خلاصه داستان قسمت بیست و ششم سریال روزهای ابدی
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت بیست و ششم سریال روزهای ابدی از شبکه یک سیما می خوانید، با ما همراه باشید: سریال روزهای ابدی به کارگردانی جواد شمقدری و به تهیه کنندگی محسن علی اکبری ساخته شده است و هرشب ساعت ۲۲:۱۵ دقیقه بر روی آنتن شبکه یک سیما می رود.
مهدی و محبوبه از مسیر مخفی و دور از چشم پیشمرگه های حزب درحال فرار هستند که از دور ماشینی مثل ماشین کمک رسانی دولت برای دانشجویان را میبینند که مهدی به آن سمت میرود و متوجه شهید شدن یکی از دوستانش میشود و به سمت ماشین میرود و وسایلی که جا مانده است را برمیدارد و به سمت محبوبه میروند تا به مسیرشان ادامه دهند و به سختی با پای زخمی شده اش حرکت میکنند و مدت زیادی در حال گذر از کوه و جنگلب و بیابان هستند.
مقر حزب دموکرات
خبرنگار فرانسوی به همراه مترجمش به پایگاه نیروهای دموکرات رفته است و با رهبر آنها درباره صلح با دولت صحبت میکند و او خود نیز میگوید که تمایل به صلح دارد.
مهدی و محبوبه در دل کوه و کمر هستند که مهدی جایی را برای استراحت پیدا میکند و با گذاشتن وسایل به سراغ آن دختر میرود تا برای ادامه مسیر کمکش کند که متوجه آمدن نیروهای پیشمرگه حزب کوموله میشود و خودش را به سرعت قایم میکند.
همایون بعد از مستقر شدن نیروها از آنها جدا میشود و با دوست دخترش تماس میگیرد و به او میگوید که دیگر برنمیگردد و میخواهد به کشورش آلمان برگردد.
بعد از رفتن آنها مهدی به سرعت پیش محبوبه میرود و خبر رفتن آنها را میدهد و به سمت چشمه میرود تا آب بردارد که با برگشتنش متوجه میشود او پایین آمده است و میخواهد نماز بخواند.
هنگام شب مهدی به جای کوموله ها میرود و مقداری از غذای باقی مانده آنها را برمیدارد تا باهم بخورند.
خبرنگار فرانسوی در پایگاه دموکرات ها به رهبر آنها پیشنهاد گفت و گوی دو نفره میدهد تا بتوانند با هم همکاری کنند که او خوشحال میشود و نظرش را قبول میکند اما صحبت هایشان راه به جایی نمیبرد که مرد فرانسوی پیشنهاد کوله های دلار را میدهد تا شاید با آنها بتواند کاری از پیش ببرد