خلاصه داستان قسمت ۵۳ سریال ترکی بوی توت فرنگی + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۵۳ سریال ترکی بوی توت فرنگی را مطاله می فرمایید. با ما همراه باشید. سریال ترکی بوی توت فرنگی (Çilek Kokusu) محصول سال ۲۰۱۵ شرکت گلد فیلم ترکیه است. این سریال در ژانر کمدی و عاشقانه ساخته شده است که بازیگران اصلی آن عبارتند از؛ Demet Özdemir , Yusuf Çim , Mahir Günşiray, Murat Başoğlu , Laçin Ceylan , Ekin Daymaz , Mine Tugay .

قسمت ۵۳ سریال ترکی بوی توت فرنگی

خلاصه داستان قسمت ۵۳ سریال ترکی بوی توت فرنگی

بوراک و ولکان، غنی و افرادش را به شدت کتک می زنند و سپس برمیگردند. آسلی از اینکه بوراک جواب تماس او را نمیدهد نگران می شود و وقتی بوراک به خانه می آید، به اتاق او می رود و با دیدن وضعیت بوراک می فهمد که به او دروغ گفته و سراغ غنی رفته است. او با بوراک بحث میکند و سپس از او میخواهد که دیگر هرگز به او دروغ نگوید. صبح روز بعد، شکران سراغ آسلی می رود و در مورد پیدا کردن خانه از او سوال میکند. آسلی میگوید که در اولین فرصت سراغ خانه می رود. بوراک حرفهای شکران را می شنود و او را به اتاقش صدا می کند. بوراک به شکران میگوید که میداند او از رابطه او و آسلی خبر دارد، اما میخواهد که به آسلی فشار نیاورد و او را اذیت نکند. شکران میگوید که اعتبار و آبروی او و امل در گرو این مسأله است و در صورت لو رفتن ماجرا آنها نیز اخراج می شوند. بوراک میگوید که چنین اتفاقی نمی‌افتد و در اولین فرصت خانواده ها را در جریان قرار می‌دهند.
در خانه الچین با اکتای تماس میگیرد و از او میخواهد که برای دخترش وقت بگذارد و به او اهمیت بدهد. سپس میگوید که چایلا نقاشی شخص دیگری را به نام خودش معرفی کرده است.

چایلا این حرفها را می شنود و کمی بعد پیش الچین می آید و خودش به ماجرای مسابقه اعتراف و ابراز پشیمانی می کند. الچین بخاطر ناراحتی چایلا تو را دلداری میدهد.
باشاک دست خود را باندپیچی میکند و سپس به ادا زنگ می زند و با نگران کردن او، ادا را به هتل می‌کشاند. او سعی دارد تظاهر کند که اتفاق مهمی نیفتاده است، سپس مقابل اصرار ادا میگوید که چند نفر به او حمله کرده اند و شاید کار نهاد باشد. ادا برای مادرش ناراحت می شود و تصمیم می‌گیرد که شب پیش او بماند.
غنی پیش چایلا می رود و با دلخوری میگوید که متوجه شده است که چایلا برای حرص دادن بوراک از او استفاده کرده است. چایلا در مورد کینه اش از بوراک همه چیز را به غنی توضیح میدهد. غنی و چایلا تصمیم میگیرند با همدستی یکدیگر، نقشه ای برای بوراک بکشند و او را اذیت کنند.

بوراک و آسلی به همراه غنچه و اردم آماده می‌شوند تا به پیک نیک بروند.آنها در جنگل کنار یک دریاچه اتراق می کنند و چادر برپا می‌کنند. سینان پیش الچین می رود و آنها هنگام خروج از شرکت با خبرنگاران مواجه می شوند و به ناچار میگویند که با یکدیگر رابطه دارند و به زودی قرار است ازدواج کنند. آنها مطمئن هستند که باشاک به عمد خبرنگاران را فرستاده تا بیشتر موجب ناراحتی ادا بشود.
شب سینان با ادا تماس میگیرد، ادا میگوید که پیش باشاک است و به خانه نمی رود. سینان عصبانی می شود اما ادا اهمیت نمی‌دهد و میگوید که نهاد سر باشاک بلا آورده است.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا