خلاصه داستان قسمت ۲۶۲ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۶۲ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
خلاصه داستان قسمت ۲۶۲ سریال ترکی خواهران و برادران
شنگول کت و شلوار نباهت را که از خشکشویی گرفته میپوشه تا ببینه چجوریه تو تنش اما همان موقع نباهت و آکیف میان و او تو اتاق میره توی کمد قایم میشه. نباهت از تو جیب کت آکیف برگه های مربوط به برک را میبینه و میگه اینا چیه؟ آکیف بهش میگه میخوام به رازیو بگم اما نباید به کسی چیزی بگی! سپس واسش تعریف میکنه که رسول از اونجایی که آیلا بچه دار نمیشد برک را خریده با پول، تازه دوقلو بودن خواهر و برادرو از همدیگه جدا کردن! اسم مادر و پدر واقعیش سرپیل و گوکان چتینه ادرسشونو از دوستم که پلیسه درآوردم آنها درباره این موضوع حرف میزنن و شنگول تمام حرف های اونارو میشنوه و بعد از رفتن آنها از اون برگه عکس میگیره. تو مدرسه اوگولجان پیش پدرش میره و اورهان با دیدنش میگه باز چیه اوگولجان! ببین چندمین بارته داری میای اینجا! اوگولجان میگه بیا بریم دیگه باباجون این یه تیزر تبلیغاتیه که پدر و پسر میخوان میدونی که چقدر به پولش احتیاج دارم تابستون میخوام برم آلمان افرارو ببینم اورهان قبول میکنه و میگه باشه حالا که انقدر اصرار میکنی باشه بریم اوگولجان خوشحال میشه.
ایرم به یاسمین زنگ میزنه و میگه با دوروک قرار گذاشتم البته قرار خاصی نیست سالنامه فارغ التحصیلیش دستمه گفتم بیاد کافه مادرم تا بهش بدم یاسمین میگه خوبه و بعد از کمی حرف زدن قطع میکنه. بعد از مدرسه دوروک به آسیه میگه یه کاری دارم میرم انجام میدم سریع میام کافه. یاسمین وقتی آسیه را تنها گیر میاره بهش میگه من ترسو یاد نگرفتم تو مسیر که میرسونمت بهم توضیح میدی؟ آسیه قبول میکنه. یاسمین طبق نقشه ای که کشیده جلوی کافه میگه ماشینم خراب شده بزار برم از اینجا کمک بیارم آنها وارد کافه میشن که یاسمین میخواد خودشو خوب نشون بده و به آسیه میگه نمیخواد اینجا بریم الان، آسیه با دیدن دوروک و ایرم عصبی میشه و وقتی از یاسمین میشنوه که او دوست دختر سابقشه میره جلو و با دوروک دعوا میکنه و از اونجا میره. تو خونه شنگول با حلمیه حرف میزنه و بهش میگه ماجرای برک و خریده شدنشو حلمیه شوکه میشه و برای برک ناراحت میشه. تو کلوب همون مردی که واسه شوال کار میکنه سوزان را زیر نظر داره و تو یه فرصت مناسب میره از تو کشو مقداری پول برمیداره و میزاره تو جیبش سوزان بدون اینکه متوجه بشه کشو را قفل میکنه وبه بقیه کاراش میرسه.
تو خونه شنگول وقتی ماجرای فیلم تبلیغاتیو از اورهان میشنوه حسودی میکنه و به حلمیه میگه اینجوری معروف بشه منو فراموش میکنه دوباره! تو کافه بچه ها جمع شدن که اورهان به اوگولجان زنگ میزنه و میگه مگه قرار نبود بیای بریم فیلمبرداری! پس کجایی؟ اوگولجان جا میخوره و میگه یادم رفته بود الان میام، آیبیکه هم میگه منم میرم با برک قرار دارم، آسیه میگه پس منم میرم به امل سر بزنم آنها اینکارو کردن تا عمر و سوزی باهم تنها بشن. عمر میگه یعنی چی من اینجا تنهایی چیکار کنم؟ سوزی میگه پس من اینجا چیم؟ عمر میگه منظورم این بود که مشتری اومد چیکار کنم! اوگولجان میگه باهم از پسش برمیاین. آنها بعد از رفتن آنها باهم میرن قهوه درست کنن تا باهم بخورن. زهرا یکسری سطل رنگ آورده و میگه میخواد بزاره تو انباری که آسیه کمکش میکنه زهرا ازش میخواد بره پیش بچه ها تا تنها نباشن خودش انجام میده آسیه میگه باشه اما شک میکنه. زهرا ساک پولو میبینه و میگه خداروشکر پولهام اینجاست بیام زودتر بردارم تا دیگه انقدر دروغ نگم! آسیه به اونجا میره و میگه بچه ها رفتن کارتون ببینن من اومدم اینجا سپس ازش میخواد کار تموم شده برن زهرا میگه بریم….
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس