خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال های ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۱۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج را قرار داده ایم. برای خواندن این مطلب با ما همراه باشید. این سریال به کارگردانی Yusuf Pirhasan و تهیه کنندگی Asena Bülbüloğlu در ژانری درام ، حقوقی ، داستانی تولید شده است. نویسندگان این اثر ترکیه ای oğlu و Toprak Karaoğlu و Ayşe Canan Ertuğ می باشند.

قسمت ۱۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج
قسمت ۱۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

قسمت ۱۹ سریال ترکی پشت پرده ازدواج

آزرا وقتی به خانه برمیگرده به اتاقش میره که سرگن پیشش میره و میگه کجا بودی؟ آزرا میگه قدم میزدم سرگن میگه تا صبح داشتی قدم میزدی؟ آزرا با خونسردی میگه خوب؟ سرگن میپرسه خوب بهت زنگ زدم چرا جواب ندادی؟ آزرا میگه ببخشید؟ سپس باهمدیگه کمی صحبت و بحث میکنن و به سرگن میگه برو بیرون میخوام لباسمو عوض کنم! سرگن از این رفتار او جا میخوره و بیرون میره. چولپان سر قرار با فاروق میره و بهش یخ دکتر خوب معرفی میکنه فاروق میگه من نیومدم که تو واسم دکتر پیدا کنی من ترسیدم از اینکه بدون شناختن بچه هام بمیرم من میخواستم باهاشون وقت بگذرونم و بفهمم چجور آدمی هستن شخصیتشون چجوریه! من وقت زیادی ندارم! چولپان میگه باشه من کمکت میکنم تا با بچه هات وقت بگذرونی و از اونجا با بغض و چشمانی پر از اشک میره. میرای بچه ها را به مدرسه میرسونه و با گریه رو نیمکت دم مدرسه اش میشینه سپس گریه میکنه و با خودش میگه ببین چه بلایی سرمون آوردی حتی روم نمیشه برم مدرسه! ژاله به اونجا رفته و از دور به میرای نگاه میکنه سپس حرف های آزرا را تو ذهنش مرور میکنه و با حرص به طرف میرای میره و کنارش میشینه و سعی میکنه سر صحبت را باهاش باز کنه و میگه چیشده چرا گریه میکنی؟ میرای میگه هیچی مادرم با پدرم قهره ژاله میگه حتما پدرت اشتباهی کرده سپس باهمدیگه صحبت میکنن و ژاله خاطره ای از خودش و خانواده اش واسش تعریف میکنه و میگه همیسه فکر میکردم که مشکل از پدرم بوده و اون اشتباه کرده اما بعدا فهمیدم که نه اشتباه از خود مادرم بوده میرای میگه از کجا فهمیدی؟ چجوری؟ ژاله میگه به خاطر شغلم من مشاورم اون موقع فهمیدم که مشکل از کی بوده! سپس میگه من باید برم دیگه بعدا بازهم میام اینجا ساید همدیگرو دیدیم دوباره و میره.

ایلول یواشکی وارد اتاق وورال میره و وقتی خوابه کنارش میخوابه و باهم عکس میگیره وورال وقتی از خواب بیدار میشه با عصبانیت بهش میگه تو اینجا چیکار میکنی؟ و با عصبانیت ازش میخواد تا از اتاقش بیرون بره. وورال وقتی میخواد به بیرون از خانه بره ایلول میگه ما را هم پارک برسون سپس وقتی باهم از خانه بیرون میرن خبرنگارا میرن سمتشون و بهشون تبریک میگن به خاطر آشتی کردنشون یکی از خبرنگارها میگه امروز صبح ایلول خانم با انتشار یه عکس اطلاع داد که آشتی کردین وورال چیزی نمیگه و با عصبانیت از اونجا میره. آزرا تو دفتر کارش هست که یکدفعه جیلان به اونجا میره و او از خوشحالی اونو بغل میکنه و میگه خیلی خوشحال شدم خیلی خوب شدی! جیلان حالشو میپرسه و میگه که درباره ات شنیدم و باهمدیگه کمی حرف میزنن. صنم با وکیل حقوقی موسسه آرمان که حساب های آلپای دستشه حرف می زنه تا کناره گیری کنه سپس وقتی اون از پرونده بیرون میاد به صنم زنگ میزنه اما صنم میپیچونتش و میگه که دارم میرم خارج از کشور اومدم باهم قرار میزاریم و اسمشو تغییر میده به اصلا برندار. آرمان و آزرا وقتی این موضوع را میفهمن حسابی عصبی میشن و آرمان میگه سریعا باید یکیو جایگزینش پیدا کنیم وگرنه معلوم نیست این پرونده چی میشه! صنم وقتی به چولپان میگه که چیکار کرده خوشحال میشه  و میگه دختر خودمی دیگه. ییلدریم به اتاق آزرا میره و باهمدیگه صحبت میکنن و ازش میخواد تا اونو ببخشه و حداقل باهمدیگه دوست باشن اما آزرا میگه دوست؟ تو از خیانت سرگنو فروختن ماشینشو باج دادن بهاون هکرها خبر داشتی ولی چیزی نگفتی به من! ییلدریم میگه تو اصلا دوست نداشتی این حرفارو از دهن من بشنوی قبول کن! بعد از ممی حرف زدنشان سرگن به اونجا میاد و با دیدن ییلدریم عصبی میشه و ازش میخواد تا از اونجا بره.

سرگن به خاطر ییلدریم با آزرا بحث میکنه که آزرا میگه این وضعیتی که توش هستیم مقصرش تویی نه ییلدریم! آرمان خان به اتاق آزرا میاد که سرگن درباره کناره گیری وکیل حقوقی شرکت پرونده آلپای باهاش حرف میزنه که آرمان فکر میکنه آزرا اونو آورده واسه پرونده به خاطر همین بهش میگه بازهم رو سفیدم کردی بهت افتخار میکنم آفرین و میره. آزرا تو عمل انجام شده قرار میگیره و میگه پس بریم تو اتاق جلسه تا درباره پرونده آلپای برکسوی مفصل واست توضیح بدم. آنجا آزرا و سنگول کل پرونده و کاری که آلپای کرده را واسش تعریف میکنه و باهم تصمیم میگیرن که باید چیکار کنن تو جلسه آزرا و سرگن باهم بحثشان میشه و به اتاق آزرا میرن و اونجا باهم دعوا میکنن. سرگن میگه تو منو به خاطر دیدن یه فرد غریبه که دیگه قرار نیست ببینمش اینجوری داری محاکمه میکنی بعد خودت چی؟ ییلدریم اتاق کناریته و همش پیشته! آزرا با عصبانیت بهش میگه تو خیلی کثیفی و از اتاقش بیرونش میکنه. صنم تو اتاق کارش عکس ایلول و وورال را میبینه و شوکه میشه که همان موقع وورال به اتاقش میره و میگه این زنیکه دیوونه وقتی خواب بودم اومده کنارم عکس گرفته همه جا هم پخش کرده! نمیدونم باید چیکار کنم! سپس وقتی چهره صنم را میبینه میگه تو که باور نمیکنی نه؟ صنم بعد از شنیدن حرف های وورال بهش میگه من تمام حرف های تورو باور می کنم ولی اینجوری پرونده خیلی سخت میشه حتی شاید بسته هم بشه! وورال کلافه میشه که صنم میگه حالا فهمیدم که چرا از اون عکس ما استفاده نکرد! نقشه داشته…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی پشت پرده ازدواج + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا