خلاصه داستان قسمت ۳۱ سریال ترکی داستان یک پری + تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران سریال های ترکی خلاصه داستان قسمت ۳۱ سریال ترکی داستان یک پری را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. این سریال جذاب درام در رابطه با دختری است که قصد دارد زندگی‌اش را به طریقی نادرست تغییر دهد. هنگام ارتکاب جرم نیز تصادف شدیدی کرده و ماجرا آغاز می‌شود. سریال ترکی داستان یک پری بعد از اتمام پخش سریال مستاجر بی نقص روزهای فرد ساعت ۲۰:۰۰ از شبکه جم تیوی و یک ساعت بعد از شبکه جم تیوی پلاس پخش می شود. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Alina Boz, Taro Emir Tekin, Nazan Kesal, Hazal Filiz Küçükköse, Müfit Kayacan, Mustafa Mert Koç, Tülin Ece, Baran Bölükbaşı, Kadir Çermik, Bilgi Aydoğmuş, Okan Urun, Şener Savaş, Canan Atalay, Ali Aksöz, Merve Oflaz.

فوآد برای هاریکا پیام فرستاده که سریعا به هتل زنگ بزنه او بعد از فرستادن نسلیهان بهش زنگ میزنه. فوآد با عصبانیت سرزنشش میکنه که چرا ظفرو فرستاده پیشش او میگه من ظفرو نفرستادم! فوآد میگه من با نسلیهان آشتی میکنم تو باید انجام بدی و تهدیدش میکنه که در غیر این صورت پسرت و بقیه همه چیزو تو تلویزیون میفهمن سپس قبل از قطع کردن بهش میگه تو اون گوشی صدای ضبط شده خودتم هست گفتم بگم شاید دوست داشته باشی پاکش کنی! و قطع میکنه. امید به اونور میگه که بره پیشش واسه همین اونور بعد از رسوندن زینب به خونه اش به رستوران میره. امید بهش میگه تو مطمئنی که من از پسش برمیام؟ اونور دلداری میده اونو و ازش میخواد به خودش مسلط باشه و خودشو نزاره چون از پسش برمیاد. زینب به خانه میرسه و مریح میگه که چرا هنوز ناراحته! زینب میگه که از دست اونور ناراحته چون حرف های سنگینی بهش زد حتما تو ذهنش بوده که اون موقع اونارو بهم گفت دیگه! مریح سعی میکنه آرومش کنه. ظفر به اتاقش میره تا به فایل های صوتی تو گوشی فوآد را گوش کنه هاریکا واسش چایی میبره و توش دارو خواب آور میریزه وقتی ظفر میخوابه، فایل صوتی مربوط به خودشو که به ظفر مربوط میشه را پاک میکنه.

شب امید و آلپ بعد از رفتن همه رستوران را میبندن و خودشون دوتایی شام میخورن و امید بهش پیشنهاد میده که دوست داره باهاش یه زندگی آروم داشته باشه که آلپ بهش میگه کی میتونه این چشم هایی که اینجوری نگاه میکنه را پس بزنه و همدیگرو میبوسن. فردای آن روز زینب در حال آماده شدن است که وقتی از جاش بلند میشه یهو چشماش سیاهی میره مریح میگیرتش و حالشو میپرسه که زینب میگه خوبم همان موقع اونور زنگ میزنه و خبر میده که نزدیکه بیاد پایین. همگی حاضر میشن تا برای مراسم جشن مدیرعامل جدید هولدینگ کوکسال ها به شرکت برن. قبل از رفتن هاریکا از ظفر میپرسه اون فایل های صوتیو گوش دادی؟ ظفر میگه آره و نباید به دست کسی برسه! هاریکا میگه به نظرت واسه کیا فرستاده؟ ظفر میگه نمیدونم میدم هکش کنن تا بفهمیم. امید به همراه آلپ به طرف شرکت میرن. فیلیس و پدرش صمد به صورت آنلاین جشن را تو شرکت میبینن صمد غر میزنه که چرا مارو دعوت نکردن؟ مگه ما فامیل های زینب نیستیم؟ فیلیس میگه نمیدونم ولی ای کاش یه دسته گلی چیزی میفرستادیم اینجوری بد نشد؟ صمد میگه نمیدونم!

تو شرکت مراسم شروع شده و هاریکا به امید میگه میخوان عکس خانوادگی بگیرن برو به اونور اینا بگو بیان اگه میخوان. اونور به خودش نمیاره که زینب ازش میخواد بره امید میاد و ازشون میخواد که اونو حمایت کنن اونور با زینب پیششون میرن تا عکس بگیرن. فیگن در حال دیدن مراسم به صورت آنلاینه. خدمتکارش یه نامه از آزمایشگاه میاره و میگه اینو آقا فردی دادن بدم بهتون. او نامه را باز میکنه که میبینه زینب دخترشه و از خوشحالی گریه میکنه. امید میره برای سخنرانی بعد از سخنرانی و عکس گرفتن برای همه ی جمع یه خبر ارسال میشه که خانواده کوکسال جا میخورن و میگن چه اتفاقی افتاده؟ مریح با دیدن خبر بهشون نشون میده که یه زن درباره اینکه زینب قبلا نامزد ظفر بوده داره حرف میزنه خبرنگارها به طرفشون میرن تا ازشون مصاحبه کنن. زینب از شدت فشار عصبی که روش بوده از حال میره اونور او را در آغوش میگیره و سریعا با مریح میبرنش به بیمارستان. همگی از دست خبرنگارها در میرن. تو بیمارستان دکتر میپرسه سابقه ای چیزی داره؟ مریح میگه نه فقط صبح هم اینجوری شد از حال رفت! دکتر به اتاق زینب میره و به و اونور میگه که تبریک میگم شما حامله ای! بچه سه هفتشه! اونور و زینب شوکه میشن…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی داستان یک پری + تصویر

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا