خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت فصل سوم
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی قضاوت هستید همراه ما باشید. یکی از محبوبترین سریالهای ترکی (که هنوز درحال نمایش است) سریال ترکی قضاوت در ژانر جنایی و درام است. سریال ترکی قضاوت ماجرایی عاشقانه، درام و جنایی دارد. این سریال داستان دادستان ایلگاز، وکیل جیلین و نقطه تلاقی آنها را نشان میدهد. آن دو در راه بررسی یک جنایت با هم آشنا میشوند. ایلگاز از جیلین میخواهد تا وکالت برادرش را برعهده بگیرد. دو فصل اول و دوم سریال قضاوت، در مجموع متشکل از ۶۳ قسمت زبان اصلی است.
خلاصه داستان سریال ترکی قضاوت
ایلگاز (کان اورگانجیاوغلو) که دادستانی درستکار است برای برادرش که متهم به قتل است، جیلین (پینار دنیز) را که یک وکیل جوان بسیار سرکش و موفق است، به عنوان وکیل انتخاب میکند. آن دو در مسیر حل این پرونده با اتفاقات عجیب و گاهی تلخ و شیرینی که زندگی برایشان رقم زده، روبهرو میشوند و موجب به وجود آمدن احساساتی در آنها میشود که فکرش را نمیکردند.
قسمت ۲۰۶ سریال ترکی قضاوت
ارن میره با توچه حرف بزنه و میپرسه چیزی پیدا کردی یا نه؟ او میگه آره یه چیزهایی پیدا کردم، گفته بود خاله اش بزرگ کرده بوده ولی ۲۰ سال پیش فوت کرده یعنی دروغ گفته با خواهرش فیلیس باجی زندگی کرده و بزرگ شده ارن بهم میریزه و با خودش میگه چه ربطی به جیلین میتونه داشته باشه؟ او اسم شوهرشو میپرسه….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۲۰۵ سریال ترکی قضاوت
توچه فیلم دوربین یکی از مغازه هارو میبینه که دادستان ارشد رفته اونجا و داره از همون تیشرت دخترونه میخره. توچه میره پیش جیلین و فیلمو بهش نشون میده و میگه اینو ببین جیلین جا میخوره و فیلمو میگیره و میره به ایلگاز نشون میده و میگه این زنه همه چیش مشکوکه اصلا درباره نوه و بچه ای حرف نزده واسه چی این تیشرتو خریده؟….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۲۰۴ سریال ترکی قضاوت
ایلگاز با دیدن افه اونجا میره یقه شو میگیره و میگه کار تو بود آره؟ مرجانو تو برداشتی؟ مرجان کجاست؟ او جا خورده و میگه من نمیفهمم چی دارین میگین دادستان! سپس میبرنش بیرون تا ازش بازجویی کنن. سپس بهش میگن خوب توضیح بده او بهشون میگه که من همینجا بزرگ شدم زیاد میام اینجا یعنی حقوقمو واسشون خرج میکنم ایلگاز میکه.….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۲۰۳ سریال ترکی قضاوت
جیلین و ایلگاز با متین و ارن در حال بررسی کردن دوباره پرونده مرجان هستن و اون روزو دوباره مرور میکنن و تمام اظهاراتو دوباره بررسی میکنن. یکتا که رفته بوده پیش قدیر برای گرفتن فیلم دوربین های جلوی خانه اش او بهش گفته بوده باید در ازاش واسم یه کاری کنی یه مقدار پولو واسم تمیز کنی او قبول میکنه ناچارا به خاطر مرجان.….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۲۰۲ سریال ترکی قضاوت
جیلین و ایلگاز حسابی خوشحالن جیلین با گریه خداروشکر میکنه و میگه میدونستم دخترم زنده ست. خبر اینکه مو متعلق به مرجان بوده به همه میرسه ارن وقتی میفهمه تو کلانتری به متین میگه و همگی دست میزنن و متین از خوشحالی ارن را بغل میکنه. جیلین به ایلگاز میگه بیا بریم دیگه باید بریم دنبال پرونده ها دوباره بازشون کنیم!….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۲۰۱ سریال ترکی قضاوت
آنها با دیدن تیشرت جا خوردن و جیلین به ایلگاز میگه به نظرت میتونه یه نشونه باشه؟ ایلگاز تأیید میکنه و میگه دست نزن بهش زیاد شاید اثر انگشتی چیزی روش باشه سپس سریعا به ارن زنگ میزنه که میبینه برنمیداره. ارن تو اتاق بازجوییه و در حال سوال کردن از نیل هستش. وقتی تموم میشه به ایلگاز زنگ میزنه….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۲۰۰ سریال ترکی قضاوت
ارن از بین مردم تو ساحل با تحقیق به زن و مردی میرسه که بچه دار نمیشن واسه همین اونارو میبرن برای بازجویی از طرفی یه مرد دیگه ام هست که به خاطر تجاوز به کودک حبس کشیده بوده. آنها از این سه نفر بازجویی میکنن و میبینن چیزی دستگیرشون نمیشه جیلین به ایلگاز میگه من مطمئنم که گم نشده کسی دزدیدتش!….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۹۹ سریال ترکی قضاوت
همه کنار دریا در حال جستجو هستن نیروهای پلیس از راه رسیدن و تمام سواحل و تو دریارو و تمام اطراف را میگردن اما مرجان را پیدا نمیکنن. ارن و بچه ها از تمام مردم تو ساحل سوال میکنن و اظهاراتشونو ثبت میکنن. دادستان پرونده به اسم افه و دادستان ارشد به اونجا میرن و به کارها رسیدگی میکنن.….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۹۸ سریال ترکی قضاوت
۶ ماه گذشته و مرجان پیدا نشده. جشن تولد برای الیف گرفتن که جیلین از دورمیبینه و حسرت بچه شو میخوره و میره تو حیاط میشینه که مادرش میره پیشش و سعی میکنه بهش کیک بده بخوره و به خودش مسلط باشه.….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۹۷ سریال ترکی قضاوت
جیلین به آیلین زنگ میزنه که الیف حاضره بیام دنبالش؟ تو راهم آیلین که نمیدونه چجوری بهش بگه دکتر گفته نباید از این خونه به خونه بشه به بهونه اینکه عثمان بردتش تولد دوستش و اونجا هم میمونه اومدنشو کنسل میکنه و میگه فردا بیا نمیشه؟ جیلین ناچارا قبول میکنه. گل با متین به خانه رفتن که اونجا گل از متین بابت گردنبدنی که برای پارلا خریده بودن تشکر میکنه.….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۹۶ سریال ترکی قضاوت
جیلین میره دم در خانه دادستان ارشد میره و ازش گلگی میکنه نسبت به ایلگاز او بهش میگه قرار اینجوری پیش بره؟ همش بیاین بپرسین حق با این بود؟ حق با من بود؟ یه راهی پیدا کنین باهم کنار بیاین وگرنه ازتون پرونده را میگیرم میدم به یکی دیگه جیلین قبول میکنه و میره. یکتا با دیدن نیل جلوی دفتر وکالت بهش میگه چیشد چقدر زود آزاد شدی؟….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۹۵ سریال ترکی قضاوت
آیلین الیف را بغل کرده و ازش میپرسه چیشده مامانی؟ همان موقع عثمان هم میاد و میپرسه چیشده؟ الیف از پدرش میخواد اونو از اونجا ببره بعد از رفتنشون جیلین به آیلین میگه داشتیم بحث میکردیم که مارو دید ایلگاز میگه البته ندید فقط شنید و بهم ریخت آیلین میره تو اتاق پیش الیف. ایلگاز و جیلین به دادستان ارشد زنگ میزنن و ماجرارو میگن.….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۹۴ سریال ترکی قضاوت
ایلگاز تصمیم گرفته تا دوباره از اون مرد که متهمه به کشتن اون دختر جوان بازجویی کنه اورن یادش رفته به جیلین خبر بده که او میاد و باهاشون دعوا میکنه که چرا خبر نداره؟ و میره تو اتاق شنود بازجویی اورن از ایلگاز معذرت میخواد و میگه من یادم رفته بود الانم برم بهش بگم باور نمیکنه او میگه ولش کن بزار عصبانی بشه اگه اینجوری خالی میشه.….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۹۳ سریال ترکی قضاوت
جیلین آخر شب میره به خونه آیلین و الیف را که خوابیده برمیداره تا برن خونه خودشون آیلین میگه حالا خوابیده دیگه چیکارش داری؟ جیلین میگه نمیخواد بهش قول دادم و میرن از اونجا. ایلگاز تو خونه اش تنهایی دراز کشیده و به قاب عکس جیلین نگاه میکنه و میگه تولدت مبارک عشقم سپس به عروسک دخترش که کنارشه نگاه میکنه و گریه میکنه و میخوابه….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۹۲ سریال ترکی قضاوت
ایلگاز رفته سر صحنه جرم تو اتاق یه هتل که زنی به اسم لاله خودشو از پنجره اتاق بیرون انداخته. ایلگاز از مردی که تو اون اتاق بوده بازجویی میکنه و ازش میخواد بگه اونجا چه اتفاقی افتاده بوده و ریز به ریز سوال میپرسه درباره عملکرد اون زن تا بفهمه خودش خودشو انداخته یا اون مرد که پیشش بوده پرتش کرده پایین..….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۹۱ سریال ترکی قضاوت
یکتا با جیلین تو ظاهری شبیه پدر و دختر میرن به همان هتلی که تورگوت اونجا اتاق داشته. تو پذیرش جیلین به یکتا میگه انگاری تورگوت هم اینجاست عکس گذاشته! یکتا از پذیرش میپرسه که او میگه بله تو اتاق ۳۲۲ ولی الان نیستن رفتن بیرون یکتا میگه باشه ما بریم اتاقمون سر فرصت میریم یه سلامی میکنیم و میرن.….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۹۰ سریال ترکی قضاوت
چینار رفته پیش پدربزرگش خونه و بهش کشته شدن ایلگازو میگه مردان گریه میکنه سپس به چینار زنگ میزنن و خبر میدن که کالبد شکافی تموم شده میتونن بیان تحویلش بگیرن چینار گریه میکنه و به مردان میگه که هنوز بابام تو بیمارستانه آخه چجوری؟ مردان میگه ولی باید زودتر دفن بشه رو زمین نمونه. لباسی از ایلگاز را برای جیلین میبرن….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۸۹ سریال ترکی قضاوت
ارن با جیلین حرف میزنه و بهش میگه که تو مطمئنی اون یعقوب مرده بوده؟ چک کردی؟ او میگه نه دست نزدم همونجوری افتاده بود رو زمین ارن میگه حتما نمرده زخمی شده عمر رفته سراغش اونجارو تمیز کرده تا نقشه اش خراب نشه. جیلین میگه از کجا فهمیده؟ اوزجان؟ ارن میگه نه کسی که همیشه پیشمون بوده دادستان تورگوت جیلین جا میخوره….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۸۸ سریال ترکی قضاوت
بچه ها رفتن پیش پارلا و حالشو میپرسن سپس بعد از کمی حرف زدن از اونجا میخوان برن که چنار از پارلا میپرسه پارلا تو که چیزیو از ما مخفی نمیکنی نه؟ او میگه نه بابا چیو مخفی کنم؟ فقط خسته ام میخوام تنها باشم ماجرای آتش سوزی هم بهمم ریخت سپس از اونجا میرن. یکتا میره پیش ارن و ازش سراغ ایلگاز و جیلین را میگیره….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۸۷ سریال ترکی قضاوت
مأمور میره پیش یکتا و بهش میگه بیا بیرون یکتا میگه آزاد شدم دیگه؟ او میگه نه باید بری زندان یکتا جا میخوره و میگه چرا؟ و ازش میخواد تا تماس بگیره با کسی او قبول میکنه. یکتا اول به یکتا بعد به جیلین زنگ میزنه که میبینه کسی برنمیداره گوشیو سپس به لاجین زنگ میزنه و میپرسه که جیلین و ایلگاز کجان دارن منو میبرن زندان!….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۸۶ سریال ترکی قضاوت
پسری که پارلا را دزدیده با خودش تو مسیر آهنگ میخونه و دهن پارلارو بسته و انداخته رو صندلی عقب ماشین سپس کوله شو از ماشین پرت میکنه بیرون. دادستان ارشد تورگوت ایلگاز را به جایی خلوت برده و بهش مبگه تو چجوری فهمیدی؟ ایلگاز میگه عمر رفته بود پیش هالوک تو زندان تو هم رفتی….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۸۵ سریال ترکی قضاوت
ارن و دریا با ایلگاز و جیلین به جایی که با مأمورین تجسس قرار داشتن رسیدن اونجا بهشون میگن که یکم طول میکشه ایلگاز میگه پس ما بریم یه جایی اینجاها یه آبشار داشت! مأمورین بهش آدرس میدن و آنها به اونجا میرن. دریا و ارن میگن ما همین دور رو نیمکت میشینیم جلوتر نمیایم….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۸۴ سریال ترکی قضاوت
جیلین درحال آشپزی کردنه که ایلگاز میرسه خونه و ازش تشکر میکنه بابت میزی که چیده همان موقع ارن و دریا از راه میرسن و ارن بهشون میگه که من دیگه کمیسر ارشدم اونا بهش تبریک میگن و جیلین میگه خوب باید دوتا جشنو باهم بگیریم. سر میز شام ارن کارت شناسایی و کارت بانکی با هویت جدیدشونو بهشون میده.… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.
قسمت ۱۸۳ سریال ترکی قضاوت
دادگاه تشکیل شده و ایلگاز کایا تبرئه و عمر به زندان راهی میشه همه خوشحال میشن و از جیلین هم تشکر میکنن. دادستان ارشد با ایلگاز حرف میزنه و میگه من هرچیزی گفتم و دستور دادم طبق چیزهایی بود که تو خونه پیدا شده بود شواهد اینو نشون میداد ایلگاز میگه نقشه شون بود به راحتی گولتون زدن… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.