خلاصه داستان قسمت ۲۲ سریال ترکی وصلت + عکس

در این قسمت از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۲ سریال ترکی وصلت را مشاهده می کنید. با ما همراه باشید. این سریال همانند سایر مجموعه های ترکیه ای به عشق وابسته است. بیشتر نویسندگان و تولید کننده های سریال در ترکیه نگاهی ویژه به عشق در آثارشان دارند. این مجموعه همچون سریال حلقه در کنار عشق به ماجراجویی و اکشن نیز روی آورده است.سریال ترکی وصلت Vuslat محصول شرکت سینمایی A23 Medya می باشد. کانال پخش کننده آن شبکه Trt 1 ترکیه است. این سریال در ژانر درام و اکشن توسط باریش یوز کارگردانی شد. نویسنده این اثر تلویزیونی Betul Yagsagan است. بازیگران این سریال عبارتند از؛ مرت کارابولوت، مورات کاراسو، قمزه سونر آتای، ادرم آکاچه، اوزجان وارایلی، مهمت اوزگور، گوزده کایا، نورهان اوزنن، عثمان آلکاش، امید کانتارچیلار، دوریم اوزکان، کادیر دوغولو و… .

قسمت ۲۲ سریال ترکی وصلت

خلاصه داستان قسمت ۲۲ سریال ترکی وصلت

وقتی فیرات می فهمد که کرم، زکی دوست قدیمی او را هم وارد این کار کرده ناراحت می شود که نکند جای او را بگیرد. اما کرم مطمئنش می کند که زکی را به خاطر کارهای پیش پا افتاده استفاده خواهد کرد. یالچین یکی از افراد عزیز را مقابلش می گذارد و می گوید که اگر همه چیز را از اول تعریف بکند می تواند آزاد بشود و به زندگی اش برسد و بچه هایش را ببیند. پسر جوان کمی فکر می کند و با این که ترسیده قبول می کند. فریده برای سر زدن پیش فائق می رود. فائق فرصت را مناسب می بیند که بپرسد:« تو بدهی های منو گردن گرفتی؟ نباید این کارو میکردی فریده… » فریده می گوید که قصدش فقط کمک بوده و بعد هم به مغازه نانوایی آبجی سلما و دوستش امینه می رود. او ناگهانی درد دلش باز می شود و در مورد بدی هایی که حصیبه در حقش می کند و رفتار جیلان و فیرات به آنها می گوید و اشک می ریزد. سلما و امینه هم با او همدردی می کنند و سعی می کنند درکش کنند. در اخر سلما و امینه او را در آغوش می گیرد و فریده آنجا را ترک می کند. سلما مستقیم سراغ سلیمان می رود و می گوید که هرچه زودتر باید فریده را برای یالچین خواستگاری بکنند چون تحمل رفتارهای بد حصیبه با فریده را ندارد.

کرم فیرات را پیش تحسین می برد تا معرفیشان بکند. فیرات خیلی صادقانه می گوید که قبلا دزد بوده و کرم دست و بالش را گرفته. تحسین می گوید چون کرم به او اعتماد کرده دوست دارد خودش هم به او اعتماد کند و کارها را به او بسپارد. نهیر و سرپیل به عزیز می گویند که طراح قبلی ملتم، با همه شرکت های داخلی و خارجی صحبت کرده و بدشان را گفته و آنها هم پروژه هایشان را کنسل کرده اند. عزیز می گوید که اما آنها کلکسیون جدید را خریداری کرده بودند که سرپیل می گوید کرم از قبل همه شان پس فرستاده و عزیز حرص می خورد. اما خودش را نمی بازد از سرپیل می خواهد تا با همه طراح های معروف قبلی صحبت بکند و بگوید که ظرف یک هفته گالری شان را برپا خواهند کرد و به نهیر هم می گوید که کرم را از کار برکنار خواهد کرد. بعد هم از سرپیل در مورد کارهای طراحی فریده می پرسد که سرپیل می گوید کارهایش معمولی است اما می تواند کارهای خوبی اجرا بکند که عزیز می گوید این برایشان کافی نیست…

تحسین فیرات را سر میز صبحانه می آورد و به پریهان و سلطان معرفی می کند و می گوید که از این به بعد با انها زندگی خواهد کرد و راننده سلطان خواهد شد. سلطان و پریهان به این کار او اعتراض می کنند اما تحسین می گوید که وجود فیرات خیلی به دردشان خواهد خورد. پریهان بعدا در اتاقش به او اعتراض می کند که تحسین می گوید:« این فرصت خوبیه که به مرگ پسرمون فیرات عادت کنیم پریهان… » تالچین با خوشحالی سراغ دادستانی می رود تا حکم بازداشت عزیز کورکماز را بگیرد. از طرفی سلیمان با فائق در مورد ازدواج یالچین و فریده صحبت می کند. فائق به نظر راضی به این کار است و می گوید:« هرچی خیره همون بشه… » وقتی فریده کارهای طراحی اش را پیش عزیز می برد تا نظرش را بگوید، عزیز بعد از دیدن چند طرح ابتدایی زیاد راضی به نظر نمی رسد اما دوتا طرح آخر او را امیدوارکننده می نامد و می گوید: «اما کافی نیستن! هیچی تو دست و بالمون نیست..» و وقتی از جایش بلند می شود دچار سرگیجه شده و کتش را درمی آورد که از داخل ان سنجاق سینه ی معروف بیرون می افتد. فریده متوجه ان شده و با تعجب سنجاق را از روی زمین برمیدارد و با بغض می گوید: «این سنجاق منه…. » عزیز هم با تعجب به او خیره شده و به یاد خوابش می افتد و بعد دستانش را روی دست فریده می گذارد و با هیجان می پرسد:« این سنجاق مال توئه… ؟ »

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا