خلاصه داستان قسمت ۴۶ سریال ترکی محکوم mahkum به همراه تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۴۶ سریال ترکی محکوم را برای علاقمندان به این سریال قرار داده ایم. برای خواندن این قسمت از سریال ما را همراهی کنید. سریال ترکی محکوم سریالی در ژانر اکشن و درام است که به خوبی توانسته خود را در دل بینندگان و منتقدین جا کند. کارگردان این سریال ولکان کوجاتورک (Volkan Kocatürk) است و بازیگرانی چون اونور تونا، اسماعیل حاجی‌اوغلو و سرای کایا در آن بازی می‌کنند. پخش سریال ترکیه ای محکوم از ۱۴ دسامبر ۲۰۲۱ (۲۳ آذر ۱۴۰۰) از شبکه FOX آغاز شده است. سریال محکوم به صورت دوبله فارسی از شنبه تا چهارشنبه ساعت ۲۱ از شبکه mbc persia و تکرارش روز بعد ساعات ۰۹:۰۰ و ۱۶:۴۵ پخش می شود.

خلاصه داستان قسمت ۴۶ سریال ترکی محکوم

خان بابا پیش جمره میره و درباره کشته شدن خواهر کوچک جمره باهاش صحبت میکنه جمره جا میخوره و بهش میگه من اصلا خواهر کوچکی ندارم و اصلا امکان نداره که شما قاتل باشین! خان بابا میگه ولی من دختر مادرت را کشتم! جمره میگه این درست نیست باهمدیگه پیش خاله ام میریم تا درباره این موضوع باهم حرف بزنیم‌. زاهد به به آرایشگاه پیش خاله جمره میرود نازان با او دعوا و بحث می کند به خاطر اینکه جمره از پرونده پدرش مطلع شده سپس با گلگی باهاش صحبت میکنه و میگه جمره همه چیز منه و نمیتونم اونو از دست بدم اگر از همه چیز باخبر بشه خیلی بد میشه زاهد بهش میگه دیر یا زود جمره واقعیت را میفهمد که او پدرش نبوده و چه بخوای چه نخوای از دستش خواهی داد. همان موقع جمره وارد اتاق میشه و در حالی که حرفهایش را شنیده با آنها دعوا میکنه و میگه این چه حرفایی بود که من شنیدم! ماجرا چیه و ازشون میخواد تا همه چیزو واسش تعریف کنن. خان بابا وارد آرایشگاه می شود زاهد با دیدن خانه بابا شوکه میشه و همان لحظه قلبش درد میگیرد جمره سریعاً به آمبولانس زنگ میزند. همگی در محل ساشا جمع می شود و منتظر هستند تا باریش بیاد بعد از چند دقیقه باریش به همراه بوگه و جمره به اونجا میرن. باریش به همه میگه که زاهد تو بیمارستانه فیرات متوجه میشه که حال جمره زیاد خوب نیست و وقتی ازش میپرسه چی شده بهش میگه الان نه بعدا با هم صحبت میکنیم. سپس با هم دیگه درباره نقشه شان و رفتن پیش بن بمب صحبت میکنن. مجاهد سوار ماشین مدیر زندان می شود و بهش میگه زاهد تو بیمارستانه او عصبی و کلافه میشه و میگه تنها کسی که اطلاعاتش به دردمان می خورد زاهد است که می تواند هم باریش به مشکل نخوره هم آنها به سر کارشان برگردند.

فیرات به همه میگه بن بمب اسم مستعار یک زن به نام سودا هستش که خیلی خطرناک و قویه هر شب در یک سری از محل های مخفی مسابقه غیرقانونی بوکس برپا میکنه. نگهبان جلوی در مسابقه از دوستان بکیر است و بهشون میگه من اسم فیرات را به عنوان بوکسور رد میکنم تا اینجوری وارد اونجا بشوند. سپس فیرات میگه خانم ها هم باید به آرایشگاهی برند که سودا میره و آنجا با تعریف و تمجید کردن ازش سعی کنند که باهاش دوست و رفیق بشن تا اینجوری آنها هم به مسابقه دعوت بشن که بتوانند از این طریق بقیه را به داخل راه بدن. فیرات به عنوان مسابقه دهنده روی رینگ میرود بن بمب از او حسابی خوشش میاد و بهش توجه میکنه. بن بمب اعلام می‌کند که شب با برنده میخواد در اتاق شخصی اش شام بخورد فیرات تمام تلاشش را میکند تا برنده شود چون این شکلی می تواند وارد اتاق شود. همگی به خاطر فیرات نگران هستند چون او اصلا بوکس بلد نیست! قنبر که اطراف محل مسابقه هست با دیدن مجاهد و یوردل سریعاً به پاشا که داخل سالن است اطلاع می‌دهد که میخوان وارد بشن. پاشا به همراه باریش به طرف راهروی ورودی میرن که یوردل با دیدن باریش جا می خورد و بهش میگه که او را لو خواهد داد چون هیچ کاری برای برگشتنش به سر کار انجام نداده. باریش بهش میگه بهتره با هم دیگه بریم تو اتاق و درباره این موضوع صحبت کنیم. جمره و ساشا وارد سالن مسابقه شدند و موفق می شوند که اتاق بن بمب را پیدا کنن ساشا قفل در را باز میکند و جمره داخل میشود و اتاق را می گردد تا مدرک علیه سینیور پیدا کند یکی از افراد بن بمب وارد اتاق می شود که جمره خودش را پنهان می کند. اون فرد در را قفل کرده و می رود. جمره داخل صندوق سی دی هایی پیدا میکند.

او سی دی مربوط به سینیور را برداشته و تو لپ تاپ می گذارد در آن فیلمی میبیند که سینیور در حال سفارش بمب می باشد او با خوشحالی سی دی را برمیدارد. فیرات مسابقه را میبرد و بن بمب خوشحال میشه سپس با همدیگه به طرف اتاقش می روند جمره در اتاق پنهان می شود. باریش یوردل را با زنجیر بسته و آویزان کرده و دهانش را هم با چسب بسته سپس ساشا را صدا میزند. ساشا او را میکشد رفیع به یوردل زنگ میزند تا اطلاعاتی که درباره ساواش میدونه بهش بگه اما هرچی زنگ میزنه جوابی دریافت نمیکنه فیرات با دیدن جمره در اتاق بن بمب حواسش را پرت میکند تا جمره از اتاق بیرون برود بعد از چند دقیقه خودش هم به بهانه ای بیرون میره و دیگر برنمی گردد. باریش به سینیور و رفیع میگه که فیلم اعترافشان آماده است آنها خوشحال می‌شود همان موقع خبری در همان کانال پخش می شود که به زودی همه چیز درباره سینیور در اینجا منتشر می شود. سینیور حسابی عصبی میشود همان موقع فیلمی از فیرات در سایت گذاشته می‌شود که در آن خودش را بی گناه جلوه داده و همه چیز را درباره کارتل و بمب گذاری سینیور توضیح می دهد. باریش و فیرات به طرف خانه ی سینیور میرن و اتاقک شیشه ای را پیدا میکند از طرفی باریش به ساشا میگه که فیلم اعتراف را منتشر کند اما اینترنت همگی از دسترس خارج میشه و نمیتونه این کارو بکنه. فیرات و باریش سعی می کنند شیشه را بشکند اما موفق نمی شوند همان موقع گازی در اتاق پخش می شود و بچه ها بیهوش میشن و از تلویزیونی که تو اتاق هست مصاحبه زنده سینیور پخش میشود که با طعنه میگه پدر مادرها باید حواسشان باشد تا بچه شان تاوان آنها را ندن….