خلاصه داستان قسمت ۱۱۰ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۱۰ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد.

قسمت ۱۱۰ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر
قسمت ۱۱۰ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

قسمت ۱۱۰ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

باریش و ایرم در تراس مصاحبه دارن دجله به مرال میگه من کار دارم باید برم ولی تو از دور حواست به اونا باشه تا ببیی چی میگن چیزی میفهمی یا نه. ‏اجه از آنها می پرسه که وقتی سناریو رو خوندین و برای اولین بار با هم دیگه جلو دوربین عکاسی رفتین چه حسی داشتین؟ ایرم میگه چیز تازه ای نبود ما همدیگر را از حدود دو سال پیش میشناسیم، اجه میپرسه از کجا همو میشناسین؟ میگه تو استانبول با هم آشنا شدیم باریش عصبانی میشه و میگه درباره فیلم میخواد سوال بپرسه بهتره به گذشته نریم و باعصبانیت از اونجا میره ایرم هم به دنبال باریش میره و جلوی در ورودی با هم دعوا می کنند. باریش با عصبانیت بهش میگه هر چه که بوده تموم شده ایرم بهش میگه من دوباره برگشتم من هیچ وقت نتونستم تورو فراموش کنم باریش با عصبانیت میگه تو ۲سال پیش منو گذاشتی رفتی و وقتی پیدات کردم فهمیدم بهم خیانت کردی دیگه همه چیز تموم شده من عاشق یه نفر دیگه شدم و میره.

ایرم به دنبالش می رود اما امراه که پشت دیوار بوده تمام حرف های آنها را میشنوه و به طرف اتاق دستیار ها می رود. ایرم جلوی باریش را میگیره و بهش میگه حداقل بذار برات توضیح بدم ماجرا اونجوری که میگی نیست من رفتم چون نمیخواستم مانع پیشرفت بشم از مادرت بپرس اون گفت که برم منم اونجوری وانمود کردم که دست از سرم برداری اون پسر هم دوست صمیمی من بود. باریش بهش میگه چقدر راحت از من دست کشیدی ممنونم واقعا ولی هر چی بوده تموم شده من عاشق دجله شدم و نمی خوام کاری کنم که حتی یک قطره اشک از چشمانش بیاد و ناراحت بشه و از اونجا میره. ایرم با چشمانی پر از اشک بهش چشم میدوزد. امراه بالا میره و می بینه که گلن داره با طغرل دعوا میکنه ک یه جای دیگه برای خودش پیدا کنه امراه به گلن میگه بیا کارت دارم.

مرال از چیزهایی که تو مصاحبه شنیده یه حدس هایی میزنه و پیشه امراه و مرال میره و میگه باید با هم دیگه حرف بزنیم امراه هم میگه منم با شما حرف دارم بیا بریم اتاق تکثیر اونجا حرف بزنیم اونجا کسی نیست. امراه موضوع را به گولن و مرال میگه و آنها تو فکر فرو میرن که چیکار باید انجام بدن طغرل که پشت دیوار ایستاده حرف‌های آنها را می‌شنود و به طرف اتاق جیدا میره و بهش میگه خبر دسته اول دارم حالا فهمیدم که چرا باریش از بازی کردن با ایرم فرار می کرد آنها با همدیگر قبلاً رابطه داشتند. جیدا بهش میگه اگه این خبر واقعیت داشته باشه با پخش شدنش همه توجه ها میاد سمت باریش و ایرم و این فیلم تو گیشه میترکونه و برای آژانس خیلی خوب میشه اما باید اول مطمئن بشیم طغرل میگه من با گوشای خودم شنیدم. جیدا میگه منظورم سنده. دجله با اونور به باشگاه رفتن و با یک مربی در حال تمرین بوکس هستند تا آمادگی جسمانیش بالا بره از طرفی چینار با اردم در حال تمرین کردن موتور سواری هستند که زن اردم از راه میرسه و جلوی تمرین کردن اردم را میگیره و میگه تو اگه اتفاقی واست بیفته با این موتور من باید چیکار کنم؟

چینار اردم را سوار موتور میکنه و از اونجا میبره. کراج برای مورات یه بدل جور کرده تا با فیلمبرداری بتونن صحنه های ارتفاع را بگیرن و برای گلدن بفرستد. طغرل از طریق دوربین مدار بسته آژانس عکس هایی از ایرم و باریش در حال دعوا میگیره و برای جیدا میبره. جیدا اون عکس ها را میره روی میز دجله میزاره. مرال وقتی به اتاق دجله میره عکس ها را میبینه و برمیداره و پیش گلدن و امراه میره، آنها عکس ها را پاره میکنن. وقتی دجله به اتاقش میره در حال کار کردن است که مرال با گولن و امراه به آنجا می‌روند و بهش میگن باید درباره یه موضوعی با هم حرف بزنیم و ماجرا رو بهش میگن. شب وقتی به خانه میره حسابی حالش گرفته است و به باریش میگه من میرم یه دوش بگیرم و بخوابم. باریش جلوشو میگیره و میگه باید باهم صحبت کنیم و می خواد درباره خودش و ایرم بگه که دجله بهش میگه میدونم. باریش میپرسه تو از کجا میدونی؟ کی فهمیدی؟ دجله بهش میگه این مهم نیست مهم اینه که تو به من نگفتی، چرا؟ باریش میگه اولش میخواستم با بهانه های مختلف ازش دور بشم اما دیدم اینجوری دارم به تو صدمه میزنم به خاطر همین تصمیم گرفتم باهاش روبرو بشم.

دجله با گریه بهش میگه اون بهم گفته که چه عشق بزرگی داشتین باریش بهش میگه هر چه بوده مال قبل بوده، دجله ازش میپرسه وقتی دیدیش چه حسی بهت دست داد؟ باریش بهش میگه هیچ حسی فقط عصبانی شدم. دجله بهش میگه عصبانیت هم خودش یه جور حسه و بعد از دو سال هنوز تمام شده نه برای تو و نه برای اون. باریش بهش میگه نمیخوام هیچ لطمه‌ای به رابطه مون بخوره خواهش می کنم ازت که هیچ شکی به حسم و عشقم به تو نکن. دجله با گریه انگشتر را از دستش در میاره و باریش با عصبانیت و ناراحتی از خانه بیرون میره اما تو راهرو سرجایش می ایستد و برمیگرده و به دجله میگه من تورو از دست نمیدم تا زمانی که حالت خوب بشه و رابطه مون درست بشه من هیچ جا نمیرم نمیخوام تورو از دست بدم سپس دجله با گریه او را به آغوش میکشد. بعد از کمی آروم شدن به باریش میگه اگه فرض کنیم که همه حرفای راست بوده به خاطر مادرت ازت دور شده بوده اون وقت چی؟ باریش بهش میگه خیلی دیر اومده چون قلبم پر شده و جایی واسه اون نیست دجله از شنیدن این حرف خوشحال میشه.

فردای آن روز دجله تو اتاقش به ایرم میگه لازم نیست نقش بازی کنی از همه چیز خبر دارم من مشکلی ندارم که مدیر برنامه‌ات باشم ولی اگه میخوای خودت عوض کن بودنت تو فیلم نه رو من و نه رو رابطم با باریش تاثیری نداره، ایرم با حرص ازش رو برمیگرداند‌. چینار و دجله هرچی به اردم و اونور زنگ میزنن جوابی دریافت نمی کند کراج بهشون میگه حرص نخورید. تو جلسه اردم به چینار خبر میده که به خاطر خانواده کناره گیری کرده و مورات هم میگه بخاطر عاشق شدنش کناره‌گیری کرده. گلدن باهاشون تماس تصویری میگیره و بهشون خبر میده کارگردان تصمیم گرفته با اونور همکاری کنه همه به دجله تبریک میگم اما دجله میگه نمیتونم اونور را پیدا کنم همان موقع امراه کلیپی تو فضای مجازی میبینه که اونور در حال رانندگی استوری گرفته که تصادف میکنه همگی از دیدن این فیلم شوکه می شوند..

بیشتر بخوانید؛

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا