خلاصه داستان قسمت ۲۳۹ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۳۹ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
خلاصه داستان قسمت ۲۳۹ سریال ترکی خواهران و برادران
یاسمین وقتی میخواد بره خونشون مچ پاش پیچ میخوره و دوروک سمتش میره و بهش میگه بزار کمکت کنم سپس او را بغل میکنه و بهش کمک میکنه تا به داخل ببرتش تا مچ پاش خوب شد بره. آسیه که به اونجا رفته بود تا از دل دوروک در بیاره اونارو از دور میبینه و ناراحت میشه و برمیگرده. آیبیکه ازش میپرسه چرا انقدر زود برگشتی پس؟! و با دیدن آسیه میگه گریه کردی؟ آسیه بهش میگه نرفتم حرف بزنم چون دیدم با یاسمین تو بغل همدیگه میرفتن داخل، آیبیکه هم نمیدونه چجوری او را دلداری بده. شنگول و حلمیه در حال دوختن پرده هستن و رویا بافی میکنن که ایشالله باهمدیگه کارگاه زنجیره ای بزنیم. سپس باهمدیگه عکس میگیرن تا یادگاری بمونه واسشون. آسیه وقتی به خانه برمیگرده دنبال کارت شناساییش میگرده که میبینه اونجا نیست بعد از چند دقیقه به عمر از کلوب زنگ میزنن و میگن که یه کارت شناسایی پیدا شده که متعلق به خواهر شماست عمر به واسطه امل به آسیه این خبر. میده. فردای آن روز آکیف پولی که قرار بود به برادر زهرا بده را واریز میکنه و بهش اطلاع میده او خوشحال میشه ولی بعد از قطع تماس میگه مگه اونا چیکار کردن که همچین کاری کنم؟ او به دفتر شرط بندی تو مسابقات اسب میزه تا هم بدهیاشو بده هم دوباره بره تو بازی.
اوگلوجان و افرا با تولگا به دم در خانه زهرا میرن تا بهش خبر خوب را بدن. افرا اول میره تا مطمئن بشه تنهاست سپس به تولگا و اوگولجان اشاره میکنه تا به اونجا بیان سپس به تولگا میگه خودت این خبر خوبو بهش بگو. تولگا میگه که دیگه لازم نیست با اون مرد ازدواج کنی حتی قراره بری مدرسه زهرا خوشحال میشه و ازشون تشکر میکنه. شنگول عکسی که دیشب گرفته بود را استوری میکنه که آیتن با دیدن ستوریش سریعا به آیلا و گونور خبر میده. آیلا با شنگول تماس میگیره و میگه که باید ببینتش تا درباره موضوعی باهاش صحبت کنه شنگول قبول میکنه و به سر قرار میره. آیلا با گونور هم با خوشحالی سر قرار میرن تا به شنگول بگن که رکب خورده. تو کلوب احمد با دیدن آکیف باهاش سر دیر اومدنش بحث میکنه سوزان از آکیف حمایت میکنه و از اونجا میرن که احمد وقتی سوزان تنها میشه بهش میگه از آدم اشتباهی داری حمایت میکنی! سپس بهش میگه که اون شبی که تورو برد هتل در اصل قرار بود با نباهت بره! سوزان تو فکر فرو میره و با مرور اون روز میبینه این احتمال هست.
آکیف وقتی میره پیش سوزان او باهاش دعوا میکنه و میگه که چی فهمیده آکیف بعد از چند دقیقه حرف زدن میره با احمد دعوا میکنه. آکیف وقتی با شوال تنها میشه با او هم بحث میکنه و میگه که میرم میگم سوگی خانم بیچاره را تو انباری زندانی کردین که از دنیا رفت! آسیه که اونجا بود از پشت دیوار حرفاشونو میشنوه و شوکه میشه بعد از کمی کل کل کردن باهاشون به سرعت میره سمت خونه. شنگول سر قرار رفته و وقتی میفهمه فیلم گونور و آیلا بوده جا میخوره و میگه شما نمیتونین همچین کاری کرده باشین! آنها میخندن و میگن عاقبت دست از سر پسرم برنداشتم اینه! گونور هم میگه عاقبت شوهر دزدی هم اینه! آنها میخندن و میرن. آسیه به سرعت میره خونه و به عمر میگه که سر سوگی خانم چی آوردن یاسمین و شوال! عمر به شدت گریه میکنه که آکیف میاد و از اونجایی که با شوال دست به یکی کرده میگه به آسیه که اشتباه برداشت کرده و اونجوری که فکر میکنه نیست! آسیه سر اینکه دوباره پشتش نیست و پشت یاسمین درومد او ناراحت میشه و ازش میخواد از خونه بیرون بره….
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس