خلاصه داستان قسمت اول سریال نجلا از شبکه سه سیما + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت اول سریال نجلا را مطالعه می کنید. با ما همراه باشید. سریال نجلا سریالی است در ۱۵ قسمت که در ایام اربعین از شبکه سه سیما پخش میشود و داستانی پرکشش دارد. «نجلا» به کارگردانی خیرالله تقیانی‌پور و تهیه‌کنندگی سعید سعدی ساخته شده است. خیرالله تقیانی پور، از کارگردانان جوان و شناخته شده حوزه تئاتر است که بعد از ساخت فیلم تونل، اولین تجربه سریال سازی خود را نیز با نجلا تجربه خواهد کرد.
خلاصه داستان سریال
شخصیت اصلی سریال، نجلا است و قصه پیرامون عبد با بازی حسام منظور و نجلا می‌گذرد. قصه سریال نجلا در سال ۵۸ می گذرد و دختری به یک پسر عاشق در آن اوضاع آشفته و نا امنی ها وعده ای می دهد که طی آن اگر پسر بتواند او را از مرز رد کند و به زیارت اربعین برسد، در قبال عشقش به او پاسخ مثبت می دهد، اما همه اینها در طول مسیر دست خوش اتفاق‌هایی می شود.
اسامی بازیگران
حسام منظور، سارا رسول‌زاده، ملیکا شریفی‌نیا، مصطفی ساسانی، سوگل طهماسبی، جواد پورزند، علی غابشی، مرتضی شاه‌کرم، وحید نفر، بدرالسادات برنجانی، محسن پوشانی، محسن سلیمانی، سجاد دیرمینا، ابراهیم گله‌دارزاده و (با هنرمندی) هدایت هاشمی، سیدمهرداد ضیایی و آزیتا حاجیان گروه بازیگران این پروژه تلویزیونی را تشکیل می‌دهند.
خلاصه داستان قسمت اول سریال نجلا
حسام منظور (عبد دشتی) با همدستش (عطا) تو کار قاچاق جنس میباشد که هردفعه از دست ژاندارمری در میرود و نمیتونند اورا گیر بیاندازند. ابد با همدستش که از فامیلشان ماشین قرض گرفته بود جنسایی که آورده بود را تو ماشین بار میکند و به سمت شهر میرود که وسط راه میبینند ماشین ژاندارمری تعقیبشان میکند عطا میترسد و ماشین قرضی را بهانه ترسش میکند، عبد موفق میشود ماشین ژاندارمری را گم کند اما تو چاله میافتد و ماشین گیر میکند که پیاده میشود و ماشین را راه میاندازد اما خودش گیر ژاندارمری میافتد. در مسیر پاسگاه یک ماشین دیگر ژاندارمری را میبینند که خراب شده و عبد بعد از درست کردن ماشین فرار میکند و پیش عطا میرود و باهم به شهر میروند، عبد که به خانه میرسد میفهمد که دایی اش دوباره میخواد بیاد و درباره ازدواجش با دخترش حرف بزند که میپیچد و فراد میکند و امجد جلویش را میگیرد و میگه کارت دارم و بهش میگه اگه بارمو از اونور وارد کنی پولی که گیرت میاد تا ۷ نسلتو سیر میکنه که ابد قبول نمیکند.
عبد با عطا به بازار میروند تا جنس هایی که آوردن را بفروشند. آنجا اتفاقی سرکاری که ابد را دستگیر کرده بود و از دستش در رفته بود را میبیند و فرار میکنند. تو راه عبد به زمین میخورد و ابرویش پاره میشود و به داخل بیمارستان فرار میکند. بعد از اینکه ماموران را میپیچاند یکی از کادر درمانی بهش میگه برو اورژانس تا پانسمان کنن ابروتو و عبد به اورژانس میرود. از پنجره به بیرون نگاه میکند تا ببیند وضعیت سفید است یا نه که پرستاری به نام نجلا (سارا رسول زاده) صداش میکند وقتی برمیگردد و پرستارو میبیند با یک نگاه عاشق میشود…
بیشتر بخوانید:
