خلاصه داستان قسمت ششم سریال آقازاده | قسمت ۶ سریال آقازاده

در ادامه این مطلب چکیده ای از آنچه که در قسمت ششم سریال آقازاده رخ داده است را برای شما  گرد آورده ایم. سریال آقازاده در ژانر درام اجتماعی و سیاسی داستان یک آقازاده به نام نیما بحری امیر آقایی است که تخلفات اقتصادی مرتکب شده و یک مأمور به نام حامد تهرانی سینا مهراد که او هم یک آقازاده است، البته با خصوصیاتی کاملاً مخالف تلاش می‌کند تا دست نیما را رو کند.

قسمت ششم سریال آقازاده

حامد از سرکار برمی گردد و با خانواده تو حیاط شام میخورند، بعد از اینکه سفره را جمع کردند حاج آقا به حامد دو بلیط برای سفر به مشهد مقدس می دهد اول حامد وقتی می فهمد فقط ۲تا بلیط گرفتند مخالفت می کند و می گوید باهم بربم که پدرش در جوابش می گوید ما ماه عسلمونو رفتیم نوبت شماست، دعا یادت نره. حامد و راضیه سوار هواپیما می شوند و به سمت مشهد می روند، تو فرودگاه راضیه موبایل حامد می گیرد و تو کیفش میگذارد و به محض اینکه از فرودگاه بیرون می آیند یک نفر که شهرام است کیف راضیه را می دزدد و آن ها برای تشکیل پرونده به سمت پلیس فرودگاه می روند. وقتی به هتل می رسند حامد حاضر می شود که به حرم برود که راضیه می گوید منم میام باهم بربم اما حامد می گوید میخواهم تنها بروم بعدا می برمت.

زمان گذشته

مانلی با دیدن فیلم تو فضای مجازی وضو گرفتن را یاد می گیرد و با دیدن فیلم طرز آداب و معاشرت آن ها را می فهمد و به آن محل نقل مکان می کند. چند وقتی می گذرد اما مانلی خسته می شود و به خانه خودش برمی گردد که شهرام به آنجا می رود و باهاش دعوا می کند که تو وضعیتی نیستی که بخوای خودت تصمیم بگیری زود حاضر شو و برگرد همان جا. هرروز به مسجد می رود و خودش را نشان می دهد تا مدتی می گذرد، یک ماه برای اولین بار سه روز اجاره اش عقب می افتد و پسر صاحب خانه اش وسایلشو تو کوچه می ریزد که حامد می بیند و با آن پسر درگیر می شود. هرروز مانلی به نیما گزارش می دهد و هرروز با برنامه ریزی از جلوی حامد رد می شود تا اینکه حامد عاشقش می شود و این موضوع را با مادرش درمیان می گذارد.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا