خلاصه داستان قسمت سیزدهم سریال روزهای ابدی
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت سیزدهم سریال روزهای ابدی از شبکه یک سیما می خوانید، با ما همراه باشید: سریال روزهای ابدی به کارگردانی جواد شمقدری و به تهیه کنندگی محسن علی اکبری ساخته شده است و هرشب ساعت ۲۲:۱۵ دقیقه بر روی آنتن شبکه یک سیما می رود.
وضعیت آمریکایی ها در سفارت ایران آمریکا را نشان میدهد که درحال ارائه گزارش به سران خود هستند و درباره وضعیت خودشان و ارتش و مردم ایران باهم صحبت میکنند.
مهدی و مهناز به کمیته رفته اند و او آنجا سوییچ ماشین پدرش را تحویل میگیرد و بعد از شستن ماشین باهم به راه میافتند و به سراغ قاسم رفتند که او بعد از شنیدن حرف های مهناز و مهدی از آنجا فرار کرد.
بکتاش در حال سخنرانی درباره آمریکایی ها و امپریالیسم میباشد که ماموران کمیته از راه میرسند و بعد از اتمام حرف هایش دختری که به پادگان کپکان رفته بود از آنجا فرار میکند و درنهایت توسط ماموران دستگیر میشود و دیگر نیروها به داخل سازمان آنها میرود و تعداد دیگری را نیز دستگیر میکنند.
پسر ننه به همراه زن و بچه هایش که مادر و پدر مهدی هستند به مناسبت عید نوروز به خانه او رفته اند و بچه ها مشغول بازی هستند و ننه از مهدی و مهناز برای آنها تعریف میکند که مادرش نگران میشود و ننه میگوید صبر کند تا خودش همه چیز را ببیند.
آنها به خانه میروند که مهناز با دیدن خانواده مهدی تصمیم به رفتن میگیرد، اما مادر مهدی به سراغش میرود و او را پیاده میکند و میگوید باید حتما آنجا بماند و شروع به سوال پیچ کردن او میکند که با چشم و ابروهای مهدی ننه مهناز را از دست مادرش نجات میدهد.
آنها در خانه دور سفره هفت سین نشسته اند از تلویزیون منتظر تحویل سال جدید هستند که با شنیدن صدای توپ ننه به همه آنها عیدی میدهد و سخنرانی آیت الله خامنه ای از تلویزیون آغاز میشود.
سید، روحانی کمیته مشهد درباره وضعیت کردستان و غرب ایران صحبت میکند و نیروی داوطلب برای آنجا میخواهد و مهدی آنجا اعلام حضور میکند و بعد از آن به سراغ سید میرود تا درباره آزادی سرهنگ شریفزاده باهم صحبت کنند اما بازهم راه به جایی نمیبرد.
داوود در کمیته درحال بازجویی از نیروهای بکتاش که در دستگیر کرده اند، میباشند اما چیزی از آنها دستگیرشان نمیشود.
مهدی به خانه میرود و با دیدن جای خالی مهناز سراسیمه به دنبالش میرود ک مادرش میگوید که به سمت پمپ بنزین رفته است و با پیدا نکردنش به سمت جاده راه میافتد.