خلاصه داستان قسمت ۵۶ سریال ترکی بوی توت فرنگی + عکس

در این مطلب از سایت جدولیاب خلاصه داستان قسمت ۵۶ سریال ترکی بوی توت فرنگی را مطاله می فرمایید. با ما همراه باشید. سریال ترکی بوی توت فرنگی (Çilek Kokusu) محصول سال ۲۰۱۵ شرکت گلد فیلم ترکیه است. این سریال در ژانر کمدی و عاشقانه ساخته شده است که بازیگران اصلی آن عبارتند از؛ Demet Özdemir , Yusuf Çim , Mahir Günşiray, Murat Başoğlu , Laçin Ceylan , Ekin Daymaz , Mine Tugay .

قسمت ۵۶ سریال ترکی بوی توت فرنگی

خلاصه داستان قسمت ۵۶ سریال ترکی بوی توت فرنگی

امل با شنیدن واقعیت، شوکه شده و از آسلی عصبانی می شود. او به آسلی میگوید که همین حالا باید وسایلشان را جمع کنند و از آنجا بروند. سلدا و نهاد به سمت خانه می روند. نهاد سعی دارد سلدا را آرام کند و می‌گوید که آنها باید از راه درستی وارد شوند و او نباید پرخاش کند. وقتی آنها به خانه می رسند، سلدا با لحن بدی با امل و آسلی صحبت میکند و آنها را تحقیر میکند. بوراک عصبانی می شود و میگوید که آسلی مقصر نیست و او اصرار به آشنایی با آسلی داشته است. نهاد میخواهد برای آنها خانه ای بگیرد، اما امل قبول نمیکند و آسلی را به اتاق می برد تا وسایلشان را جمع کنند. سلدا از خلیل بخاطر اینکه به او دروغ گفته بود عصبانی است و میخواهد او را نیز اخراج کند، اما خلیل خودش استعفا میدهد. بوراک داخل اتاق می رود تا با امل صحبت کند، اما امل نمیخواهد حرفهای او را بشنود و می‌گوید که رابطه آنها باید تمام شود. آسلی و امل چمدان‌های خود را جمع کرده و بیرون می آیند. آنها که جایی برای ماندن ندارند، به اصرار خلیل تصمیم میگیرند فعلا به خانه او بروند. هنگام رفتن، بوراک به آسلی میگوید که هیچ چیز نمی‌تواند آنها را جدا کند. سلدا با شنیدن این حرف عصبی می شود.
نهاد از سلدا میخواهد که به بوراک فشار نیاورد، زیرا با این کار باعث می شود که بوراک بیشتر عاشق آسلی بشود و آنها باید بگذارند اتفاقی که برای باشاک و سینان افتاده بود تکرار شود. او از سلدا میخواهد که به او بسپارد.
در خانه سینان،ولکان با چایلا دعوا میکند و او را زشت و کثیف میداند. وقتی سینان و الچین به خانه می رسند، ولکان میگوید که چایلا به عمد آسلی را برای تدارک عروسی دعوت کرده بود تا او را مقابل همه تحقیر کند. الچین به شدت از چایلا ناراحت می شود و تازه متوجه می شود که چرا چایلا نقاشی آسلی را نیز دزدیده بوده است. او با ناراحتی و قهر با چایلا، به همراه سینان برای ماه عسل می روند. بوراک با سلدا دعوا میکند و از او میخواهد که دیگر به آسلی توهین نکند. سلدا که نمی‌تواند رابطه آنها را هضم کند، همچنان دادو و بیداد میکند و توجهی به حرف‌های بوراک ندارد. خلیل، آسلی و امل را به خانه خودش می برد و خودش به خانه یکی از اقوامشان می رود تا آنها راحت باشند. نهاد به کسی که این مدت آسلی را تعقیب میکرد و اخبار را به او می‌گفت،میگوید که آسلی را همچنان تعقیب کند و همه خبرها را به او بگوید. نجمی به نهاد میگوید که آنها به خانه خلیل رفته اند.
۰ ۰ آرا
امتیازدهی به مقاله

ایمیل برای اطلاع رسانی
بهم خبر بده
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش تمام کامنتها
دکمه بازگشت به بالا