خلاصه داستان قسمت شانزدهم سریال شرم
در این مطلب از سایت حدولیاب خلاصه داستان قسمت شانزدهم سریال شرم را می خوانید: این سریال یک ملودرام اجتماعی است که بخش زیادی از آن معمایی بوده و کم کم داستان آن بازگشایی میشود و برای پخش از شبکه سه سیما در فصل پاییز آماده میشود.
حسام در زیرزمین خانهشان در حال گوش دادن به نوار کاست های ضبط شده پدرش میباشد و گویا دنبال چیزی میگردد که مادرش از راه میرسد و قضیه حرف زن مختاری را به مادرش میگوید و از خانه بیرون میزند.
عزیزآقا باز هم به سراغ مختاری رفته است و در خانه او کمین کرده تا او میآید بیرون جلوش را میگیرد و با او صحبت میکند و میگوید اگر دست از سر کار هایش و پوران برندارد زندگی اش را به باد میدهد و میگوید هرکاری میخواهد او انجام میدهد و اگر ادامه بدهد و با دیگران کاری داشته باشد او را لو میدهد که مختاری با تهدید او را وادار به سکوت میکند و عزیزآقا در خاطرات گذشته فرو می رود.
بهزاد به پدرش میگوید که او هرکاری بخواهد میکند تا پدرش راضی شود و حالش خوب شود که پدرش او را دروغگو خطاب میکند و میگوید مختاری آدم درست حسابی نیست و به خانه پوران خانم میرود و او درباره تهدید های مختاری به عزیزآقا میگوید که عزیزآقا میگوید همه چی زیر سر بهزاد است که لعیا از راه میرسد و باهم به داخل خانه میروند و پوران به لعیا میگوید که تا به حال هرکاری که کرده است برای او و ماهان بوده است.
حسام باز هم درحال گوش دادن به نوار کاست های پدرش است که یکی از آن ها بخشی از صحبت هایش با مختاری است و بعدی مخاطبش پسرش است که میگوید سر شراکت و رفاقت با مختاری همه زندگی اش را باخته است.
به محض اینکه حسام از خانه خارج میشود مادرش با شخصی تماس میگیرد و میگوید منتظر او است و هر وقت بخواهد میتواند به آن جا برود.
مختاری به دیدن پسرش میرود و میگوید دست از سر کارهایش بردارد و مدارکش را آماده کند و برایش وکیلش بفرستد تا بتواند به دانشگاهی که میخواهد برود، مریم همسر سابق مختاری درحال نقاشی کشیدن است که او به آن جا میرود تا درباره پسرشان باهم صحبت کنند و او میگوید باید رضایت بدهد تا نیما برود و به داخل خانه میرود و با او جر و بحث میکند که مریم میگوید فیلمی که سر صابر را زیر آب کردی رو دارم که باعث خشم و عصبانیت مختاری میشود و شروع به بهم ریختن خانه میکند تا فیلم هایی که مریم از او دارد را پیدا کند.