خلاصه داستان قسمت ششم سریال باخانمان

سریال باخانمان به تهیه کنندگی زینب تقوایی و کارگردانی برزو نیک ‌نژاد برای پخش از شبکه سه سیما ساخته شده است. این سریال هرشب ساعت ۲۰:۴۵ دقیقه پخش می شود که خلاصه داستان قسمت ششم آن را در این پست می خوانید:

قسمت ششم سریال باخانمان

مسعود به دنبال پدر واقعی اش رفته است و او فکر می‌کند که می‌خواهد او را به بانک ببرد و به او پول بدهد.
مشخص می‌شود پسری که به دنبال گوهر رفته بود اسمش آرش است و از خاطرخواه های پر و پا قرص او است و درمیان راه بحث خاستگاری اش را پیش می‌کشد که او می‌گوید فعلا شرایط ازدواج را ندارد.
مسعود به همراه ناصر سینگ پدر اصلی به در خانه مادرش رفته اند و می‌گوید، می‌خواهد که با هردو آن ها صحبت کند و به آن‌ها می‌گوید که پسر آن‌ها است که باعث عصبانیت ناصر می‌شود و او را بیرون می‌کند، اما حوریه مادرش به شک می‌افتد و می‌گوید به سراغ قابله می‌رود تا واقعیت را بفهمد و در میان راه مسعود و گوهر را با خود همراه می‌کند.
آن‌ها به سراغ قابله می‌روند که در میان حرف هایشان درگیر بحث و حرف های مسخره می‌شوند که باعث کلافه شدن مسعود می‌شود و در آخر قابله اش می‌گوید که او بچه اش فوت شده است و حرف های مسعود اشتباه است.
فرخ که همچنان دنبال مسعود است تا برایش دردسر درست کند به همسرش زنگ می‌‌زند و می‌گوید صاحب کارش شلوارش دو تا شده است که زنش با ترش رویی تلفن را قطع می‌کند.
قابله حوریه خانم بچه ای را به کمک حوریه و فرزندانش به دنیا می‌آورد و مسعود در گوشش اذان می‌گوید.
پارمیدا قابله آن‌ها می‌گوید که بچه زنده بوده است و ناصرخان از او خواسته است تا دروغ بگوید و مسعود بچه آن‌ها است.
حوریه عصبانی به خانه می‌رود و قصد دارد شوهرش را بزند که بچه هایشان جلویش را می‌گیرند اما باز حرف های ناصر باعث عصبانیت حوریه می‌شود و با چوب به دنبالش راه می‌افتد و در آخر ناصر از آن خانه می‌رود و می‌گوید او را نمی‌خواهد…

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا