خلاصه داستان قسمت ۲۷۲ سریال ترکی سیب ممنوعه + عکس
در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۲۷۲ سریال ترکی سیب ممنوعه را مطالعه می فرمایید. با ما همراه باشید. فصل چهارم این سریال پر طرفدار هر دوشنبه ساعت ۲۰:۰۰ پخش می شود. «سیب ممنوعه» مجموعه‌ای عاشقانه – درام است که نمایش بی نظیری از تمایلات، احساسات و دروغ‌ها را دارد. سریال ترکی سیب ممنوعه با بازی بازیگران مطرح ترکیه ای چون ادا اجه ، شوال سام ، طلعت بولوت ، نسرین حواد زاده و… این روزها از شبکه جم سریز و جم تی وی در حال پخش است.
خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه
زینب و ییلدیز(ستاره) دو خواهری هستن که خیلی به هم وابسته ان ولی آرزوهاشون کاملا متفاوته.. زندگی ییلدیز بعد از آشنایی با شاهزاده ی اشراف،اندر آرگون تغییر میکنه..اندر برای رهایی از شوهرش،هالیت آرگون، ییلدیز رو به کار میگیره ، وقتی این اتفاقا در زندگی ییلدیز میفته شرکتی که زینب در آن کار میکنه از طرف علیهان تاش دمیر خریداری میشه. علیهان یه کارمند خشن،پررو و ثروتمندی هست..تضادهای زینب و علیهان در مدت کوتاهی به جذابیت تبدیل میشه..و چیزی که زینب نمیدونه اینه که علیهان شریک و برادر زن دوم هالیت هست…
قسمت ۲۷۲ سریال ترکی سیب ممنوعه
او به خودش حسابی می رسد. وقتی فریده از حرفهای حسن علی متوجه می شود که ییلدیز باعث آشتی و رابطه او و چاتای شده، بیشتر از ییلدیز عصبی می شود . زهرا و آسمان مغازه خود را باز کرده و مشغول انجام کارهای افتتاحیه هستند. شاهیکا با هماهنگی هالوک، به اتاق مرت می رود و خودش را به او نزدیک می کند.سپس شروع به جیغ و داد کرده و لباس خود را پاره میکند و تظاهر میکند که مرت به او تجاوز کرده است. هالوک و دستیار حسن علی وارد اتاق می شوند و وقتی شاهیکا را می‌بینند او را بیرون برده و به حسن علی ماجرا را میگویند. مرت به شدت از این کار شاهیکا عصبانی می شود. شاهیکا با گریه به حسن علی میگوید که مرت مدتی دست بردار او نیست و حالا نیز قصد اذیت او را داشته است. حسن علی با مرت دعوا کرده و او را از شرکت بیرون میکند. هالوک پیش شاهیکا رفته و از او میخواهد که در قبال کارهایی که برای او کرده یک خانه برای او بخرد. شاهیکا با فردی تماس میگیرد و میگوید که هالوک دیگر به درد او نمی‌خورد و شخص جدیدی باید جایگزین او بشود. مرت پیش اندر می رود و از او کمک میخواهد تا به حسن علی ثابت کند که شاهیکا دروغ میگوید. اندر در قبال کمک از مرت چیزی میخواهد. مرت میگوید که به زودی زهرا به او سهام خواهد داد و از آن سهام به اندر نیز میدهد.
اندر از او میخواهد که علاوه بر سهام، هر زمان که او احتیاج داشت به او در هر زمینه ای کمک کند و از او سوال نپرسد. مرت به ناچار قبول میکند. اندر نیز قبول میکند که به او کمک کند. اندر پیش حسن علی می رود و از شاهیکا بدگویی میکند و از سابقه او در چنین کارهایی میگوید. سپس میگوید که مطمئن است شاهیکا حاضر نیست از مرت شکایت کند زیرا خودش میداند که او بیگناه است. حسن علی میگوید که با تمام این اوصاف دو نفر شاهد کار مرت هستند و کارکنان نیز از رابطه آنها خبر داشته اند و همه چیز بر علیه مرت است و او نمی‌تواند حرف مرت را قبول کند. اندر میفهمد که باید دنبال مدرک باشد و سپس از جانر کمک گرفته و در کامیپوتر شاهیکا مدرکی به دست می آورد که شاهیکا پیام درخواست نیروی دیگری به جای هالوک را ارسال کرده است. شاهیکا پیش حسن علی می رود.
حسن علی از او میخواهد که از مرت شکایت کند، اما شاهیکا بهانه آورده و میگوید که قصد چنین کاری ندارد و بیرون کردن او از شرکت برای او به عنوان تنبیه کافی است. آسمان با حسن علی تماس میگیرد و او را برای مراسم افتتاحیه آووکادو بار دعوت میکند. همگی در آووکادو بار جمع می شوند. بورجو نیز به آنجا می آید و سپس در مورد دوست پسر خود با ییلدیز حرف زده و از او بخاطر کمک به رابطه شان تشکر میکند. زهرا به خانه آمده و مرت را برای سوپرایز به افتتاحیه مغازه اش می برد. مرت از اینکه زهرا بی خبر از او چنین کاری کرده از او ناراحت می شود. در افتتاحیه، جانر و امیر و ییلدیز در باره کار شاهیکا در شرکت صحبت میکنند و زهرا حرفهای آنها را می شنود. او با مرت دعوای شدیدی کرده و بیرون می رود. مرت به دنبال زهرا می رود و در خانه زهرا را آرام کرده و متقاعد میکند که شاهیکا به او تهمت زده است.
