خلاصه داستان قسمت ۳۳ سریال ترکی اسرار خانواده + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۳۳ سریال ترکی اسرار خانواده را مطالعه می فرمایید. با ما همراه باشید. سریال ترکی اسرار خانواده به کارگردانی نیهات دوراک با ژانری درام محصول کشور ترکیه می باشد. Onur Uğraş و Murat Uyurkulak نویسندگان این سریال می باشند. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Ayça Bingöl – Bülent İnal – Ceyda Düvenci – Sercan Badur – Erdem Akakçe – Emel Göksu – Caner Şahin Eva Dedova – Sera Kutlubey – Can Albayrak.

قسمت ۳۳ سریال ترکی اسرار خانواده

خلاصه داستان قسمت ۳۳ سریال ترکی اسرار خانواده

کمال و عزیز بایهان درگیر شده و ناگهان صدای شلیک گلوله می آید.‌ کمال را به آگاهی می برند و در حال بازجویی از او هستند. بایهان توسط اسلحه ی شخصی کمال به قتل رسیده است، ولی کمال میگوید که اسلحه در آن لحظه همراه او نبوده و داخل گاو صندوق بوده است. سوزان به خانه می رود و ماجرا را به بچه ها میگوید. مرت و چیچک ناراحت می شوند. سوزان به همراه چیچک به کلانتری می رود اما مرت ترجیح میدهد که همراه آنها نرود. نیلگون و بچه ها با ناراحتی و نگرانی در کلانتری منتظر نشسته اند. ماجده به کلانتری آمده و با رییس صحبت میکند. رییس کلانتری میگوید که همه چیز بر علیه کمال است و او باید تا روز دادگاه بازداشت باشد و شاید محکوم بشود. ماجده بیرون آمده و با عصبانیت، با نیلگون دعوا میکند و او را مقصر تمامی دردسرهای پسرش میداند. قدیر مقابل او ایستاده و اجازه توهین بیشتر به ماجده را نمی‌دهد. بعد از رفتن ماجده، فادل که آنجاست، بیرون آمده و با ماجده تماس میگیرد و قرار میگذارد. مشخص می شود که ماجده از فادل خواسته بود که بایهان را بکشد، اما فادل نقشه ی ماجده را خراب کرده و قبل از اینکه بایهان، نیلگون را بکشد، با اسلحه ی کمال که از طریق رمز گاوصندوقی که سوزان به او داده بود، باعث مرگ بایهان می‌شود.

فادل، کسی را که در آدانا بخاطر او در زندان بود را به طریقی پنهانی بیرون آورده و به وعده پول، از او خواسته بود تا در مهمانی به وسیله اسلحه کمال، بایهان را بکشد. او وقتی با ماجده قرار میگذارد، از او میخواهد که آن سمت خیابان پنهان شود. سپس وقتی قاتل بایهان پیش او می آید، فادل طبق قرار پول را به او میدهد. او یک شیشه مشروب نیز به آن مرد می دهد تا بنوشد. آن مرد بعد از نوشیدن مشروب سمی، همانجا میمیرد. فادل کیف پول را از کنار او برداشته و پیش ماجده می رود و به او میفهماند که زرنگ تر از اینهاست. ماجده به شدت از فادل عصبانی است زیرا کمال را به دردسر انداخته است. فادل از او طلب پول بیشتری میکند تا حق السکوت بگیرد. سوزان و چیچک دیر به کلانتری می رسند و کمال قبل از آنها به دادگستری منتقل شده است. نیلگون به چیچک میگوید که کمال گفته است که چیچک را خیلی دوست دارد و مراقب خودش باشد. چیچک با ناراحتی و گریه به داخل ماشین برمیگردد. کمال محاکمه می شود و وکیل او، طبق خواسته ماجده، از کمال‌ دفاع نمیکند تا او به زندان بیفتد. خانواده نیلگون و همچنین سوزان از این قضیه ناراحت می شوند.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا