خلاصه داستان قسمت ۱۷۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۷۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال ترکیه ای که یکی از پربیننده ترین و پربحث ترین سریال های شبکه تی آر تی محسوب می شود، بر اساس داستانی واقعی درباره بیماران یه روانپزشکی به نام گولسرن بوداییجی اغلو می باشد. پخش سریال ترکی آپارتمان بی گناهان در ژانر هیجان انگیز و درام در شبکه های ترکی از ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۰ بود و از شبکه های جم تی وی از شهریور ۱۴۰۰ روی آنتن رفت.

قسمت ۱۷۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان 
قسمت ۱۷۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

خلاصه داستان قسمت ۱۷۰ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

تو عروسی وقتی همه مهمان ها وارد مجلس میشن مراسم عقد شروع میشه. عاقد میخواد مراسمو شروع کنه که گلبن میگه یه لحظه صبر کنید مهمترین شاهدم نیست و منتظر هان میمونن اسد از گلبن میپرسه که هان کجاست؟ میگه نمیدونم، بعد از چند دقیقه هان با خواننده مورد علاقه اسد به نام سلامی شاهین وارد مجلس شد. اسد با دیدن سلامی شاهین حسابی شوکه و خوشحال می شه و نمی دونه باید چی بگه. ازشون می پرسه که از کجا می دونستین من از این خواننده خوشم میاد؟ سپس از گلبن میپرسه و میگه تو هم اینو میدونستی؟ گلبن بهش میگه فکر کن چیزی باشه و من ندونم. سپس به هان میگه کار تو بود داداش آره؟ تو تونستی راضیشون کنی که به اینجا بیاد؟ هان لبخند میزنه و میگه البته کار من و گلبن، سپس مراسم شروع میشه.

عاقد از گلبن میپرسه که حاضرین اسد را برای همیشه همسر خود بدانید؟ گلبن لحظه ای ساکت میشه همان موقع صفیه توهم مادرش میزنه که به عاقد داره میگه این دختر لیاقت اسد را نداره این به خودش میشاشه، صفیه به خودش مسلط میشه. گلبن بهش نگاه می کنه و ازش اجازه میگیره صفیه با لبخند سرشو تکون میده و گلبن میگه به جای ۲۰ سال انتظار بله. عاقد از اسد میپرسه که تا می خواد بله را بگه میبینه پدرش از در ورودی به داخل سالن اومد اسد و گلبن شوکه میشن که اسد میگه بله از صمیم قلبم بله همگی خوشحال میشن و بعد از امضا کردن شاهدها، سلامی میگه این روز خوب و قشنگو برای تمام مجردهای جمع آرزو می کنم و همه را به پیست رقص دعوت میکنه و آهنگی خودش میخونه. همه در حال رقصیدن هستن که رویا پیش هان میره و میگه ناراحتی؟ هان میگه چرا باید ناراحت باشم؟ رویا میگه آخه یارت نیومد دیگه هان با کلافگی میگه نیستم. رویا بهش پیشنهاد می دهد تا با همدیگه برقصن سپس میگه به عنوان ۲تا دوست نترس نمی خورمت.

هان قبول میکنه و شروع به رقصیدن می‌کنن. ناجی از صفیه میخواد تا باهم برقصند اما صفیه میگه اونجا خیلی شلوغه فعلا نمیتونم. جیلان به مجلس میاد که هان با دیدن او بهم میریزه و بهش چشم میدوزه. جیلان پیش عمو حکمت میره و با همدیگه به پیست رقص میرن. رویا با دیدن جیلان به عمو حکمت میگه یارامونو عوض کنیم؟ هان و جیلان با اکراه قبول میکنن و به همدیگه نگاه می‌کنن و میرقصن. رویا با دیدن هان و جیلان کمی حالش گرفته میشه. بعد از آهنگ هان از جیلان میپرسه که تو میخواستی بری؟ چرا نرفتی؟ او میگه اسد ازم خواهش کرد و گفت که تو مراسم عروسیش باشم منم قبول کردم. هان بهش میگم ممنونم جیلان میپرسه که بابت چی؟ او میگه بابت رقص. جیلان می گه آهان من هم ممنونم. اسرا به پویا میگه میخوای بریم خونه؟ رویا قبول نمیکنه و میگه نه همه چی خوبه، آنیل به اسرا پیشنهاد میده تا با هم دیگه برقصن اما اسرل بهش میگه نه تو با رویا برقص.

آنیل بهش میگه نه از اون خوشم نمیاد فرفریه اسرا بهش میگه خوب منم الان سشوار کشیدم، که آنیل میگه من از جمال تو خوشم میاد. اسرا می پرسه یعنی چی؟ رویا بهش میگه یعنی صورت از چهره‌ات خوشش میاد اسرا میخنده و خوشش میاد از این تعریف سپس به طرف گلبن و اسد میره و آنها را به آغوش می کشد و میگه خیلی خوشحالم اگه عروسی خودم بود انقدر خوشحال نمی شدم که این صحنه رو دارم میبینم سپس از اسد میپرسه که اون دوستت کمال به نظرت دوست داره که برقصه؟ آنها می‌خندند و اسد میگن آره آره. اسرا پیش کمال میره و با هم دیگه میرقصن. آنیل از دیدن آنها حرص میخوره. گلبن به سرویس بهداشتی میره و تو آینه خودشو میبینه و به خودش میگه من نمیترسم دیگه احتیاجی بهت ندارم. یکی از زن داداش های اسد به گروه موسیقی میگه اینجا رو با اروپا اشتباه گرفتین؟ یه خورده آهنگ شاد بزارین سپس شروع میکنند به محلی رقصیدن. گلبن وقتی از سرویس بیرون میاد پیش صفیه میره و میگه اینجا چه خبره؟ خیلی ضایعست، همه جا بوی پا گرفته حالم داره بد میشه!

صفیه میگه ولش کن و ازش میپرسه همه چیز رو به راهه؟ گلبن می‌گه آره همه چیز خوبه تازه پوشکی که واسم خرید بودی هم درآوردم خیالت راحت نمی ترسم هیچ اتفاقی نمیوفته. موقع پرتاب کردن دسته گل عروس میشه و همه مجردها یک گوشه وایمیسن حکمت به جیلان میگه تو نامزدیو به ازدواج ترجیح میدی که نمیری؟ جیلان میخنده و میگه آره عمو جان نامزدیو ترجیح میدم. سپس گلبن دسته‌گل را پرتاب میکنه که آنیل رو هوا میگیره و میده به اسرا و میگه واسه تو گرفتم، اسرا میخنده و میگه آخرش هم به من و میخنده سپس به خودش میگه از حرص خندم میگیره. مجلس تموم میشه و همه کم کم به خانه هایشان می روند، اسد به گلبن میگه ما هم بریم دیگه و بعد از خداحافظی کردن از خانواده هایشان به طرف خانه می روند. ناجی پیش صفیه میره و میگه ۱۰ دقیقه صبر کنیم بعد بریم واسه خودت میگم الان بیرون خیلی شلوغه صفیه میگه خوب بابا اینا دارن میرن؟! ناجی بهش میگه خوب برن تورو که من می خوام برسونمت. بعد از رفتن همه ناجی به صفیه میگه تو به من یه رقص بدهکاری سپس دستش رو به سمتش دراز میکنه صفیه دستشو میگیره و با هم دیگه شروع به رقصیدن میکنن.

ناجی درباره دوران فارغ التحصیلی میگه که یادته اون موقع نبودم نتونستیم با هم دیگه برقصیم صفیه بهش میگه آره یادمه. صفیه بهش میگه دستم عرق کرده دستکشمو در بیارم و وقتی دستکش را از دستش درمیاره ناجی میبینه که حلقه را انداخته و بهش میگه فکر کنم جوابتو گرفتی ناجی خوشحال میشه و میخنده و با همدیگه میرقصن. گلبن و اسد وقتی به خانه شان می رسند از اسد می خواد تا بره دوش بگیره و خودش هم به اتاقش بره تا لباسش را عوض کنه اسد بهش میگه دیگه اتاق جدا نداریم دیگه اتاقمون یکیه سپس اصرار می کنه تا کمکش کنه لباسشو در بیاره اما گلبن میگه خودم میتونم و وقتی اسد میره حمام لباسش را عوض میکنه و به خانه پدرش برمیگرده هان وقتی درو باز میکنه با دیدن گلبن جا میخوره و میگه تو اینجا چیکار می کنی؟ گلبن گریه میکنه و میگه من نمیتونم بهم کمک کن سپس در آغوش هان گریه می کنه…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی آپارتمان بی گناهان + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا