خلاصه داستان قسمت آخر سریال تازه وارد از شبکه سه

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت آخر سریال تازه وارد از شبکه سه را می خوانید، این سریال به صورت اپیزودیک بوده است و هر قسمت آن با هم متفاوت است و روایتگر داستان های متفاوت می باشد.

قسمت آخر سریال تازه وارد

تیم تکواندو دختران در حال تمرین هستند، یکی از دختر ها حسابی تمرین می کند و می خواهد هر طور شده قهرمانی مسابقات جهانی را از آن خودش کند.
شکوفه همان دختر که مدعی قهرمانی است، به دکتر رفته و برایش آزمایش هایی می نویسد تا انجام بدهد و جوابش را برای او ببرد.
دختر ها در حال تمرین هستند و خانم دکتر آزمایش ها را بررسی می کند. آزمایش بارداری شکوفه مثبت شده است که حسابی جا می خورد و با تایید دکتر رنگ از رویش می پرد… ستاره دوست شکوفه سعی می کنه او را آروم بکنه ولی موفق نمیشه و اون توی حالش خودشه و تمام تلاش هاشو بر باد رفته می بیند…
شکوفه حسابی برای کم کردن وزنش تلاش می کند و همسرش هم هر لحظه همراهی اش می کند تا کم نیاورد و او حسابی بابت بارداری و این که امسال هم قهرمان نشه، استرس دارد.
دختر ها در حال تمرین هستند و با هم مبارزه می کنند و تمامشون هدف دارند اما شکوفه حین مبارزه حالش بد می شود که دوستش او را به دکتر می برد و دکترش دوباره سراغ آزمایش بارداری اش را می گیرد که او می گوید من اصلا امکان بارداری ندارم و خود شما بهم متخصص معرفی کردین که آرمان تصادف کرد، ما هم درمان رو گذاشتیم برای بعد از مسابقات جهانی…
شکوفه و دوستش در حال رفتن به اتاق هستند که شکوفه از هم تیمی هاش می فهمه براش حرف در آورده اند و پخش کرده اند که او دوپینگ کرده است و به سراغ یکی از هم تیمی ها که رقیبش هم هست، می رود و باهاش بحث می کنه…
بچه ها سر تمرین هستند که مربی تیم، شکوفه را به کناری می کشد و بهش می گوید دکتر تقوی بهش گفته که تو بارداری و باید بری پی زندگیت و بچه ات را به دنیا بیاری…
شکوفه از یک دختر قرص سقط جنین گرفته و تصمیم دارد، بچه اش را از بین ببرد، برای همین به مربیش میگه اشتباهی رخ داده و حاضر همراه با خودشون به آزمایش بره، مربیش هم می پذیرد و بهش اجازه میده دوباره به تمرین هاش ادامه بده…
شکوفه در تمرین با ژیلا مسابقه می دهد و بهش می بازد که ژیلا به کنارش میره و حالش را می پرسد، شکوفه هم میگه فقط بی حوصله بودم و تو مسابقه بعدی از این اتفاقا نمی افته…
شکوفه سخت در حال کم کردن وزن هست که ستاره دوستش به کنارش می رود و او ازش می خواد تا فردا باهاش به جایی بره و همراهیش کنه…
روز بعد دختری که شکوفه ازش قرص گرفته بود، به دنبال شکوفه و ستاره رفته است، ستاره از خدا بی خبر هی از شکوفه سوال می کند که او هیچی نمی گوید و کم کم متوجه می شود و با اکراه شکوفه را همراهی می کند.
آن ها به یک خانه می روند و شکوفه برای معاینه با دکتر به اتاق می روند، ستاره به آرمان خبر می دهد و چند دقیقه بعد صدای آرمان میاد که وارد اتاق دکتر میشه و شروع به حرف زدن با شکوفه می کند. او با دیدین اشتیاق شکوفه برای قهرمانی، میگه من از حق خودم میگذرم و انتخاب را به عهده خودت می گذارم و می رود.
۵ سال بعد
دختر بچه شکوفه به همراه آرمان سر تمرین تیم مادرش رفته اند و شکوفه به همراه ژیلا حالا یک تیم دارد…

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا