خلاصه داستان قسمت ۱۷۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۱۷۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان را می توانید مطالعه کنید. با ما همراه باشید. این سریال ترکیه ای که یکی از پربیننده ترین و پربحث ترین سریال های شبکه تی آر تی محسوب می شود، بر اساس داستانی واقعی درباره بیماران یه روانپزشکی به نام گولسرن بوداییجی اغلو می باشد. پخش سریال ترکی آپارتمان بی گناهان در ژانر هیجان انگیز و درام در شبکه های ترکی از ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۰ بود و از شبکه های جم تی وی از شهریور ۱۴۰۰ روی آنتن رفت.

قسمت ۱۷۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان
قسمت ۱۷۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

خلاصه داستان قسمت ۱۷۲ سریال ترکی آپارتمان بی گناهان

اسد وقتی خریدهای خانه را انجام داده میخواد به آشپزخونه بره تا آن‌ها را آنجا بذاره اما گلبن جلوشو میگیره و ازش میخواد تا بیرون آشپزخانه بمونه اسد جا میخوره و بهش میگه یعنی تو آشپزخانه خانه خودمم نباید برم؟ گلبن بهش میگه درباره این موضوع بعداً صحبت می‌کنیم، اسد بهش میگه قرار نیست مثل خواهرت رفتار کنی قرار شد تمام تلاشتو بکنی تا اون شکلی نشی! گلبن سپس خریدها را از دستش میگیره و بیرون آشپزخانه آنها را ضدعفونس میکنه، اسد به حالتی ناباورانه به او زل زده. از طرفی صفیه به ناجی گفته بره میز را ضدعفونی و تمیز کنه اما وقتی پیشش میره از تمیز کردنش راضی نیست و به دلش نمیشینه اما ناجی به حرفاش اعتنایی نمیکنه و سینی رو از دستش میگیره و روی میز میزاره و بهش میگه قرار شد با هم دیگه کنار بیایم نه فقط من. اسد سر میز صبحانه به گلبن پیشنهاد میده تا تعطیلات آخر هفته ها را باهم دیگه به پیاده روی یا دوچرخه سواری برن و از طبیعت لذت ببرن اما گلبن بهش میگه امکان داره کثیف بشیم یا بخوریم زمین جاییمون آسیب ببینه و مخالفت خودشو نسبت به این برنامه اعلام میکنه.

گلبن حسابی توی ذوق اسد می‌زنه از طرفی اسد به هرچی میخواد دست بزنه گلبن مانعش میشه و نمیزاره. اسد حسابی کلافه شده و نمیدونه باید چیکار کنه که یک دفعه هسته زیتون تو گلوش گیر میکنه گلبن حسابی میترسه و با چند ضربه باعث میشه که هسته از گلوی اسد بیرون بیاد سپس او را به آغوش می کشد و با نگرانی بهش میگه خیلی ترسیدم اگه اتفاقی واست می‌افتاد باید چیکار میکردم؟ گلبن یک دفعه به خودش میاد و سریع دستشو از تو دست اسد بیرون میکشه و فاصله میگیره که این رفتار از چشمان اسد دور نمیمونه‌ صفیه که نگران گلبنه با کلی کلنجار رفتن با خودش بالاخره بهش زنگ میزنه و حالشو میپرسه گلبن با کلافگی به صفیه میگه اسد اصلا به هیچ چیز اهمیت نمیده هیچ چیزیو رعایت نمیکنه به همه چی دست میزنه حواسم نباشه تو آشپزخونه هم میره نمیدونم باید چیکار کنم! صفیه با آرامش سعی میکنه او را آرام کنه و بهش میگه هیچ چیزی تو این دنیا نیست که نتونی با همدیگه از پسش بر بیایم فقط کمی صبور باش حالا هم برو دستانش را بگیر و از کنار همدیگه بودن لذت ببرین.

ناجی تمام حرفهای صفیه را میشنوه و بهش لبخند میزنه و از جسارت و شجاعت گلبن تعریف میکنه و به صفیه میگه اما او بهش میگه شجاعتش کجا بود آخه؟ ناجی هیچ چیزیو نمیدونی و از هیچ چیزی خبر نداری نمیدونی که دیشب برگشت به اینجا ولی بابام راه نداد و بهش گفت باید بری سر خونه زندگی خودت شماها از هیچی خبر ندارین تمام کارهایی که برای شما لذت بخشه و حس خوب میگیرین ازش واسه ما کابوسه و تمام تلاشمونو میکنیم تا ازش دور بشیم. رویا به اسرا میگه با آنیل حرف میزدم از حرفاش فهمیدم که ازت خوشش اومده اسرا میخنده و میگه از این چرت و پرت ها نگو باز دوباره شروع نکن. رویا میگه راست میگم ازت خیلی خوشش میاد آنها در حال کل کل کردن هستند که همان موقع در خانه اش زده میشه. وقتی رویا درو باز میکنه با آنیل روبرو میشه رویا اسرا را صدا میزنه و میگه با تو کار دارن، اسرا دلیل اومدنشو ازش میپرسه که آنیل پاکتی را به سمتش میگیره و میگه مال توئه. رویا لبخند میزنه و میگه دیدی گفتم اسرا ازش میخواد تا ساکت بشه و به آنیل میگه من دستمو تازه چرب کردم و به رویا میگه تو بگیر رویا به آنیل میگه من نمیتونم بازش کنم.

آنیل قبول میکنه که رویا با باز کردن پاکت متوجه میشه که برای اسرا اتو مو خریده رویا لبخند معناداری میزنه و اسرا از آنیل تشکر می کنه. بعد از رفتن آنیل رویا به اسرا میگه دیدی من درست می گفتم اسرا بهش می گه یعنی فقط به خاطر اینکه موهام فرفریه؟ رویا بهش میگه دقیقاً ولی موی لخت هم خیلی بهت میاد و سر به سرش میذاره و می گه برو موهاتو لخته لخت کن اینجوری بیشتر دوست داره اسرا ازش میخواد تا ساکت بشه و سپس از غذایی که خودش درست کرده برای انیل میبره تا ازش تشکر کنه. آنیل به موهاش اشاره میکنه و میگه اگه موهات صاف کرده بودی میتونستی بیای داخل اما الان نمیشه اسرا حسابی جا میخوره و سر جایش میماند. اسرا دلیلشو میپرسه آنیل بهش میگه آخه ورود فرفری ها به داخل خانه ممنوعه. نریمان پیش اگه میره تا باهم دیگه کیک بخورن اگه وقتی رفتار نریمان را میبینه چقدر محتاطانه میخوره با دستش میخواد کیکی برمیداره تا بده بخوره اما نریمان نمیتونه و میگه دست کثیف اگه به نریمان میگه تو که نمیخوای اخلاقت با رفتارت مثل خواهرت بشه؟

و مجبورش میکنه تا از این کیک بخوره و موفق هم میشه. حکمت از ناجی میخواد تا پیانو بزنه و آهنگ بخونه ناجی شروع به نواختن میکنه و همزمان باهاش آهنگ غمگینی هم میخونه، حکمت و صفیه بالا سرش ایستادن و حسابی از اون آهنگ خوششون اومده و با لبخند تماشایش می کنن. وقتی نواختن ناجی تموم میشه حکمت بهش میگه صفیه هم پیانو خیلی دوست داره هر از گاهی بیا اینجا بهش پیانو یاد بده بعد از رفتن حکمت ناجی از صفیه میخواد تا کنارش بشینه و پیانو زدن را بهش یاد بده صفیه اول میگه الان غرق کثافته نمیتونم اما ناجی به حرفاش اعتنایی نمی کنه و دستانش را می گیره بر روی کلاویه های پیانو میزاره صفیه دستشو میکشه و میگه ناجی نمیتونم ناجی ازش میخواد تا چشمانش را ببنده و خانه خودشان را تصور کنه که اونجا داره به پیانو گوش میده. بعد از رفتن ناجی صفیه توهم مادرش را میزنه که داره واسش پیانو میزنه و میگه ته تهش تو فقط دستت به این پیانو می رسه نه جای دیگه ای سپس بهش میگه تو هم ازدواج کنی مثل گلبن برمیگردی همینجا. گلبن کلی تنقلات آماده کرده تا به همراه فیلم دیدن با همدیگه بخورند و از اسد میخواد تا کنارش بشینم گلبن شروع میکنه به تعریف کردن از اسد که او احساساتی میشه و میخواد گلبن را نوازش کنه اما او به خودش میاد و مانع این کارش میشه..‌‌..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی آپارتمان بی گناهان + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا