خلاصه داستان قسمت ۲۷۸ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۷۸ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
خلاصه داستان قسمت ۲۷۸ سریال ترکی خواهران و برادران
آیبیکه از اوگولجان میپرسه که حداقل به من بگو مشکلت چیه با سوسن! اوگولجان میگه حل شدنی نیست و میره. آیبیکه منتظر برک دم در مدرسه ست که ببینتش او با دیدن الیف ازش میپرسه برک کجاست؟ او که آلارم گوشی برک را عوض کرده تا خواب بمونه پوزخند میزنه و میگه نمیدونم اون که منو با ماشینش نمیرسونه در ضمن تو دایره توجهاتم نیست و با بخند میره. آیبیکه به برک زنگ میزنه که میبینه هنوز خوابه برک جا میخوره و میگه من مطمئنم آلارم گوشیم رو ۷:۳۰ بود الان نمیدونم چجوری رو ۹:۳۰ اومده. بعد از قطع تماس با خودش فکر میکنه و میگه معلومه کار اون الیفه! سپس با کلافگی حاضر میشه. تو کلاس دوروک میگه از خونه تا اینجا ۴۵ دقیقه راهه الانم راه بیوفته دیگه نمیرسه! استاد میاد و آیبیکه ازش میخواد تا یخورده صبر کنن تا برک بیاد اما استاد میگه این حرفتو نشنیده میگیرم و امتحانو شروع میکنن، الیف با دمش گردو میشکنه و حسابی خوشحاله. بعد از امتحان آسیه و آیبیکه با اوگولجان در حال چک کردن جواب امتحانا هستن. الیف با عصبانیت میره پیش صرب تو کلاس و میگه تو فکر کردی کی هستی؟ و با صدایی نسبتا بالا بهش میگه مگه نگفتم چی میخوام؟ صرب میگه تو چته دختر؟ این چه طرز حرف زدنه! مثلا دختری!
الیف میگه داد میزنم بزار بدونم چه کاری کردی! مگه من نگفتم یه گوشی درست و حسابی و بالاترین مدل تو بازار میخوام این چرا ۵ ساعته باطریش تموم میشه؟ الیف میگه که یا اینو میری پس میدی بالاترین مدلو میگیری واسم یا به همه میگم چجوری برای اون مرد بیچاره پاپوش درست کردی و تهمت دزدی زدی بهش! آسیه که تو چارچوب در بود میشنوه و متوجه میشه ماجرارو و با صرب دعوا و بحث میکنه. جلوی در کلاس دست صرب را میگیره و میگه باید بری به استاد بوراک بگی ماجرارو بقیه بچه ها وقتی میفهمن ماجرارو و با صرب دعواشون میشه بوراک میاد و جداشون میکنه و میگه اینجا چه خبره و اونجا بوراک میفهمه ماجرا از چه قراره. احمد با فهمیدن این موضوع میره دم در خونه شنگول و اورهان تا ازش معذرت خواهی کنه و بخواد برگرده سر کارش اما اورهان بهش میگه من آدمی نیستم که یه روز بگین بیا کار کن فرداش بگین برو گورتو گم کن منم عزت نفس و غرور دارم دیگه اونجا کار نمیکنم احمد با شرمندگی از اونجا میره. بچه ها به محلی میرن که قراره اونجا شو اجرا کنن.
آنها به خاطر اتفاقی که تو مدرسه افتاده حسابی بیحال و کلافه خستن که آکیف بهشون انرژی میده و ازشون میخواد به سر و وضعشون برسن. آنها شروع میکنن به حاضر شدن، برک به آیبیکه میگه من حوصله راه رفتن رو سن را ندارم حواست باشه من برم هوا بخورم. آنها حاضر شدن و روی سن شروع میکنن به راه رفتن و بقیه تشویقشون میکنن وقتی آسیه تو مسیر برگشته به یاسمین میخوره که اون پاشنه اش میشکنه و میخواست بخوره زمین که دوروک کمکش میکنه بره پشت صحنه. یاسمین عصبی میشه و با خودش میگه اون آسیه از قصد این کارو کرده! واسه همین لیوان شربت را میریزه رو لباس رویای صورتی آسیه. بچه ها وقتی میان آسیه از یاسمین معذرت خواهی میکنه و میگه بیا به جای من لباس رویای صورتیو تو بپوش یاسمین از این حرکت آسیه جا میخوره. آنها با دیدن لکه رو لباس میگن چیکار کنیم؟ دوروک میگه فکری من دارم و همشون دوباره یه بار رو سن میرن با لباس هایی که یه لکه روشونه که همه خوششون هم میاد. بعد از مراسم آسیه به هانده ماجرارو میگه که اون میگه مشکلی نیست مهم اینه همه خوششون اومد از نتیجه. سوسن تصمیم گرفته همه چیزو به تولگا و بعد به همه بگه. او به اوگولجان زنگ میزنه و در جریانش میزاره او میره پیش تولگا تا هواشو داشته باشه اما سوسن تولگارو از دور میبینه که هدست رو گوششه و یه ماشین به طرفش داره میره اون تولگارو هل میده ولی خودش تصادف میکنه. اوگولجان و آکیف این صحنه را میبینن….
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + ع