خلاصه داستان قسمت بیست و دوم سریال باخانمان
سریال باخانمان به تهیه کنندگی زینب تقوایی و کارگردانی برزو نیک نژاد برای پخش از شبکه سه سیما ساخته شده است. این سریال هرشب ساعت ۲۰:۴۵ دقیقه پخش می شود که خلاصه داستان قسمت بیست و دوم آن را در این پست می خوانید:
گوهر و آرش باهم به داخل اتاق میروند تا صحبت کنند و خانواده ها باهم صحبت میکنند و از خاطرات زندگی شان میگویند.
محمدجواد در خانه با کوهیار و همسرش صحبت میکند و به آنها میگوید که پلیس است که باعث ترس و استرس کوهیار میشود و ماسکش را از روی صورتش برنمیدارد.
آرش و گوهر باهم مشغول صحبت هستند که ناصر سینگ پیش آنها میرود و به آرش میگوید که قول بدهد دخترش را خوشبخت کند که گریه هایش آرش و گوهر را منقلب میکند و آندو نیز باهم گریه میکنند.
مهری و سمانه در خانه درباره مصطفی خان صحبت میکنند و سمانه از مادرش میپرسد که اگر خودش خاستگار داشته باشد ازدواج میکند یا نه که مهری خانم سفت و سخت میگوید نه…
خاستگار ها در حال رفتن هستند که متوجه پنچر شدن ماشین شان میشوند و ناصر قصد میکند لاستیک را عوض کند که شلوارش پاره میشود و مسعود و آرش باهم لاستیک را عوض میکنند و گوهر متوجه میشود که کاوه برادرش این کار را انجام داده است.
آن ها به خانه برمیگردند که متوجه آمدن محمدجواد و عصبانیت کوهیار میشوند و در آخر بین حوریه خانم و آقاناصر دعوا میشود و گوهر که دوست دارد درباره امشب با کسی صحبت کند، تنها میماند و شروع به حرف زدن با یکی از عروسک خرسی ها میکند و بغض میکند…
هرکسی تو حال خودش است و کارهایش را انجام میدهد و در این میان حوریه با گریه مشغول دوختن یک خرس با لباس عروس است.
کریم و مسعود باهم به آدرسی که ملودی آنجا است رفته اند که با بادیگارد ها او گلاویز میشوند و آنها را به بیرون از خانه پرت میکنند و میگویند که ملودی ایران نیست.
ناصر لباس های احمدآقا بقال را میبرد تحویلش بدهد که احمدآقا با دیدن شلوار پاره اش عصبی میشود و دنبال آقا ناصر میکند.