خلاصه داستان قسمت ۲۵۰ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۵۰ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun  و …

قسمت ۲۵۰ سریال ترکی خواهران و برادران
قسمت ۲۵۰ سریال ترکی خواهران و برادران

خلاصه داستان قسمت ۲۵۰ سریال ترکی خواهران و برادران

صرب پیش شوال میره و بهش میگه اومدم ببینمت مامان. شوال بهش میگه که بابات قراره نیست بعد از طلاق پولی بهم بده صرب میگه مگه میشه؟ او تایید میکنه و میگه وکیلش گفت چون پولاش بهش ارث رسیده میشه سپس بهش میگه من یه فکری دارم تو اگه بتونی وارد حساب بانکی بابات بشی و یه خورده پول واسم بزنی میتونم یکم دیگه اینجا تو هتل بمونم به مادرت کمک میکنی؟ صرب تو فکر میره. اورهان به حرف های گونور فکر میکنه که عمر میره پیشش و میگه چیشده عمو جون؟ او حرف های گونور را بهش میگه که عمر با کلافگی میگه به خدا من موندم که این زن به شما پیله کرده یا زن عمو! آنها متوجه میشن که امل تب داره و مریض شده، اورهان امل را با آسیه و عمر به درمانگاه میبرن. آکیف جلوی کلوب منتظر نباهت هست که وقتی میاد شروع میکنه به تعریف کردن ازش اما نباهت بهش اعتنایی نمیکنه و میگه دیگه گول حرفاتو نمیخورم و به داخل میره و اصلا به حرفاش گوش نمیده. آکیف جلوی در کلوب میشینه و با خودش فکر میکنه که چیکار کنه. اورهان و بچه ها امل را با خودشون به مدرسه میبرن که یخورده گرم بشه چون دکتر گفت که ریه هاش سرما خورده و باید هم به خوراکش برسین هم جای گرم بمونه.

تو مدرسه بچه ها تو کافه نشستن که برک پیششون میره و دوباره به خاطر کار مادرش ازشون معذرت خواهی میکنه. امل اونجا میگه که تو به ساختمان نیمه کاره موندن شبو برک و دوروک و تولگا شوکه میشن و میگن چی؟ دوروک با کلافگی میگه دیگه گوشیمو از خودم جدا نمیکنم همیشه همه جا با خودم میبرم، آسیه ازش میخواد شلوغ نکنه اما دوروک میگه اگه  پیشم بود به جای اینکه تو ساختمان نیمه کاره بخوابین تو خونه میومدین! تولگا میگه پس فوری به پول احتیاج داریم و از همه میپرسه کاری که بلند چیه سپس تصمیم میگیرن یه جا بساط پهن کنن و چیزهاییو بفروشن دوروک و آسیه هم آهنگ بخونن. افرا میگه منم کیک درست میکنم اونجا بفروشیم. اورهان پیش بوراک میره اما او میگه این ماه نمیشه پیش پرداخت بدم بهت اورهان از اونجا میره. سوزی وقتی ماجرای بساط را میفهمه برای اینکه به عمر و بقیه کمک کنه فکری به سرش میزنه. آکیف انقدر نامه برای نباهت مینویسه تا او پیشش میره و باهاش حرف میزنه آکیف باهاش قرار میزاره برای ساعت ۸ شب تا مفصل حرف بزنن. دوروک به مادرش زنگ میزنه و بزای حقوق پیش پرداخت میخواد نباهت میگه پیش پرداخت چرا بگو چقدر میخوای همونقدر بزنم واست دوروک میگه نمیخوام بیشتر از حد معمول بدی!

نباهت وقتی میفهمه برای آسیه میخواد میگه نمیدم آنها باهم کمی بحث میکنن و دوروک در آخر میگه آفرین با این کارهات خودتو بیشتر از چشمم بنداز و تلفنو قطع میکنه. بچه ها بعد از مدرسه به جایگاهی میرن که قراره وسایلو بفروشن. سوزی با صرب به اونجا رفتن و سوزی به یکی از دوستاش ۱۰۰۰ لیر میده و میگه برو از غرفه شون خرید کن. او به غرفه عمر اینا میره و به ازای یه لباس فرم ۱۰۰۰لیر میده و میره همگی شوکه میشن که عمر میگه یه جای کار میلنگه و اون دختر را تعقیب میکنه که سوزی را با صرب اونجا میبینه. او باهاش دعوا میکنه و میگه من صدقه نخواستم! سوزی میگه من خواستم فقط کمک کنم عمر میگه من به کمک تو و دوست پسرت احتیاجی ندارم از اینجا برین! صرب برای اینکه سوزی را ناراحت کرده با عمر میخواد دعوا کنه که سوزی ازش میخواد بس کنه. عمر پیش بچه ها برمیگرده و ماجرارو بهشون میگه. دوروک و آسیه شروع میکنن به خوندن آهنگ که همه دورشون جمع شدن و یا ازشون وسیله میخرن یا به دوروک و آسیه پول میدن واسه آهنگی که خوندن….

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا