه زنبور عسل یهو نیشش زد واروم گرفت و بیحال شد من خیلی ناراحت بودم دنبال زنبور میگشتم ک بکشمش غیب شده بود

نام آور
نام آور
4 سال قبل

سلام. خواب دیدم که جایی هستم که چندتا آقا هستن که نمیشناسمشون با هم حرف میزدیم که پدرم از در آمد داخل من بلند سلام کردم به پدرم که همه تعجب کردن که چرا انقدر بلند سلام کردم بعد رفتم پیش پدرم تو خواب انگار چند وقته بابام ندیدم کنارش واستادم پدرم هم یه لبخندی رولب داشت. بعدبیدارشدم..
البته پدرم چندماهی که فوت شدن?
تشکر از ما??

نام آور
نام آور
4 سال قبل

سلام. خواب دیدم که موهام دسته دسته میریزه.. دست میزنم به موهام دسته ای میریزه. انقدر ناراحت بودم و گریه کردم که چرا موهام اینجوری داری میریزه بعد از خواب بیدار شدم
تشکر از شما ??

هانیه
هانیه
4 سال قبل

با سلام. در خواب دیدم مادر بزرگم با ظاهری بسیار آراسته پیش من آمد، بسیار خوشحال بود و به من یک مشت شکلات داد و رفت . تعبیرش چیست؟

مونس
مونس
4 سال قبل

برای یک نیازمند نذری بردم برنج و نان بود که فرزدان زیادی داشت

ماه منیر
ماه منیر
4 سال قبل

سلام دیدم دارم با دوستم صحبت میکنم یهو یه پسر با چوب اومد و انقد به پاهای من زد ک من کمی میشلیدمو راه میرفتم درون مغازه ای شدم ک با ورود من چراغ اون مغازه روشن شد و خدمتکار اون صاحب مغازه منو از مغازه بیرون کرد (مانتوفروشی)وقتی اومدم بیرون دوستام به طور اتفاقی منو دیدن و به استقبالم اومدن در ادامه راه مردی بلند قامت رو دیدم که یکی از اِیمه بودن به من لبخند زدن و من بوی بسیار خوبی میومد که وقتی راه افتادن من به دنبالشون حرکت کردم

ساینا
ساینا
4 سال قبل

دیدم با یسری بچهای دانشگا نمایشی برعهدمونه وروابطمون خوبه وقتی یکی از پسرا داشت میرفت به محض نگاه کردن به من اخم کرد و انگار ازم متنفره رفت من ناراحت شدم وبخودم گفتم مگه چیسکارش کردم ک اینجوررفتار کرد دیدم تنها روبروی مغازه پدرم نشستم پدرمم داخل مغازه داشت با یه سری اقوام ک تو مغازه بودن صحبت میکرد پدرم منو دید و صدام زد و یه مشت پاستیل با شکلاتی ک دوس نداشتم بهم داد بعدش دیدم داخل دانشگام یکی از دوستامو دیدم ک از قبل میشناختمش از دیدن من خیلی خوشحال شد سرکلاس ک نشسته بودم یه چوب… مطالعه بیشتر »

شهلا
شهلا
4 سال قبل

سلام من متاهل هستم در خواب دیدم یکی از اقوام چاق شدن میخواستم بدونم چه تعبیری داره

نازی
نازی
4 سال قبل

سلام درخوابم از خانه بیرون امدم دیدم دختر داییم داره دم در خونمون رو با اب شلنگ میشوره اسمشو صدا زدم و ازش تشکر کردم اونهم لبخند زد دیدم ماشینم رو روبروی مغازه ینفر پارک کردم زن بود میخاستم باهاش دعوا کنم اما خشمم رو کنترل کردم و با متانت ازش عذر خواستم بااینکه کاری هم نکرده بودم بعد اون زن بهم لبخند زد و با فروتنی باهام صجبت کرد

طناز
طناز
4 سال قبل

سلام دیدم دارم دارم به اسمون نگاه میکنم شب بود یهو یه شهاب سنگ رد شد

دکمه بازگشت به بالا