خلاصه داستان قسمت ششم سریال نجلا از شبکه سه سیما + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ششم سریال نجلا را مطالعه می کنید. با ما همراه باشید. سریال نجلا سریالی است در ۱۵ قسمت که در ایام اربعین از شبکه سه سیما پخش می‌شود و داستانی پرکشش دارد. «نجلا» به کارگردانی خیرالله تقیانی‌پور و تهیه‌کنندگی سعید سعدی ساخته شده است. خیرالله تقیانی ‌پور، از کارگردانان جوان و شناخته شده حوزه تئاتر است که بعد از ساخت فیلم تونل، اولین تجربه سریال‌ سازی خود را نیز با نجلا تجربه خواهد کرد.

خلاصه داستان سریال

شخصیت اصلی سریال، نجلا است و قصه پیرامون عبد با بازی حسام منظور و نجلا می‌گذرد. قصه سریال نجلا ‌در سال ۵۸ می گذرد و دختری به یک پسر عاشق در آن اوضاع آشفته و نا امنی ها وعده ای می دهد که طی آن اگر پسر بتواند او را از مرز رد کند و به زیارت اربعین برسد، در قبال عشقش به او پاسخ مثبت می دهد، اما همه اینها در طول مسیر دست خوش اتفاق‌هایی می شود.

اسامی بازیگران

حسام منظور، سارا رسول‌زاده، ملیکا شریفی‌نیا، مصطفی ساسانی، سوگل طهماسبی، جواد پورزند، علی غابشی، مرتضی شاه‌کرم، وحید نفر، بدرالسادات برنجانی، محسن پوشانی، محسن سلیمانی، سجاد دیرمینا، ابراهیم گله‌دارزاده و (با هنرمندی) هدایت هاشمی، سیدمهرداد ضیایی و آزیتا حاجیان گروه بازیگران این پروژه تلویزیونی را تشکیل می‌دهند.

خلاصه داستان قسمت ششم سریال نجلا

عبد که از دست مراسم خواستگاری شب گذشته ناراحت و  عصبی بود به سمت مغازه اش میرود، آنجا با عطا دعوایش میشود و عطارو بیرون میکند از آن طرف پسرداییش به مغازه اش میرود و بهش میگه چرا انقد بهم ریخته ای؟ آروم باش مطمئن باش من دست تورو تو دست نجلا میزارم خیالت راحت عبد خوشحال میشه.مصطفی با عبد حرف میزند تا باهم پیش صمدی بروند برای رضایت گرفتن که عبد میگه من تو ماشین میمونم تو نمیام. شیخ با نجلا به سمت مغازه عبد میان، وقتی نجلا به عبد میرسه میگه از دست من ناراحتی؟ عبد میگه نباید باشم؟ نجلا بهش میگه من اومدم اینجا معذرت خواهی کنم و بگم پای من نشین من دیگه به هیچ مردی فکر نمیکنم عبد میگه من پای تو نشستم پای دلم نشستم در ضمن تحقیق کردم متوجه شدم که اصلا بچه ای نداری به هرکی میخوای دروغ بگو به جزء خودت. عطا و عبد سوار ماشین میشوند و به سمت مرز میروند تا جنس های قاچاقشان را تحویل بگیرند.

از اونجایی که نوچه امجد آنها را تعقیب میکرد از رفتن آنها به مرز باخبر می شود و به امجد خبر میدهد. امجد برای رسیدن به خواسته خودش، به پلیس گزارش میدهد و از طرفی خودش هم به آنجا میرود و قبل از رسیدن پلیس ها یه تیر هوایی میزند تا عبد و عطا بتوانند فرار کنن و از طرفی جنس هایشان تو آب بریزد.عطا و عبد که الان به کل بازار بدهکارن عصبی و ناراحت برمیگردن. عبد و ثریا به ملاقات احمد میرن و اونجا ثریا ماجرای عشق و عاشقی عبدو به احمد میگه. وقتی برمیگردن امجد پول جنس هایش را به نوچه اش میده و او به دست ثریا میرساند وقتی ثریا پولو به عبد میده پولو میگیره و پیش امجد میره و بهش برمیگردونه و میگه این پول حرومه و به خانه بر میگردد. مصطفی پیش شیخ میره و یکبار دیگه وساطت میکنه که شیخ میگه من راضیم. مصطفی پیش عبد میره و میگه شیخ گفته راضیم فقط از عبد یه قول میگیره که دیگه نباید سمت قاچاق جنس برود که عبد خوشحال میشه و قولو قبول میکنه. مصطفی که از بازار یه موتوری دنبالش بوده موقع برگشتش از خانه خاله اش جلوی ماشینشو میگیره و بهش شلیک میکنن…

 

 

بیشتر بخوانید:

سریال نجلا | اسامی بازیگران و خلاصه داستان و عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا