خلاصه داستان قسمت ۳۸۸ سریال ترکی خواهران و برادران + تصویر
در این مطلب از سایت جدولیاب برای طرفداران خلاصه داستان قسمت ۳۸۸ سریال ترکی خواهران و برادران را گذاشته ایم، برای خواندن این مطلب ما را همراهی کنید. سریال ترکیه ای Kardeslerim خواهران و برادران به کارگردانی سرکان بیرینجی داستان یک خانواده را روایت می‌کند. خانواده‌ای که علی‌رغم تمامی مشکلات و سختی ها سعی دارند هر طور شده کنارهم باشند و با تکیه بهم از پس سختی‌های زندگی بربیایند. این سریال خانواده بودن،کنارهم بودن،بدی و خوبی را نشان می‌دهد. نویسندگی این اثر گول ابوس سرمچی می باشد. بازیگران این سریال جذاب عبارتنداز؛ Celil Nalçakan – Halit Özgür Sarı – Ahu Yağtu – Cüneyt Mete – Fadik Sevin Atasoy – Su Burcu Yazgı Coşkun و …
قسمت ۳۸۸ سریال ترکی خواهران و برادران
فاطما از طرف اورهان برای شوال که رئیس انجمن شده یه دسته گل سفارش میده و روش یه یادداشت تبریک سفارش میده و آدرس خونه شوال را به گلفروش میده. آکیف گوکان را لعنت میکنه و بهش برگه هایی میده تا امضاء کنه سپس بهش میگه هرچی پول تو بانک داری سریع نقد کن هرلحظه امکان داره دسترسیت بهش بسته بشه سپس سیلی محکمی تو گوشش میزنه که گوکان میگه چرا میزنی؟ او میگه چون آیلا دوست خوب من بود! و ازش میخواد بره و بعد از رفتنش آکیف لبخند میزنه. دسته گل به خانه شوال میره و آیتن با دیدن دسته گل و نوشته روش که از طرف اورهان هست ناراحت میشه شوال با دیدن نوشته و گل خوشحال میشه و لبخند میزنه. دخترها بعد از مدرسه میرن به خونه سوسن و اونجارو آماده میکنن برای مراسم خواستگاری. نباهت جعبه هایی که فاطما آورده برای کمک به مدرسه های دور افتاده باز میکنه و پالتو قرمز آسیه را میبینه و بهم میریزه. از جیبش یه فلش رو زمین میوفته که نباهت توی فلشو میبینه و از ماجرای کشته شدن سوزان باخبر میشه و شروع میکنه به ثریا و آکیف لعنت فرستادن.
شب خانواده عمر با یاسمین و تولگا و برک به خانه ثریا میرن. اونجا مراسم خواستگاری شروع شده و در آخر آنها باهم نامزد میشن همگی خوشحالن و روبرویی میکنن و به هم تبریک میگن. آکیف با گوکان تو پمپ بنزین قرار گذاشته. اونجا وقتی گوکان میره داخل سوپر مارکت کیف پول را از صندوق برمیداره و میزاره تو ماشین و بعد از رفتنش آیلا از تو ماشین آکیف بیرون میاد و به گوکان زنگ میزنه که گوکان جا میخوره و میگه تو نمردی؟ آیلا میگه حالا شدی همون آس و پاسی که بودی سری بعدی تو رو نزدیک خودم و بچه هام ببینم خودم میکشمت گوکان وقتی صندوقو میببنه که ساک پولش نیست عصبی میشه و به آیلا میگه انتقاممو میگیرم ازت عوضی! و با عصبانیت داد میزنه که آیلا و آکیف لبخند زدن. نباهت رفته دم در خانه ثریا اونجا باهاش درباره فیلم تو فلش حرف میزنه و ثریا بهش میگه که امشب خواستگاری دخترمه و با عمر نامزد کرده چیزی نگو توروخدا! سوسن و عمر بیرون میان و میپرسن چیشده؟ نباهت به خاطر اونا چیزی نمیگه و بعد از رفتنشون به ثریا میگه تمام اموالمو برمیگردونین به خودم و دور و بر آکیف نمیبینمت وگرنه این فیلم میرسه دست کسایی که باید ببینن ثریا قبول میکنه گه نباهت میره….
