خلاصه داستان قسمت اول تا آخر فصل ۱ و۲ سریال وضعیت زرد + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب شاهد خلاصه داستان های قسمت اول تا آخر سریال کمدی و جذاب وضعیت زرد هستید که برای طرفداران این سریال تابستانی قرار داده ایم. با ما همراه باشید. حامد بامروت نژاد، تهیه‌کننده این سریال در خصوص خط داستانی آن که رگه‌های سیاسی دارد، گفته است: خط قصه و شخصیت‌های ما که ۶ کاراکتر محوری دارد هرکدام داستان و رگه‌هایی دارند. یکی از شخصیت‌های اصلی طراح سانتریفیوژ است که از سازمان انرژی اتمی اخراج شده؛ اخراج این دانشمند هسته‌ای پیرنگی دارد که تا انتهای کار، مخاطب را با خودش می‌کشاند. البته موضوعات اجتماعی، اقتصادی و مجازی هم حولِ این محور این سریال است. این سریال هرشب از شنبه تا چهارشنبه راس ساعت ۲۱:۳۰ به جای ازسرنوشت۴ بر روی آنتن شبکه دو می رود. زین‌العابدین تقی‌پور، حسام خلیل‌نژاد، آرش ماهان‌کیا، محمد مهدی رضائی، مهران رجبی، بهار داورزنی، امیر غفارمنش، علی سلیمانی و سوسن‌پرور بازیگران این مجموعه هستند.

در  خلاصه داستان این سریال آمده است: «سعید: فکر کنم منو اشتباه گرفتید … من سعید کاظمی، یکی از طراحان سانتریفیوژهای نسل جدید هستم!»

قسمت ۲۸ فصل دوم سریال وضعیت زرد

سعید به دفتر برمیگرده که رضا میگه بیا این گوشیتو بردار خسته شدم از بس زنگ خورد، سعید میگه از قصد نبردم به خدا حوصله ندارم هی از خبرگذاری و واسه مصاحبه زنگ  میزن! و…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۷ فصل دوم سریال وضعیت زرد

سعید به خانه میره و برای منت کشی برای فرزانه هدیه خریده اما فرزانه اصلا نگاهش نمیکنه که سعید یه شعر واسش میخونه که تو اون شعر به فرزانه میگه تو پیری، فرزانه یکدفعه برمیگرده و…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۶ فصل دوم سریال وضعیت زرد

آرش با لحن لاتی و خلفکارا باهاشون صحبت میکنه، سعید میپرسه چرا اینجوری حرف میزنی؟ آرش میگه بالاخره باید طبیعی رفتار کنیم دیگه! و ازشون میخواد تا اونا هم همینجوری حرف بزنن که سعید میگه انقدر جدی نگیرین!…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۵ فصل دوم سریال وضعیت زرد

سعید با دکتر جاهد و حمید جنیدی برای رفتن به کرمان واسه دیدار با یه گروه علمی سوار هواپیما میشن. حمید میگه دلم درد میکنه که سعید دلیلشو میپرسه و دایی اش میگه تو داری میپرسی چرا؟… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۴ فصل دوم سریال وضعیت زرد

سعید تو ماشینش در حال گوش دادن به رادیوست که میگه یه پیام برای بهترین دوستتون بفرستین، سعید برای دوستش حامد پیام میفرسته و وقتی به حرکتش ادامه میده پیام فرزانه را برای خودش میشنوه او حسابی استرس میگیره و میگه چرا من فرزانه را یادم رفت!.. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۳ فصل دوم سریال وضعیت زرد

سعید و فرزانه باهمدیگه به کتاب فروشی میرن و فرزانه میپرسه کتابمو خوندی؟ سعید میگه آره ولی خیلی سنگین بود یکسری جاهاش! فرزانه میگه واقعا؟ خیلی آسونو روان بود که!… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۲ فصل دوم سریال وضعیت زرد

سامان با کلافگی به دفتر میره که میبینه سر میز ناهار نشستن. وقتی ازش دلیل کلافگیشو میپرسن سامان میگه فامیل های زنم نشستن پای زنم که بچه را خارج از کشور به دنیا بیار کلاس داره!… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۱ فصل دوم سریال وضعیت زرد

یه نفر به برنامه رادیو سامان زنگ میزنه و از سامان کزازی خیلی تعریف میکنه و میگه من از طرفدارانتون هستم میخواستم مشاور یه ورزشکار المپیکی بشین مجری برنامه تعجب میکنه و میپرسه شما مطمئنین؟… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲۰ فصل دوم سریال وضعیت زرد

اول صبحی سعید یکدفعه میبینه یکی در خونه اش را میزنه با باز کردن در با دایی اش روبرو میشه که دایی با دیدنش میگه اِ خواب بودی؟ سعید میگه ببخشید دایی… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنی

قسمت ۱۹ فصل دوم سریال وضعیت زرد

فرزانه و سعید نشستن و دارن یه مستند علمی پزشکی نگاه میکنن. سعید به فرزانه میگه این چی میگه؟ زبان اصلیه اونم تخصصی من هیچی نمیفهمم!… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید

قسمت ۱۸ فصل دوم سریال وضعیت زرد

رضا و سامان بهش میگن چیشد یکدفعه ای داری میری ونزوئلا؟ آرش میگه یه تیم مستند ساز برای کشتی های نفت کش دارن میرن انگار فیلمبردارشون حالش بد شده به من گفتن برم… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید

قسمت ۱۷ فصل دوم سریال وضعیت زرد

مادر ارش باهاش تماس میگیره و میگه نباید تو خواستگاری اونجوری درباره دختره حرف میزدی! من بهت گفتم وقتی از یه دختر خوشت نمیاد چاییتو نصفه بخور!… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید

قسمت ۱۶ فصل دوم سریال وضعیت زرد

دکتر عبدالهی به خانه سعید میره و اونجا میگه چقدر دلم لک زده واسه یه دورهمی مردانه! و با دیدن وسایل آزمایشگاهی سعید بهش میگه خوش به حالت سعیدمن اگه این وسایل کارمو یه تیکه شو بیارم تو خونه گردنمو بیخ تا بیخ میبره!…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید

قسمت ۱۵ فصل دوم سریال وضعیت زرد

به آرش زنگ میزنن و بهش میگن که نقشی که تست داده بودی قبول نشدی آرش دلیلشو میپرسه که بهش میگن به خاطر متاهل نبودنشه…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید

قسمت ۱۴ فصل دوم سریال وضعیت زرد

رضا وقتی چشمش به اونا می افتد متوجه میشه که با مهمان های دکتر سعید اشتباه گرفتن. اون زن عصبی میشه و میگه اینجا چخبره ؟ رضا عذرخواهی میکنه و….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید

قسمت ۱۳ فصل دوم سریال وضعیت زرد

سعید نصفه شب از خواب بیدار میشه و میخواد بره آب بخوره که پاش میخوره به پازل فرزانه و خراب میشه به خاطر همین میشینه تا پازل را درست کنه اما خوابش میگیره….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید

قسمت ۱۲ فصل دوم سریال وضعیت زرد

رضا وقتی به دفتر میره یکدفعه میبینه داییش اونجاست و با ترس یهو داد میزنه و میگه دایی شما اینجا چیکار میکنین؟ قلبم وایساد!…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید

قسمت ۱۱ فصل دوم سریال وضعیت زرد

رضا با کلافگی با خودش حرف میزنه و میگه آخه آدم عاقل نباید وقتی میخوای پول کارت به کارت کنی اسم طرفو ببینی؟ آرش که در حال بازی با سامان هست میپرسه حالا چیشده؟…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید

قسمت ۱۰ فصل دوم سریال وضعیت زرد

سعید به شرکت، محل کار جدیدش میره که رو دیوار اونجا یه برگه میبینه که اسامی کسانی که قراره به سفر اتریش برن را نوشته. سعید با خوندن اون اسامی عصبی میشه و…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید

قسمت ۹ فصل دوم سریال وضعیت زرد

فردی به نام عبدالسلام پیش رضا میره و باهمدیگه گرم صحبت میشن. موقع خارج شدن شدن از دفتر سعید را میبینن. رضا سعید را بهش معرفی میکنه و میگه…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید

قسمت ۸ فصل دوم سریال وضعیت زرد

دایی حمید یکسری از وسایلشو به خانه اکرم میاره. اکرم بهش میگه پاشو یه کمکی کن زودتر تمام بشه، حمید میگه من کمرم گرفته الان زنگ میزنم سعید بیاد…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید

قسمت ۷ فصل دوم سریال وضعیت زرد

فرزانه و سعید و دایی حمید سر میز شام هستن که تلفن فرزانه زنگ میخوره که میبینه اکرم اقبالیه. بعد از کمی حرف زدن فرزانه بهش میگه به خاطر دیروز ناراحتین که تلفن مارو جواب ندادین؟…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید

قسمت ۶ فصل دوم سریال وضعیت زرد

مسئول خیریه ازشون میپرسه که اینجا چیکار میکنین؟ سامان و آرش استرس میگیرن و میگن که هیچی همینجوری اومدیم منتظرتون بودیم گفتیم ببینیم کاری دارین کمکتون کنیم اینجارو مرتب کنیم…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید

قسمت ۵ فصل دوم سریال وضعیت زرد

دایی در حال تلویزیون دیدنه که خوابش برده و سعید تا میخواد تلویزیون را خاموش کنه بهش میگه بیدارم چشام بسته‌ست. سعید بهش میگه من از این ورزشه خیلی خوشم میاد اسمش چیه؟.. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۴ فصل دوم سریال وضعیت زرد

فرزانه میز صبحانه چیده اما نه سعید و نه دایی حمید نمیخورن. فرزانه پشت در اتاق دایی میره و بهش میگه چرا نیومدین صبحانه بخورین؟ دایی حمید مدام سرفه میکنه و… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۳ فصل دوم سریال وضعیت زرد

سعید کلاسش شروع میشه و یکی از بچه های کلاس مدام نظم کلاس را به هم میریزه و مسخره بازی در میاره… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲ فصل دوم سریال وضعیت زرد

دایی حمید به اتاق فرزانه میره و بهش میگه خبری از اون زن نشد؟ فرزانه میپرسه منظورتون کدوم زنه؟ دایی میگه هنوز میگه کدوم زنه! همونی که کیفشو جا گذاشته دیگه!… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱ فصل دوم سریال وضعیت زرد

دایی حمید در هواپیما نشسته و قراره به شهرستانشان برگرده. تو هواپیما به مسافر کناریش یه خانمی را نشون میده و میگه… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۶ سریال وضعیت زرد

سعید و فرزانه قرار عروسیشان را در آبادان کنار اروند رود بگیرند. دایی حمید بعش میگه بیا باهم دیگه بریم به سامان اعتمادی نیست ماشینش خراب میشه اینجوری خودت به عروسیت نمیرسی… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۵ سریال وضعیت زرد

فرزانه به همراه سعید به بازار رفتند تا خرید کنند سپس بعد از خریدشان به یک پارک میرن روی نیمکت بشینن و کمی استراحت کنن. سپس سعید آنجا از فرزانه گلکی میکنه…. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۴ سریال وضعیت زرد

سعید به همراه دایی‌اش در حال تمیز کردن خانه هستند که حمید آدامس خودش را روی دیوار میچسباند. سعید وقتی میبینه میگه پس اون آدامس توی اتاقمم کار شما بود؟….. برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۳ سریال وضعیت زرد

سعید با دایی‌اش در خانه در حال صحبت کردن درباره پیدا کردن خانه هستن. حمید ازش میپرسه خونه پیدا کردی؟ سعید میگه نزدیک خونه پدر فرزانه نتونستم اونجا خیلی گرون بود…… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۲ سریال وضعیت زرد

سعید در دفتر کلاسی برای مشاور تحصیلی و علمی برگزار کرده و اونجا درباره علم صحبت میکنه. یکی از حضار درباره یکی از موسسه های تحصیلی صحبت می کند که…… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.

قسمت ۱ سریال وضعیت زرد

سعید کاظمی یک طراح سانتریفیوژ هستش که پیش رئیسش میره و میگه اومدم بپرسم خانه سازمانی که به کارمندها تعلق میگیره چی شد؟…… برای خواندن ادامه داستان روی تیتر کلیک کنید.