خلاصه داستان قسمت ۲۸۶ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۲۸۶ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی‌ و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …

خلاصه داستان قسمت ۲۸۶ سریال ترکی خواهران و برادران

آکیف با تحسین دوستش تو کافه قرار گذاشته و تحسین بهش میگه دیدی رفیق مثل آب خوردن از پلیسا در رفتیم! او میخنده و بعد از کمی حرف زدن میره که آکیف با خودش میگه یه بلایی سرت میارم که نرفتی آسمون به حالت گریه کنن حالا وایسا! عمر برای صرب هم چای میگیره و میره پیشش که یاسمین بعد از رفتن عمر پیش صرب میره و ازش گلگی میکنه که با عمر صمیمی شده صرب بهش میگه چرا بزرگش میکنی؟ قضیه دوروک به عمر چه ربطی داره؟ چون دوروک از آسیه جدا نمیشه گیر دادی به من و عمر؟ بعد از کمی بحث از اونجا میرن که تولگا و الیف هم حرف های اونارو میشنون و شوکه میشن. شنگول با اورهان سخت در حال تمرین درست کردن خمیر هستن اما اورهان هنوز یاد نگرفته. یاسمین و صرب وقتی به خونه برمیگردن از مدرسه میبینن که احمد پدرشون حسابی به خودش رسیده یاسمین میگه چخبره بابا؟ بوی عطرت تا اینجا داره میاد! احمد میگه با سوزان قرار دارم سپس بعد از کمی حرف زدن بهش میگه که قصد داره باهاش ازدواج کنه اونا شوکه میشن و میگن پس مامان چی میشه؟

احمد میگه من الان یه مرد مجردم ازش جدا شدم! صرب میگه آره ولی میتونستی قبلش به ما هم بگی و نظر بخوای! و از اونجا میرن. اوگولجان و آیبیکه حاضر شدن تا به باری که دعوت شدن تا آهنگ بخونن برن. الیف از آیلا میپرسه و مطمئن میشه کفشی که گرفته اصله نه فیک و به خودش میگه به حسابش میرسم! شوال با بچه هاش به رستوران رفتن و در حال خوردن شام هستن اونجا صرب بهش خبر میده که پدرش با سوزان قراره ازدواج کنن شوال شوکه میشه و به هوای سرویس رفتن میره دستشویی اونجا حالش بد میشه و گریه میکنه بعد از جمع و جور کردن خودش برمیگرده پیش بچه هاش و خودشو قوی نشون میده. شوال از صرب میخواد تا صندوقچه ای که تو خونه جا گذاشته واسش بیاره صرب میگه باشه مامان. آکیف تو یه خونه تحسین را دعوت کرده و بهش میگه زنت مشکلی نداره شبا تا دیر وقت بیرونی؟ تحسین میگه دیوونه ای؟ پوست از سرم میکنه! آکیف وقتی حساسیت زنشو میفهمه خوشحال میشه و بعد از چند دقیقه در خونه باز میشه و چندتا رقصنده زن با طبل زن و دهل زن وارد میشن. تحسین میگه چخبره؟ آکیف میگه خوش بگذرونیم دیگه!

شوال وقتی بچه هاشو به دم در خانه میرسونه صرب میره صندوقچه را میاره سپس شوال ازشون میخواد تا مراقب خودشون باشن و خداحافظی میکنه. بعد از رفتن بچه ها به داخل صندوقچه را باز میکنه که با یه اسلحه روبرو میشه و به خودش میگه به حسابت میرسم. بچه ها به بار رسیدن و در حال آماده شدن. آسیه منتظر دوروکه که عمر واسش یه دسته گل میبره و با متنی که نوشته شده قشنگترین گل برای خوش صداترین زن آنها فکر میکنن که کار دوروکه آسیه هم عکسی میگیره با دسته گل و تو فضای مجازی میزاره. دوروک با دیدن عکس جا میخوره و میگه یعنی کار کیه؟ حتما آیبیکه و برک گرفتن! وقتی میرسه میفهمن که دوروک اونو نفرستاده و میگن حتما از طرف یه طرفداره. آنها روی سن میرن و آهنگشونو میخونن، دوروک تو بار به یه نفر مشکوک میشه و فکر میکنه اون گلو فرستاده و زیر نظر میگیرتش. آکیف وقتی تحسین با زن ها میرقصه و اونا بوسش میکنن فیلم میگیره و میگه خوب دیگه نمایش بسه و ازشون میخواد برن. تحسین میگه چخبره؟ آکیف میگه یا میری پیش پلیس و میگی همه ی کارها زیر سر خودت بوده و بچه‌هاتون تبرعه میکنی یا این فیلم دست زنت میوفته تحسین قبول میکنه که بره پیش پلیس و با ملافگی میره…..