خلاصه داستان قسمت ۵۶ سریال ترکی اسم من ملک + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۵۶ سریال ترکی اسم من ملک را می خوانید. با ما همراه باشید. سریال ترکی اسم من ملک یکی از سریال های غم انگیز شبکه ت ر ت می باشد که پخش خود را دوباره شروع کرده است‌. این سریال دارای ژانر درام می باشد که چه در ترکیه و چه در دیگر کشورها دارای طرفداران زیادی می باشد. بازیگران این سریال عبارتنداز؛ Nehir Erdogan ،Kutsi Kutsi ،Mustafa Mert Koç ،Rabia Soyturk ،Mehmet Çevik ،Kaan Çakir ،Ece Ozdikici ،Ulvi Kahyaoglu ،Nizam Namidar ،Zeyno Eracar ،Muharrem Türkseven ،Hande Kaptan.

قسمت ۵۶ سریال ترکی اسم من ملک

خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک

نجات که از طرف همسرش بطور ناگهانی ترک شده بود به تنهایی از دخترش نگهداری میکرد و برای این که اونو ناراحت نکنه گفته بود مادرت در یه ماموریت در افریقاست و از زبان اون برای دخترش نامه مینوشت ولی متوجه شد که دخترش بشدت انتظار داره که مادرش در جشن تولد شش سالگیش شرکت کنه و …

قسمت ۵۶ سریال ترکی اسم من ملک

جومالی، پدر مریم را با خودش به بازارچه می برد. پدر مریم با دیدن کبابی سیدعلی، هوس کباب کرده و پیشنهاد میدهد تا آنجا غذا بخورند. جومالی جا می خورد و در عمل انجام شده قرار میگیرد. او پدر مریم را پیش سیدعلی می برد و سفارش غذا می دهد. میتات و محمود از آنها به خوبی استقبال و پذیرایی میکنند و در عوض از جومالی باقلوا می‌خواهند. سیدعلی از کارها و برخوردهای میتات و محمود با جومالی در مقابل مهمانش، خنده اش میگیرد.
خانم ها به مزون لباس عروس می روند تا مریم لباس انتخاب کند. خلیل با مریم تماس میگیرد و از او میخواهد که برای شام بیرون بروند. فوندا به بازارچه می رود و به آلپای میگوید که دفنه را با دوست پسرش دیده و او نوه جومالی است. آلپای با شنیدن این خبر، عصبانی شده و به سمت جومالی می رود و با دعوا از او میخواهد که نوه اش را از دختر آلپای دور کند. سیدعلی جلو می آید و آنها دوباره با یکدیگر دعوا میکنند. قدریه به بهانه دادن کادوی تولد سیدعلی کوچک به کارگاه می رود تا به عمد برای ملک خبرچینی کرده و دردسر درست کند. او به ملک خبر میدهد که آلپای در بازارچه مقابل مغازه سیدعلی، مغازه خریده است. ملک با شنیدن این خبر شوکه می شود.

ملک به سمت بازارچه می رود و با آلپای بخاطر مغازه خریدن در آنجا دعوا میکند. آلپای به او حق دخالت نمی‌دهد و ماجرای دفنه را پیش میکشد. محمود جلو آمده و ملک را از آلپای دور میکند. جومالی جلو آمده و ملک را تهدید میکند که دیگر کسی حق به هم زدن نظر خانواده او را ندارد. سیدعلی کلافه شده و مغازه را رها کرده و به سمت خانه می رود. فوندا با آلپای صحبت کرده و میگوید که برای شب، کنعان را به خانه دعوت کنند تا دفنه را ببیند. او پیشنهاد میدهد که برای دور شدن دفنه از عمر ، مدتی او را به استانبول بفرستند. شب در خانه، فوندا به دروغ به دفنه میگوید که ملک در مورد رابطه او و عمر به آلپای خبر داده و او را عصبانی کرده است. وقتی آلپای با خانه می آید در این مورد با دفنه دعوا میکند. از طرف دیگر، جومالی به خانه باغ پیش عمر می رود و با عصبانیت بخاطر رابطه او با دفنه با او دعوا میکند،اما عمر مقابل او ایستاده و حق دخالت نمی‌دهد.

۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا