خلاصه داستان قسمت شانزدهم سریال چینی دختر تک شاخ من

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت شانزدهم سریال چینی دختر تک شاخ من را می خوانید. داستان این سریال چینی درباره دختری به نام سانگ تیانگ است یک اسکیت باز حرفه ای است. او دوست دارد در دانشگاهی که مادرش درس می خواند، تحصیل کند اما در دانشگاه قبول نمی شود تا این که تصمیم می گیرد خودش را به عنوان یک پسر جا بزند و از طریق تیم هاکی مردان وارد دانشگاه شود.

قسمت شانزدهم سریال چینی دختر تک شاخ من

وون بین خاطرات کودکی اش که از مادرش چوب حاکی رو یخ می خواسته و بابتش کلی ذوق داشته و هیچ اسباب بازی دیگریخوشحالش نمی کرده

او حرف های مادرش را با خودش مرور می کند که بهش گفته بود اجازه نده هیچ چیز سد راهش بشه و او را متوقف کنه

سانگ تیا جلو می رود و مقابل وون بین یک نوشیدنی می گیرد و کنارش می نشیند. وون بین شروع به درد و دل کردن با سانگ تیا می کندو می گوید به هوآنگ ها او ران بابت این که همیشه حمایت مادرش رو داره غبطه می خورم

سانگ تیا هم باهاش حرف می زند و می گوید به جاش من هم به تویی که فرصت جفت و جور شدن با مادرت رو داری غبطه می خورم،ولی من به خاطر مامانم که حالا روز به روز صدا و تصویرشو فراموش کردم، اومدم به لیویی

وون بین از این که سانگ تیا رو ناراحت کرده از او عذرخواهی می کنه ولی سانگ تیا عین خیالش هم نیست و باز هم از وون بین قول میگیره تا بدون اجازه اون هیچ جا نره

چینگ مین چون به دیدن خواهرش مادر وون بین رفته ولی او رو به برادرش هم روی ترش نشان می دهد ولی چینگ مین چون بی اهمیتحرف هایی که باید برای راضی کردن او بزند را با لحن تند بهش می گوید و به سرعت می رود ولی همین که از دید خواهرش دور میشه یهنفس راحت و عمیق می کشه و میره

ویلیام سر تمرین حواسش به بچه ها هست و روی نقطه ضعف هاشون کار می کنه که وون بین و سانگ تیا از راه می رسند و وون بینبخاطر تمام بد اخلاقی های این مدتش از بچه ها عذرخواهی می کنه و با هم شروع به تمرین می کنند.

بچه های سال اول تیم حاکی روی یخ حسابی تمرین می کنند تا به همه ثابت کنند که بهترینن و برنده این مسابقه هستند.

سانگ جان و مینگ نا داخل اتاق بازی با هم چت می کنند و سانگ جان باز هم اون و توی تله مادر وون بین می ندازه و‌ بهش پیشنهادمیده تا هدیه گلدوزی برای تولدش ببرد و بخاطر این که گند سری قبل پیش نیاید، تغییر قیافه بدهد.

مینگ نا با در دست داشتن تابلو‌ گلدوزی اش به دیدن خانم چینگ، مادر وون بین رفته است که خانم چینگ حسابی تحقیرش می کند و اوناراحت می رود.

مینگ نا حسابی مشروب خورده و مست است که سانگ جان باهاش بر خورد می کند و بعد از این که می فهمه اون کیه از دستش گازمحکمی می گیرد و میگه بره گمشه

سانگ تیا هدیه ای که وون بین برای مادرش خریده را می بیند و می فهمد که پس فردا تولد خانم چینگ استسانگ تیا با بلیطی که دردست دارد به کافه شیارو میره تا اون و به دیدن مسابقه اش دعوت کند که فکری به سرش می زند و بلیط را به زور از شیارو می گیرد و بهشرکت خانم چینگ می رود

خانم چینگ قبول نمی کند که او را ببیند و خدمتکارش او را بیرون می کند اما سانگ تیا سرتق تر از این حرفاست و بیرون منتظر او میماند تا هر طور شده دعوتش کنه

بلاخره خانم چینگ از شرکتش بیرون میاد و سانگ تیا به سمتش میره اما هر چی اصرار می کنه تا اون دعوتش رو قبول کنه موفق نمیشهکه وون بین از راه می رسه از دیدن این صحنه حسابی عصبی میشه و سانگ تیا رو احمق خطاب می کنه

سانگ تیا از شنیدن این حرف عصبی و ناراحت میشه که وون بین بغلش می کنه و با آرامش سعی می کنه تا از دلش دربیاره

بچه های سال اولی ها در زمین یخ هستند که چینگ مین چون با یک کارتن نوشیدنی به کنار زمین می رود و سراغ مربی ما را ازش میگیرد اما با سر رسیدن وون بین پای بوس بوس های اون دو‌ تا رو وسط میکشه و سریعا میره

شیارو و سانگ تیا با هم درباره پیشرفت بهتر شدن بیماری وون بین حرف می زنند که شیارو حسابی حساس میشه و‌ بهش میگه یا بایدترک تحصیلی کنی یا خوابگاهتو عوض کنی که سانگ تیا میگه من آدمم و می تونم از خودم مراقبت کنم

مینگ نا در حال راه رفتن در دانشگاه است که مینگ جی و دوستش از کنار او رد میشن و مینگ جی جلوی خواهرش را میگیره تا دلیل حالبدش بپرسد و هر چه می خواهد کاری برای خواهش بکند او جلویش را می گیرد و کتکش می زند که باعث تنه زدن او به دوستش می شودو سطل رنگ روی همه ی لباس های تیم می ریزد

تیم ارشد ها همه در زمین صف آرایی کرده اند که تیم سال اولی ها مقابل آن ها می روند اما با دیدن لباس یک شکل و یکسان شوکه میشوند

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا