خلاصه داستان قسمت ۲۶۷ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۶۷ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
خلاصه داستان قسمت ۲۶۷ سریال ترکی خواهران و برادران
آیلا با شنگول تماس تصویری میگیره و باهاش دوباره درد و دل میکنه و ازش میخواد واسش قیافه نگیره و بهش کمک کنه شنگول واسه کاری که کرده سرزنشش میکنه سپس با شنیدن صدای اورهان تلفن را قطع میکنه. حلمیه به اونجا میاد و امل را میرسونه و میگه فقط یخورده دل درد داره. آمبولانس ها از راه میرسن و بچه ها را به طرف بیمارستان میبرن. یاسمین فقط به هوشه که حال عمر و دوستاشو میپرسه کسی که بهش رسیدگی میکنه میگه داره بهشون رسیدگی میشه نزدیکه بیمارستانیم. آمبولانس ها به بیمارستان رسیدن و هرکدامشان تو یکی از اتاق های اورژانس میرن برای معاینه. وضعیت همشون وخیمه و باید به سرعت عمل بشن. شنگول به اورهان میگه پس بچه ها کجا موندن؟ خیلی دیر شد! خطرناکه! سپس به آسیه زنگ میزنه شنگول ازش میپرسه چیشده؟ چرا انقدر دیر کردین دیروقت بیاین خونه دیگه آسیه گریه میکنه که شنگول میگه چیشده آسیه؟ چرا داری گریه میکنی؟ آسیه میگه زن عمو اتفاق های بدی افتاده بچه ها تیر خوردن شنگول شوکه شده و میگه چی؟ تیر خوردن؟ یعنی چی؟ اورهان و حلیمه با با دهانی باز به شنگول نگاه میکنن و امل نگران شده. دکتر بالاسر یاسمین میگه تیر نزدیک نخاعه و احتمال قطع نخاع شدن بالاست باید کمیسیون پزشکی تشکیل بدیم.
احمد روی گوشی صرب اپلیکیشن نصب کرده که میدونه کی کجاست سپس به طرف اونجا میره که با خودش میگه آخه تو اینجا چیکار داری پسر؟ خواهرت به درس و مشقش داره میرسه تو اینجا آخه؟ سپس صرب را میبینه که با دوتا از نگهبان های درب ورودی یه ساختمان دعوا میکنه و به زور میخواد وارد بسه احمد اونجا میره و میگه چخبره؟ چیشده؟ صرب میگه هیچی با این مترسکایی که اینجا گذاشتی داشتم سروکله میزدم سپس احمد اونو از اونجا میبره. شنگول و اورهان به بیمارستان رفتن و با شنیدن ماجرا از آسیه گریه میکنن و حالشون بد میشه. احمد با صرب حرف میزنه و میگه بگو ببینم مشکلت چیه؟ صرب میگه هیچی مگه بار اولمه اومدم بیرون؟! احمد درباره جدا شدنش از سوسن حرف میزنه که صرب وقتی میفهمه عمر بهش گفته عصبی میشه و درباره این موضوع باهم حرف میزنن که از بیمارستان به احمد زنگ میزنن و سریعا به طرف بیمارستان راهی میشن. بچه ها تو اتاق عمل رفتن و در حال عمل شدنن، در عالم کما بچه ها باهم رفتن پیکنیک که یهو هوا درهم میشه و میخوان برگردن که نمیدونن از کدوم طرف اومدن و تو یه جنگل با لباس های سفید سردرگمن.
پدر و مادرها همگی بیرون اتاق عمل جمع شدن و حسابی استرس دارن. شوال و احمد به اونجا میان و میپرسن ماجرا چیه چیشده دوروک تعریف میکنه که شوال آسیه را مقصر میدونه و میگه بازم تقصیر شماهاست و میخواد باهاش درگیر بشه که جلوشو میگیرن و شنگول سرش داد میزنه و ازش میخواد ساکت بشه. تو عالم کما زهرا بعد از طلب بخشش و خداحافظی کردن راهشو از بقیه جدا میکنه، در واقعیت زهرا زیر تیغ جراحی دوام نمیاره و میمیره……
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس