خلاصه داستان قسمت اول سریال صفر بیست و یک | قسمت ۱ سریال ۰۲۱

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت اول سریال صفر بیست و یک از شبکه سه سیما را می خوانید: با ما همراه باشید… سریال صفر بیست و یک هر شب ساعت ۲۰:۴۵ از شبکه سوم سیما پخش می شود که به کارگردانی آقایان جواد رضویان و سیامک انصاری ساخته شده است که اولین همکاری این دو بازیگر طنز پرداز کشورمان با یکدیگر در حوزه کارگردانی می باشد.

سریال صفر بیست و یک

در قسمت اول سریال صفر بیست و یک دیدیم که نصف شب تلفن جلال زنگ می خورد و بعد از مکالماتی به مازیار زنگ می‌زند و خبر آزادی تورج از زندان را می‌دهد. مازیار و جلال با هم باجناق هستند و تورج برادر زنشان است.
عده ای در خانه مشغول تمیز کاری و چیدمان وسایل هستند و خانه را برای مراسم عذاداری سالگرد مادر بزرگ آماده می کنند.
چند پسر با حرکت های ورزش پارکور داخل خانه می‌آیند که در آخر نوه خانواده به اسم ارسلان داخل می‌شود که پدر بزرگش او را صدا می‌کند و می‌گوید همه را بیرون کند.
نوه دیگر خانواده به اسم شادی در حال صحبت کردن با تلفن است که مادر و خاله اش پس از حاضر شدن از او نظر می خواهند. مازیار و جلال حاضر شدند و در راه مسیر خانه پدر زنشان هستند و با هم هماهنگ می‌کنند که هیچ خبری از آزادی تورج ندارند.
آن ها به آن جا می‌رسند و جلال شروع به کولی بازی می‌کند که در غم مادربزرگ پایش را داخل نمی‌گذارد که پدر زنش با تیکه و کنایه او را به داخل می‌برد.
جلال با در دست داشتن کاغذ هایی پشت میکروفون می‌رود که تا رسیدن زرین قلم سخنرانی کند که بعد مدتی چرت و پرت گفتن پدر زنش به سراغش می‌رود و می‌گوید که ساکت شود.
بعد از مدتی تورج داخل خانه می‌رود که با روی ترش پدرش مواجه می‌شود که بعد از رفتن پدرش به دنبال او می‌رود تا به همراه خواهر و شوهر خواهر هایش صحبت کند و بعد از رو کردن مسائلی و بهم زدن روابط خانوادگی از آن جا می رود که بعد از بیرون آمدن متوجه ارسلان می‌شود که کنار ماشین آن ها ایستاده و در حال صحبت کردن است و بعد از پیچوندن ارسلان از آن جا می رود…
جلال و مازیار به همراه همسرانشان به داخل حیاط می‌روند و در حال صحبت هستند که غفور خان به سراغشان می‌رود و می‌گوید هرطور که شده امشب باید تورج را پیدا کنند.
ارسلان به جمع آن ها می‌پیوندد و از پدرش سوییچ ماشین را می‌خواهد که به مراسم نامزدی دایی اش برود که شصت پدربزرگش خبردار می‌شود و از دامادها جلال و مازیار می خواهد که به سراغ تورج بروند و دفتر حسابرسی را ازش بگیرند، آن ها به آن جا می‌روند که متوجه مهمونی می‌شوند و بعد از رسیدن به در خانه تورج آن ها را به داخل دعوت می‌کند….

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال صفر بیست و یک

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا