خلاصه داستان قسمت ۱۱۷ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۱۷ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی علی بیلگین، امید و ناامیدی‌ها، جنگ‌ها و تلاش‌های کارکنان صنعت سینما را به تصویر می‌کشد. سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر (Menajerimi Ara) در ژانر درام و کمدی محصول سال ۲۰۲۰ برگرفته از سریال فرانسوی Dix Pour cent به سفارش کانال Star Tv میباشد

قسمت ۱۱۷ سریال ترکی با منیجرم تماس بگیر

فیرات شن و گورکم أتالای بازیگراهای دجله و جیدا هستند که در یک فیلم با همدیگه همبازی شده اند. یه روز موقع فیلم برداری در یکی از صحنه ها یکدفعه فیرات شن به طرف گورگم اتالای حمله می کند و او را کتک میزند. عوامل پشت صحنه فیلم به طرف انها میرن و به زور فیرات را از گورگم جدا می کنند سپس به مدیربرنامه هایشان یعنی جیدا و دجله زنگ میزنند تا سریعا به محل فیلمبرداری آنها خودشان را برسانند. از انجایی که جیدا فکر می کند که دجله بازیگرش آلپر را ازش دزدیده بوده به خاطر همین ازش کینه داره و میخواد تلافی کنه واسه همین تا رسیدن اونجا میگه کاملا مشخصه دیگه فیرات مثل همیشه الکل مصرف کرده دوباره تو حال خودش نبوده دعوا راه انداخته! دجله طرف فیرات را میگیره و میگه این چیزی که میگین اصلا درست نیست چون هنوز هیچی مشخص نیست از کجا معلوم که کار فیرات بوده؟ شاید کار گورکم بوده!!

یکی از دوستای پریده پیشش میره و ازش میخواد تا نوه اش را نگه داره و مراقبش باشه پریده قبول میکنه. اون نوجوان که اسمش سو هست حسابی شره و اصلا به حرف های پریده گوش نمیده و حتی پریده را به اسم کوچیکش صدا میزنه، پریده حسابی بهم میریزه و نمیدونه چجوری نگهش داره. آرزو که با چینار حسابی اوکی شده و باهاش صمیمی شده تو اژانس پیشش میره و ازش میخواد که تو انتخاب لباس برای پخش اولین قسمت سریالش بهش کمکش کنه، چینار که میبینه خیلی استرس داره آرامش میکنه و میگه نگران نباش من خودم همه چیزو راست و ریست میکنم، همان موقع که آنهل همدیگر را بغل میکنن، ژولیده به آژانس پیش چینار میره و آنها را میبیند و ناراحت میشه. امراه متوحه ناراحت شدن ژولیده میشه و ازش میپرسه که چیشده؟ ژولیده بهش میگه من امشب زمان پخش قسمت اول سریالمه امید داشتم که بیام اینجا به چینار که منیجرمه بگم که تو انتخاب لباس بهم کمک کنه ولی مثل اینکه نمیشه الان نمیدونم باید چیکار کنم، امراه دلداریش میده و میگه لازم نیست نگران باشی من همراهتم کمکت میکنم، ژولیده خوشحال میشه.

تو صحنه فیلمبرداری کارگردان فیلم به دجله و جیدا میگه که اگه مقصر پیدا بشه از فیلم اخراج میشه. دجله پیش فیرات میره تا ببینه ماجرا از چه قراره چیزی میفهمه یا نه که متوجه میشه گورکم مدام از بطریش اب میخوره و به دجله میگه که من اون اونو زدم ولی حقش بود که کتک بخوره اون مرتیکه بود که از نبودم سوء استفاده کرد و مخ سلینو زد و باعث جداییمون شد، سلین همه زندگیه من بود دجله! ! دجله به این فکر میکنه که احتمال داره فیرات دوباره الکل خوردنشو شروع کرده باشه اینجوری کار دوباره سخت میشه و از طرفی مطمئنه که فیرات دروغ گفته که الکلو کنار گذاشته و هنوز مینوشه. کارگردان پیش دجله میره و بهش گوشزد میکنه که من ادم هایی که الکلی هستن اصلا تو فیلمم جایی ندارن، اینو گفتم که حواست باشه. باریش طی اتفاقاتی متوجه میشه که موجودی تمام پس اندازی که تو حساب مشترکش با آیدین داشته صفر شده، او حسابی جا میخوره و وقتی از بانک ماجرارو میپرسه و بهش من که شخصی به نام آیدین اومد و حسابو خالی کرد.

باریش خیلی عصبانی میشه و آیدین را صدا میزنه تا بفهمه ماجرا از چه قراره؟! ایدین با ترس و لرز بهش میگه داداش من میخواستم یه جا پولو سرمایه گذاری کنم که پول دوبرابر بشه و خوشحال بشی ولی انگاری اون طرف با پولا فرار کرده منم از یکی دیگه پولتو قرض کردم ولی الان خودم گیر کردم باریش قاطی کرده و با عصبانیت بهش میگه که تو هرچی پس انداز کرده بودمو به باد دادی میفهمی چیکار کردی؟ و با کلافگی و عصبانیت به کارگردان میگه که یکی از دوستانش یه تصادف ناجور کرده و باید بره و به سرعت محل فیلمبرداریو ترک میکنه، دستیار کارگردان به دجله زنگ میزنه و او را از این ماجرا باخبر میکنه، دجله برای باریش حسابی نگران میشه و بلافاصله بهش زنگ میزنه اما میبینه که باریش تلفنشو برنمیداره و بیشتر نگران میشه. به کراج یه پیشنهاد تبلبغ میشه او فکر میکنه که یه تبلیغ بزرگه اما وقتی متوجه میشه که تبلیغ کمربند ایمنی واسه کودکانه که انگاری قلاده بهشون وصل شده جا میخوره و خنده اش میگیره ولی وقتی به رقم پیشنهادی چشمش می افتد چشماش برق میزنه.

کارگردان تبلیغ میخواد تا رپر معروف به نام اوعوز را برای فیلمبرداری بیاره و با او قرارداد ببندد از طرفی کراج به دنبال راه حل هست که بتواند از طریق آن اوعوز را راضی کند تا با آنها همکاری کند. یکی از بازیگرهای پریده بهنام دفنه باهاش تماس میگیره و با ناراحتی بهش میگه فیلمی که الان در حال فیلمبرداری است را خیلی دوست دارم و کارگردان تصمیم گرفته که نقش منو کوتاه کنه و نقشم تو فیلم بمیره پریده باهاش احساس همدردی می کنه و او هم ناراحت میشه و سعی میکنه تا بتواند نقشش را کمی طولانی تر کند. دجله در یک فرصت مناسب بطری آب فیرات را بر میداره و بو میکنه سپس متوجه میشه که فیرات باز هم به صورت افراطی الکل نوشیدنش را شروع کرده به خاطر همین خیلی ناراحت میشه و تو فکر فرو میره که حالا باید چیکار کنه سپس پس مجبور میشه بر خلاف میل باطنیش این موضوع را به کسی نگه. کراج پیش اوعوز میره و بهش پیشنهاد تبلیغ را میده اما او با شنیدن این تبلیغ نه تنها خوشحال نمیشه بلکه خیلی سریع و رک به کراج میگه که اصلا دوست نداره تو همچین تبلیغی فعالیتی داشته باشم چون من آدمیم که برای پول دست به هرکاری نمیزنم کراج حسابی تو فکر میره و به دنبال راه حل است که چه جوری او را راضی کنه تا این تبلیغ را انجام دهد….