خلاصه داستان قسمت ۲۲۱ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۲۱ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
خلاصه داستان قسمت ۲۲۱ سریال ترکی خواهران و برادران
یاسمین هدیه ای واسه عمر خریده و میخواد بره بده به عمر که احمد میپرسه کجا میره و وقتی میفهمه میخواد بره پیش عمر میگه باهمدیگه بریم یاسمین خوشحال میشه و میگه باشه بریم. دوروک به آکیف زنگ میزنه و میگه که با مادرش دعواش شده و باهاش درد و دل میکنه و ازش میپرسه میتونه یه مدتی پیششون بمونه آکیف میگه معلومه که میتونی تو پسر منی! سوزان زودتر رفته خونه خبر داره که بحثتون شده گفت امکان داره بری اونجا منتظرته دوروک تشکر میکنه و میره. آکیف با دیدن تولگا تو کلوب پیشش میره و ازش میپرسه که چی چیشده که انقدر بهم ریخته ست! تولگا میگه مگه ماجراهای زندگی من تمومی داره؟ همان موقع پدرشو میبینه و آکیف میگه اونو بسپار به من تو برو اون پشت. آکیف میره پیش ترهان و بهش میگه مگه نگفتم دیگه اینورا نبینمت؟! ترهان میگه کلوب بخوره تو سرت اومدم پسرمو ببینم! آکیف میگه اون اینجا نیست سپس باهم بحث میکنن که از نگهبانی به اونجا میان و از آکیف میپرسن همه چیز روبه راهه یا نه ترهان مجبور میشه از اونجا بره. سوزان بعد از کمی حرف زدن با دوروک میگه من برای بچه ها غذا درست کردم میخوام ببرم سپس میره سمت خونه عمر اینا. هنوز خیلی نگذشته که احمد و یاسمین هم از راه میرسن. آنها هم همونجا میمونن و باهمدیگه غذا میخورن.
نباهت به محل کار آسیه میره. گولای وقتی به محل کار میره با دیدن نباهت و ماشینش جا میخوره و میگه این خانم با داداش اردال چیکار داره دیگه! و به داخل میره. نباهت پیش اردال میره و میگه ازت میخوام آسیه را اخراج کنی او میگه چرا؟ کاری کرده؟ نباهت میگه به اینش کاری نداشته باش به جاش این ۱۰ هزار لیرو بگیر به عنوان تشکر اردال قبول میکنه. تولگا بعد از کارش به خانه خودش با لیلا میره بعد از چند دقیقه اوگولجان به اونجا میره و از ساندویچ های شنگول واسشون میبره. افرا تو خونهبه عکس های دسته جمعیشون با بچه ها نگاه میکنه و با دیدن اوگولجان میگه پسر خیلی خوبی هستی ولی چیکار کنم؟ صرب پولداره! گونور پیشش میره و کتونی هایی که افرا می خواست را واسش خریده و بهش میده افرا خوشحال میشه و میگه خیلی خوبه اصلا داد میزنه که درست و حسابیه! یاسمین با احمد به خانه برمیگردن و وقتی شوال میفهمه که پیش عمر رفت بودن و باهم شام خوردن بهم میریزه. آسیه به محل کارش میره که اردال بهش میگه به بهونه تعدیل نیرو اخراج شده او با گریه به خانه برمیگرده. عمر به کلوب رفته که نباهت از قصد چیزی رو رومیزی میریزه و به همین بهونه با عمر دعوا میکنه و اخراجش میکنه آکیف بهش میگه کی به خاطر رومیزی اخراج شده که عمر دومین باشه؟ نباهت میگه حالا که خواهرش پسرمو با من بد کرده منم اینجوری به حسابشون میرسم!
عمر به خانه میره و آسیه با دیدنش میگه چقدر زود اومدی! عمر میگه اخراج شدم آسیه شوکه میشه و میگه منم اخراج شدم! آنها با کلافگی بهم نگاه میکنن و عمر میگه نمیدونم چرا پشت سرهم بدشانسی میاریم! فردای آن روز تو مدرسه برنامه ی بچه ها با اولیاشون تشکیل شده و بچه ها به دو گروه تقسیم شدن و باهمدیگه مسابقه میدن. صرب و عمر باهمدیگه مسابقه میدن که موقع برگشت صرب مچ پاش می پیچه و روی زمین می افته عمر دستشو به سمتش دراز میکنه اما او نمیگیره عمر میگه من کاری نکردم! یاسمین میگه آره جونم من خودم دیدم تو کاری نکردی احمد هم تایید میکنه و میگه تو میابقه این اتفاقا می افته دیگه! شوال از طرفداری اونا از عمر جا میخوره. گولای پیش آسیه میره و میگه دیشب قبل از اومدنت یه زن پولدار و شیک اومده بود بعد از حرف زدنش با داداش اردال تورو اخراج کرد گفتم شاید بهم ربط داشته باشه! آسیه بعد از شنیدن نشونه هایی از اون زن عکس نباهت را نشون میده و میگه این بود؟ گولای تایید میکنه که آسیه با عصبانیت و کلافگی میگه بعدا حرف بزنیم؟ الان باید برم جایی سپس از اونجا میره….
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس