خلاصه داستان قسمت ۱۱۳ سریال ترکی حسرت زندگی + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت ۱۱۳ سریال ترکی حسرت زندگی هستید همراه ما باشید. سریال حسرت زندگی با تمرکز بر زندگی شخصیتهای مختلف، روایتگر قصههایی از عشق، خیانت، دسیسه و روابط پیچیده انسانی است. شخصیتهای اصلی سریال هرکدام با مشکلات و چالشهای زندگی خود دست و پنجه نرم میکنند و در این میان، روابط خانوادگی و عاشقانه آنها تحت تأثیر قرار میگیرد.
قسمت ۱۱۳ سریال ترکی حسرت زندگی
عمر با پدرش و صادق و هاکان به محل آتیلا رفتن. اونجا پیش امینه و یامان میرن و اونارو نجات میدن و درگیر میشن آتیلا و نورگل از سر و صداها به اونجا میرن و میگن چخبره اینجا؟ و اسلحه میگیره سمتشون که هاکان بهش میگه اگه جرأت داری بزن ببین چجوری میزنمت! صدای ماشین پلیس میاد و اونا فرار میکنن و آتیلا میگه کارمون اینجا تموم نشده عمر برمیگردم! و از اونجا میرن. آنها به خانه برمیگردن و نساء از خوشحالی امین هرجا بغل میکنه. طاهر اونجا واسه امینه هم خط و نشون میکشه که هاکان بهش میگه تو اصلا تو جایگاهی نیستی که به من درس پدری کردنو بدی! اونا میخوان باهم درگیر بشن که عمر جلوی طاهر میگیره سپس بعد از چند دقیقه اونا از اونجا میرن خونه. طاهر هم میره به خانه اش و خبر سالم بودن امینه و یامان را بهشون میده که اونا خوشحال میشن.
سپس کلید و گوشی هاشونو ازشون میگیره و میگه از فردا هیچکی پاشو بیرون نمیزاره خرید داشتین لیست میدین میرم میخرم میام سپس به شوکران میگه یه لباس مثل آدمیزاد بده به این وجدان بپوشه و میره. فردای آن روز همه سر میز صبحانه نشستن و طاهر به وجدان میگه حالا مثل آدم شدی سپس به پسرش هم میگه تو هم نمیخواد بری مدرسه او جا میخوره و میگه چرا؟ طاهر میگه چون من میگم دیگه فقط کلاس قرآن میری و میره بیرون شوکران بهش میگه من میفرستمت نگران نباش. غمزه رفته پیش مادرش و بهش میگه که بارداره او خوشحال میشه و میگه به عمر گفتی؟ او میگه نه فاطما بهش میگه باید بهش بگی حالا که انقدر دوسش داری واسش جنگیدن حق نداری ازش مخفی کنی هر تصمیمی که میخواین بگیرین باید عمر هم در جریان باشه. غمزه وقتی میره سرکار شروع میکنه به پیگیری کردن درباره به فروش رفتن خونه حاجی رشاد تا ببینه ماجرا از چه قراره او از شنیدن حرفی جا میخوره و به خودش میگه آقا نهزات چرا باید همچین ریسکی بکنه؟!….