خلاصه داستان قسمت ۳۵۳ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۵۳ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت میکند. خانوادهای که علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختیهای زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان میدهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
قسمت ۳۵۳ سریال ترکی خواهران و برادران
ثریا به خانه رفته و مدام به صحنه تصادف فکر میکنه و با گریه خودخوری میکنه. آکیف پیشش میره ثریا گریه اش شدت میگیره که آکیف سعی میکنه آرومش کنه که سوسن از خواب بیدار میشه و میره پیششون که با دیدن مادرش میترسه و میگه چیشده؟ آکیف میگه هیچی رفته بودیم یه شام کاری بخوریم که اونجا باهم چند نفر دعواشون میشه و من رفتم جداشون کنم ثریا روش تاثیر گذاشته ریخته بهم سوسن باور میکنه و ثریا را دلداری میده. عمر به کلانتری رفته که یامان را اونجا میبینه و او بهش میگه که مادرت مرده عمر گریه میکنه و با دیدن بدن بی جان مادرش یاد روزی میوفته که اولین بار بهش مادر گفت و گریه اش شدت میگیره آسیه بغلش میکنه. عمر با سوسن رفته برای آزمون المپیاد. امل وقتی رد میشه به وسایل سوزان میخوره و از رو تخت میوفته که وقتی میزاره سرجاش فلش میوفته کف خونه. شوال با آکیف قرار گذاشته و ماجرای فلشو میگه که آکیف با کلافگی میگه واقعا از این حرف ها خسته شدم و میره. از بانک به دم در خانه اورهان میرن و بهشون میگه که شنگول خانم ضامن یه نفر به اسم عصمت واسه بانک شدن و خونه را گرو گذاشتن اون طرف نتونسته پولو پس بده الان قراره خونه تون به فروش بره اورهان و بقیه شوکه میشن.
تو خونه برک با الیف و آیلا سر میز صبحانه هستن که آیلا میپرسه چک آپ ماشینت تموم نشد؟ برک که فروش ماشینشو پنهان کرده میگه نه هنوز مونده. الیف وقتی تنها میشه باهاش بهش میگه نمیخوای بگی به خاله آیلا؟ برک میگه الان نمیتونم بعدا میگم. تو کلوب یامان پیش آکیف و ثریا میره و شروع میکنه به قاتل سوزان بد و بیراه گفتن که ثریا بهم میریزه و میره از اونجا آکیف دنبالش میره و ازش میخواد تا به خودش مسلط باشه. تو مدرسه لیدیا وقتی میفهمه که نمره امتحان اون کمتر از اوگولجان و آیبیکه شده بهم میریزه و میگه این تبعیض قائل شدنه و میره پیش شوال و شکایت میکنه. شوال به کلاس میره و به همه میگه که به خاطر تبعیض استاد فیلیس نمره آسیه و آیبیکه و اوگولجان صفر در نظر گرفته میشه و میره همگی به خاطر این کار لیدیا ناراحت شدن جز لیدیا و صرب. پدر برک میخواد بوفه ای را بخره که یه نفر بهش پیشنهاد میده بیا بریم امشب بازیه، پولتو دوبرابر کن این مغازه کناریشو بخر و در آخر گوکان را راضی میکنه و باهم میرن…..