خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی محکوم mahkum به همراه تصویر

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی محکوم را برای علاقمندان به این سریال قرار داده ایم. برای خواندن این قسمت از سریال ما را همراهی کنید. سریال ترکی محکوم سریالی در ژانر اکشن و درام است که به خوبی توانسته خود را در دل بینندگان و منتقدین جا کند. کارگردان این سریال ولکان کوجاتورک (Volkan Kocatürk) است و بازیگرانی چون اونور تونا، اسماعیل حاجی‌اوغلو و سرای کایا در آن بازی می‌کنند. پخش سریال ترکیه ای محکوم از ۱۴ دسامبر ۲۰۲۱ (۲۳ آذر ۱۴۰۰) از شبکه FOX آغاز شده است. سریال محکوم به صورت دوبله فارسی از شنبه تا چهارشنبه ساعت ۲۱ از شبکه mbc persia و تکرارش روز بعد ساعات ۰۹:۰۰ و ۱۶:۴۵ پخش می شود.

قسمت ۴۸ سریال ترکی محکوم
قسمت ۴۸ سریال ترکی محکوم

خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی محکوم

باریش به خانه ی ساشا میرود. ساشا در خانه اش پاشا را دست و پایش را بسته و نگهش داشته و وقتی باریش به اونجا میرسه ازش میخواد تا با خط خودش بهش زنگ بزنه تا ساشا او را ردیابی کنه، پاشا به ناچار به فیرات زنگ میزنه و ساشا بعد از پیدا کردن موقعیت مکانی او با باریش به اونجا میرن. وقتی به آدرس میرسن با یه دیوار روبرو میشن که روش نوشته شده ما الان کجاییم؟ اینجا کجاست؟ آنها به شدت عصبانی میشن. پاشا با چاقویی که تو دستش داشته طناب را با میکنه و به طرف میخانه پیش فیرات و بقیه دوستانش میره سپس یادش میاد که فیرات بهش گفته بود به هیچ عنوان بهش از اونجا زنگ نزنه و زنگ زدنش از اونجا فقط به معنیه گیر افتادنشه. او خودکاری که پیدا کرده بود را به فیرات میده او خوشحال میشه و صدای ضبط شده تو خودکار را پخش میکنه اما متوجه میشه که باریش صدارو پاک کرده و صدای خودش را ضبط کرده که با طعنه به فیرات گفته دیگه زرنگ بازی کافیه بیا اینم مدرکت! فیرات با شنیدن اون صدا حسابی عصبی میشه. باریش با کلافگی به خانه میره که میبینه بوگه با عصبانیت به طرفش میره و بهش میگه که میدونه اون زن فیرات را کشته او گریه میکنه و بهش میگه فیرات همه چیزو واسش تعریف کرده و با رش نمی شود که او مادر نازلی را کشته. باریش شوکه میشه سپس به بوگه میگه من همه ی این کارهارو کردم تا به تو و جان برسم! بوگه به خاطر این موضوع به شدت عصبانیه و نمیتونه این موضوع را هضم کنه. جمره پیش فیرات میره و بهش برگه ی پزشکی قانونی کالبدشکافی ساواش را می دهد. فیرات با خواندن اون برگه متوجه میشه که دکتر مورد استفاده از عینک به صورت مداوم را ذکر کرده بوده سپس به جمره میگه پس به خاطر همین بود که باریش دکتر را کشته! جمره بهش میگه یه چیز دیگه که هست اینه که همه ی قتل ها با یه کامیون اتفاق افتاده! فیرات بهش میگه باید کامیون را پیدا کنیم.

بکیر پیش فیرات میره و یه ساک از وسایل و لباس به همراه آدرس خانه ساواش را بهش میدهد. ساشا به باریش زنگ میزنه و میگه یه نفر آزمایش دی ان ای انجام داده و جواب اون آزمایش متعلق به اوست! بازیش میگه حتما یه نفر چاقو را پیدا کرده ساشا میگه نه اگه اینجوری بوده تا الان فیرات این کارو کارده بود و تورو انداخته بود تو زندان، باریش میگه شاید متعلق به کشتن فرداست! جمره میگه نه امکان نداره چون من همه جارو اون روز تمیز کردم و ردی چیزی باقی نماند! باریش با شنیدن این حرف حسابی ذهنش درگیر میشه. حاجی و پاشا موفق میشن تا کامیون را پیدا کنند سپس به آن مرد میگن که از کامیون خوششون اومده و میخوان بخرن ازشون اون مرد بهشون میگه این کامیون مال من نیست بلکه واسه پسرمه صبر کنین بیاد تا درباره خرید ماشین باهاش صحبت کنین. وقتی پسر تون مرد میاد حاجی و پاشا با دیدن لباس پلیس تنش میترسن ولی خودشونو نمیبازن و بهش میگه ما تو کار ساختمان هستیم و برای کارمون به کامیون احتیاج داشتیم داشتیم رد میشدیم از کامیون شما خوشمون اومده و حاضریم بالاتر از قیمتش ارتون بخریم اون مرد قبول میکنه و ازشون کارت شناسایی میخواد حاجی به بهانه اینکه کارت تو ماشین هست به پاشا میگه تا بره بیاره همان موقع عکس حاجی تو اخبار پخش میشه و او با سرعت از اون خانه خارج می شود و با کامیون فرار میکنند. فیرات با جمره به خانه ساواش میرن تا با گشتن اونجا ببینن ردی یا مدرکی پیدا میکنن که ثابت کنه باریش فردارو کشته یا نه. فیرات زیر میز لکه خونی پیدا میکنه که با وسایل تو ساک نمونه برداری میکنه. ساشا و باریش در حال آمدن به خانه هستن که فیرات با جمره تو آشپزخانه پنهان میشن.

باریش به محض وارد شدن به خانه بوی عطر فیرات را میفهمه و به طرف آشپزخانه میره و چاقویی به طرفش میگیره. جمره میخواد با ساک فرار کنه که ساشا بهش حمله میکنه، جمره اسپری به چشم های ساشا میزنه و از اونجا فرار میکنه میره فیرات به طرف جنگل فرار میکنه که باریش با اسلحه به دنبالش میره و تو قبری که آماده کنده میندازتش و میخواد بهش شلیک کنه که جمره از پشت با چوب تو سرش میزنه و تو قبر میندازتش سپس آنها باهمدیگه فرار میکنن و میرن. رفیع با سینیور تو ماشین نشستن و آنها طبق دستور سینیور جمره را تعقیب کرده بودن و از رفتنشون به خانه ساواش باخبر شده بودن. سینیور میگه حالا صبر میکنیم تا ساواش فیرات را بکشه که از اونور ما ساواش را بکشیم اینجوری از جفتشون خلاص میشم. ساواش به سینیور زنگ میزنه و میگه حالا که جنازه را تحویل گرفتی به فیرات تحویلش نده سینیور بهش میگه من و تو توی یه تیم هستیم و فیرات دشمن مشترک ماست و قرار نیست که به او کمک کنه…..

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی محکوم Mahkum + عکس

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا