خلاصه داستان قسمت بیستم سریال روزهای ابدی

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت بیستم سریال روزهای ابدی از شبکه یک سیما می خوانید، با ما همراه باشید: سریال روزهای ابدی به کارگردانی جواد شمقدری و به تهیه کنندگی محسن علی اکبری ساخته شده است و هرشب ساعت ۲۲:۱۵ دقیقه بر روی آنتن شبکه یک سیما می رود.

قسمت بیستم سریال روزهای ابدی

سرخو خاطراتش با بکتاش در سال ۱۳۵۱ که در خانه تیمسار نفوذ کرده بودند را مرور می‌کند و اتفاقات آن‌جا را به یاد می‌آورد که با بکتاش توانسته بودند دختر او را در حین انجام کار ببینند.
گویا سرخو عاشق دختر تیمسار شده بوده است که به او پیشنهاد دیدار دوباره می‌دهد و از قضا هم کلاسی هم هستند و آشنا در‌می‌آیند.
سرخو درمیان افکارش متوجه سر و صدایی از پایین می‌شود که به آن‌جا می‌رود پس از یرک کشیدن به اتاقش برمی‌گردد و عکس معشوقه اش را بسته بندی می‌کند و آن را به مهدی می‌رساند تا برای خانواده اش پست کند…
مهدی در سلف دانشکده اش است که گرم صحبت با سرآشپز آن‌جا می‌شود و تابلو از روی صندلی می‌افتد، مهدی آن را باز‌ می‌کند که با دیدن عکس به گذشته ها پرتاب می‌شود که نیروهای ژاندارم دنبال سرخو بودند و جرمش این بود که دختر تیمسار عاشق او شده بود.
مهدی بسته اس را برای ارسال آماده می‌کند و به دست پست می‌دهد.
مردی که پدر دوست هم اتاقی مهناز بود در فرودگاه به دنبال مردی آمریکایی آمده است و می‌خواهد او را به مقصدش برساند و خودش را به او معرفی می‌کند و می‌گوید اسمش خرم است.
مهناز به درخواست مهدی به سازمان آن‌ها رفته است و درباره سفری که با پدرش به کپکان داشت توضیحاتی می‌دهد که مهدی از اتاق بیرون می‌رود و در حال قدم زدن است که متوجه دادگاه آرش تهرانی یکی از سیاسی های زندانی زمان ساواک می‌شود و آن‌ را تماشا می‌کند.
مهناز بعد از مصاحبه اش در انجمن اسلامی با مهدی قرار می‌گذارد تا با او صحبت کند که دختری که سرخو به او گفته است مهدی را زیرنظر بگیرد از دور آن‌ها را تماشا می‌کند، مهناز با مهدی بر سر پرونده مدرش دعوایش می‌شود و با ناراحتی از او جدا می‌شود و می‌رود.
مهدی گذشته و صحبت هایش را با سرهنگ به یاد می‌آورد که در حال راست و ریست کردن کارهای او و برنامه شان با آمریکایی ها بود…

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا