خلاصه داستان قسمت ۲۸۴ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۸۴ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
خلاصه داستان قسمت ۲۸۴ سریال ترکی خواهران و برادران
تو مدرسه دوتا دختر میرن به عمر میگن که ما یه گروه موسیقی داریم میای تو گروه ما برای درام زنی؟ عمر میخواد حرف بزنه که سوزی میگه از کی تاحالا گروه موسیقی زدین؟ سپس باهاشون دعوا میکنه و اونا از اونجا میرن عمر از سوزی میپرسه چیکار میکنی؟ حالت خوبه؟ او با کلافگی بهش میگه که من حسودیم میشه عمر آرومش میکنه و میگه باشه تو هم هرجا خواستم بیا اصلا تو قراردادهای قید میکنم سوزی میگه خوبه. نباهت با شنیدن ماجرا از شوال بهش میگه تو چه آدمی هستی من اصلا به فکرم نمیرسید همچین کاری کنم و میخنده. همان موقع سوزان به اونجا اومده برای بردن وسایلش که شوال پیشش میره و بهش تیکه میندازه و میگه گفته بودم آخرش میاد سمت خودم سوزان بهش میگه شوهرت مال خودت خوشبخت بشین آکیف میاد و میگه چیشده و وقتی میفهمه با احمد تموم کرده خوشحال میشه و به دنبال سوزان میره تا ازش بپرسه چیشٔهدکه از هم جدا شدن. نباهت با احمد حرف میزنه تا ببینه سهامشو میفروشه یا نه احمد میگه به همون قیمتی که قبلا گفتم میفروشم نباهت میگه اگه چیزی بگم که تو با سوزان دوباره باهم باشین نصف قسمت میفروشی؟ احمد قبول میکنه که نباهت کاری که شوال کرده بود را بهش میگه احمد به خودش میگه چرا خودم فکر نکرده بودم به این!
تو مدرسه یاسمین به صرب داره میگه که من فیلمو از بین برده بودم چجوری اینا دوباره موفق شدن؟ آسیه حرفاشو میشنوه و باهاش دعوا میکنه و موهاشو میکشه عمر میاد جداشون میکنه و میپرسه چیشده؟ آسیه میگه که یاسمین چیگفته عمر ازش میپرسه حقیقت داره؟ یاسمین میگه معلومه که نه توهم زده! مگه نه صرب؟ من همچین کاری میکنم؟ صرب چیزی نمیگه و ازش میخواد از اونجا برن. آسیه با عمر میره به تریا که اونجا برای اوگولجان و آیبیکه تعریف میکنه اوگولجان بهشون میگه که رابطه عمر و صرب خیلی خوب شده. یاسمین با صرب دعوا میکنه و چرا پشتشو نگرفت اونجا؟ صرب میگه فکر کردی باور میکردن؟ بعدشم رابطه ام با عمر خوب شده نمیخوام خراب بشه و واسش تعریف میکنه که چجوری دوست شدن یاسمین بهش میگه اونا دشمن ما هستن نمیخوام دیگه باهاشون خوب باشی و میره. شوال به خانه میره که میبینه چمدانش جلوی در خونه ست احمد بهش میگه که همه چیزو فهمیدم نباهت بهم گفت الانم گورتو گم کن برو از اینجا و درو میبنده. شوال حرص میخوره و با چمدان به طرف کلوب راهی میشه. شنگول اعلامیه گم شدن سگی را میبینه که چند لحظه پیش با اورهان باهاش بازی میکردن تو خیابان او به اورهان زنگ میزنه و میگه بیا دنبالش بگردیم مژدگونی خوبی بگیریم آنها شروع میکنن به گشتن.
شوال شب به کلوب میره و به صرب میگه که دوباره بابات منو از خونه بیرون کرد سپس ازش میپرسه یخورده پول داره بهش بده یا نه صرب میگه منم ندارم کارتامو بابا گرفته و بهش میگه شب را اونجا تو طبقه پایین بگذرونه او قبول میکنه. شوال متوجه ورود یکسری به کلوب میشه و دنبالشون میره او از قمارخانه باخبر میشه و برای تلافی کردن زنگ میزنه به پلیس. شنگول و اورهان سگ را پیدا کردن و پیش صاحبش میبرن. آنها با دیدن خونه و زندگی اون پیرمرد دلشون نمیاد مژدگونی بگیرن شنگول به اورهان میگه بره یخورده میوه بخره واسش و خودش هم میره یهسوپ میزاره واسش. اون پیرمرد برای تشکر یه تابلو بهشون میده. صرب و اوگولجان و عمر دم در وایسادن که پلیس ها به اونجا میان و باهم به طبقه پایین میرن. پلیس ازشون میخواد بگن صاحب کلوب کیه؟ آکیف برگه ای میاره که نشون میده صاحب کلوب اوگولجان و صرب و عمر هستش و اونا قمارخانه را برپا کردن آنها جا میخورن و پلیس میگه با ما باید بیاین، آکیف خودشو میزنه به اون راه…..
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران kardeslerim + عکس